تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

obstinate یکدنده، لجباز My uncle Walter is as obstinate as they come عمو والترم وحشتناک یکدنده است

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

استحقاق تنبیه را داشتن، استحقاق اتفاق افتادن رویداد بدی را داشتن E. g. I do feel sorry for him, but I’m afraid he had it coming من جدا احساس تاسف/ن ...

پیشنهاد
٥

قبول داشتن/کردن، پذیرفتن 1 ) We just take each year as it comes ما هر سالی رو همون طور که واقعا هستش می پذیریم 2 ) He takes life as it comes اون آق ...

پیشنهاد
١

E. g. Don’t come the poor struggling artist with me You’re just lazy نقش آرتیست فقیر درگیر مشکلات رو واسه من بازی نکن. تو خیلی تنبل هستی!

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

come again E. g. It may take many years, even a generation, for such an opportunity to come again ممکنه سالهای زیادی، حتی یک نسل، طول بکشه تا دوبا ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

E. g. How sad that all his hard work should come to nothing 1 ) چجور امکان داره اون همه کار سختی که اون انجام میده به هیچ جا نرسه ( هیچ نتیجه ای در ب ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

come undo به حالت اول برگرداندن، باز شدن و غیره 1 ) . E. g. The buttons had come undone آن دکمه ها به حالت اول برگردانده شده بودند. 2 ) His shoelac ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

bonus تشویق E. g. bonus features طرحهای تشویقی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

feature طرح E. g. bonus features طرحهای تشویقی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

come down ( دلیل یا علت چیزی ) ختم شدن به، منتهی شده به، منحصر شدن به، محدود شدن به E. g. That comes a long way down my list of priorities

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

come down ( دلیل یا علت چیزی ) ختم شدن به، منتهی شده به، منحصر شدن به، محدود شدن به E. g. That comes a long way down my list of priorities

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

come down ( دلیل یا علت چیزی ) ختم شدن به، منتهی شده به، منحصر شدن به، محدود شدن به E. g. That comes a long way down my list of priorities

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

( slang ) !you bet

پیشنهاد
٢

( slang ) you bet

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

Pike کلنگ دو سر come down the pike روی دادن، ظاهر شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

joint ( خودمانی ) خانه، ساختمان، مکان come on over to my joint به خانه ی من بیا

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦٧

dove !come my dove, don't be afraid عزیزم بیا، نترس !

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

wet هوای بارانی، باران !come in out of the wet بیا تو و از باران بگریز!

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

باران، هوای باران !come in out of the wet بیا تو و از باران بگریز!

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

باران، هوای بارانی !come in out of the wet بیا تو و از باران بگریز!

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

hither لینجا، به اینجا !come hither بیا اینجا!

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

cutie ( زن یا دختر ) خوشگل، تو دل برو !come here, cutie خوشگله، بیا ببینم !

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

vile پرگناه، گناه آمیز come god and save my vile body خداوندا بیا و این جسم پرگناه مرا نجات بده.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

begger بی غیرت !come give uncle a kiss, you beggar بیا به عموجان یه بوس بده، بی غیرت !

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

come and trip it as you go . . . ( جان میلتون ) بیایید و حین رفتن پایکوبی کنید . . .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

به دنبال ( بعد از/قبل از ) کسی/چیزی آمدن یا قرار گرفتن ( در لیستها، تقویم، مسابقات و رقابت ها و غیره ) E. g. Z comes after Y in the alphabet ( 1 در ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

the 100 meters

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

( مسابقه دو و میدانی ) دوی صد متر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

come at پیش آمدن، به سراغ آمدن The opportunity to join the expedition came at just the right time for me اون فرصت پیوستن به گروه اعزامی کاملا در زمان ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

expedition هیئت اعزامی، گروه اعزامی The opportunity to join the expedition came at just the right time for me اون فرصت پیوستن به گروه اعزامی کاملا در ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

✔️روشن شدن ( بخاری یا غیره ) ، ✔️شروع به کار کردن ( وسایل گازی و برقی و غیره ) The heating is set to come on at 5 p. m ✔️پیشرفت کردن، جلو رفتن ( ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

sole کفی کفش I got some stick - on soles for my shoes, but they keep coming off من کفی کفش واسه کفشام داشتم، ولی هی دائما در میومد ( از جاش )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

پاشنه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

knob ( در و کشو و غیره ) دستگیره به شرطی که گرد و قلمبه باشد والا می گویند: ( handle ) He pulled the knob and it just came off ( in his hand ) دس ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

abbreviation: carb کربوهیرات A delicious gluten - free and low - carb alternative to regular ramen noodles یک ( غذای ) جایگزین خوشمزه و با کربوهیدرات ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

1 ) so as 2 ) so as to to change or develop so as to be in a different position or condition تغییر دادن یا توسعه دادن طوری که در یک موقعیت یا شرایط م ...

پیشنهاد
٢

بیرون آمدن از ( مکان یا رویداد و غیره ) We exchanged a few words as we were coming away from the meeting همانطور که از جلسه داشتیم میومدیم بیرون یه ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥١

بیرون آمدن از ( مکان یا رویداد و غیره ) We exchanged a few words as we were coming away from the meeting ۱ ) همانطور که از جلسه داشتیم میومدیم بیرون ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

( lie in wait ( ambush کمین کردن ( برای کسی ) The gunmen were lying in wait when Mr Predit came out of the hotel افراد مسلح در کمین نشسته بودند تا و ...

پیشنهاد
٢

thump ( باصدای تالاپ یا تاپ تاپ ) زدن، صدای کوبش

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

blindfold He was blindfolded and driven to a house on the outskirts of the city در حالی که با چشم بسته داشت رانندگی میکرد، رفت تو یه خونه تو حومه شهر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

come over دچار . . . شدن He came rushing over when I fell وقتی افتاد دچار صدمه شد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

boiler مخزن آب گرم ( در آب گرمکن های خانگی و غیره )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥١

✅به زور، به زحمت a close call/shave ​ ( informal ) [Idiom] a situation in which you 👈only just👉 manage to avoid an accident, etc موقعی که در آ ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

if you say that someone has only to do one thing in order to achieve or prove another, you are emphasizing how easily or quickly it can be done

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

you use only too to emphasize that something happens to a greater extent than is expected or wanted

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

Bay سرخ مایل به قرمز

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

almost e. g. I almost bought a whight one, but it wasn't quite extreme enough یه دونه سفیدشو ( لباس ) هم خریدم، اما اونقدرا چشمگیر نیست

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

Yipe ۱ ) هورا ۲ ) وای ( با تداعی مثبت )