تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

tell lies

پیشنهاد
٢

1 ) hunt for 2 ) search for 3 ) rummage for

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

sour

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

قیمت ها رو پایین آوردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

The technique, the brush strokes. Each bears his signature تکنیک ش و حرکات قلم ( مو ) . هر کدام در بر دارنده ( حاوی ) امضای او است

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

🔰آدم خودخواه و از خود متشکر You know, I happen to think he's a pompous ass میدونی، بعضی وقتا فکر می کنم آدم خودخواه و از خود راضی ِ

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

آدم نچسب ملال آور

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

1 ) To call someone names is a non - vulgar expression which means "to insult someone". It is an expression particularly used by children: He was cal ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

1 ) parish 2 ) outcast پست، طبقه پایین جامعه، منفور، مطرود

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

گرایش مذهبی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

waning رو به افول، رو به کمرنگ شدن He says religious sentiment is waning اون مرد میگه گرایش ( احساسات ) مذهبی داره کم رنگ میشه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

When she was my age, she put a little away each week وقتی همین الان من بود، هر هفته یه خورده پول کنار میذاشت ( پس انداز میکرد )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

بوی تعفن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

( خیابان ) سنگفرش

پیشنهاد
١

stockings جوراب زنانه سال بلند E. g. I never thought I'd be wearing real silk stockings هیچوقت فکر نمیکردم ( یه روز ) جوراب ساق بلند ابریشمی بپوشم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

enchanting قشنگ، زیبا، دلربا، سحرانگیز The sight is so enchanting اون منظره خیلی قشنگه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

1 ) rats 2 ) darn 3 ) rot

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

If you cross something such as a room, a road, or an area of land or water, you move or travel to the other side of it. If you cross to a place, you ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

1 ) a small drink of liquor; a small serving of liquor I’ll take just another drop of that dew, if you don’t mind 2 ) to take a drug, specifically a ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

بندر مارسی، فرانسه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

همیشه مجرم، مجرم همیشگی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

limb E. g. As a presentable young man with a slight limb بعنوان یک آدم جوان آراسته با پاهای کوتاه ( کوچک )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

حفظ کردن نظم

پیشنهاد
٢

mark my words

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

still

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

Pantry انباری Poultry طیور، ماکیان، مرغ و خروس و اردک و غیره

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

slang To cause or get into trouble; to engage in unrestrained and excessively disruptive behavior. I started helling around as soon as I was in coll ...

پیشنهاد
١

forage

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

ace کمی، یک ذره

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

واسه تنوع بخشی/ایجاد تغییر این چطوره؟ :with a twist Not straight forward means extraordinary. Extraordinary can mean unexpected changes/challenges. S ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

واسه تنوع این چطوره؟

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

Do It Yourself ( در مورد غذا و آشپزی ) خونگی ( غذا، سس، سالاد و غیره )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

briefly

پیشنهاد
١

briefly

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

niche

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

niche

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

محلی: nohow

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

قدیمی: !Go to blazes

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

برو به جهنم!

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

عامیانه: lick

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

Jiminy عجب، شگفتا، ای داد!

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

Jiminy عجب، شگفتا، ای داد!

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

عامیانه: شیطان

پیشنهاد
١

accommodation

پیشنهاد
٢

1 ) imitate 2 ) make a role - model

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

mate

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

intimidate

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

idiom come as a surprise/relief/blow etc ( to somebody ) 1 ) The decision came as a great relief to us all اون تصمیم ( خیال ) همه ما رو خیلی راحت کر ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

to have made a lot of progress ایجاد کردن پیشرفت فراوان 1 ) E. g. Computer technology has come a long way since the 1970s تکنولوژی کامپیوتری از دهه ی ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

obstinate یکدنده، لجباز My uncle Walter is as obstinate as they come عمو والترم وحشتناک یکدنده است