پیشنهادهای Farhood (٧,٧٥٣)
perform
digress ( از موضوع ) پرت شدن
disclaimer
uphold حفظ کردن پاسداری کردن
project نشان داده شدن ( اعلام کردن )
undertake پذیرفتن قبول کردن
supportive
خط رو خط شدن ( تلفن و موبایل و بیسیم )
see you when ( informal ) Used as a farewell, when the next time the speaker and interlocutor will meet is not known Wiktionary@
( مجبور به ) اطاعت کردن وادار به اطاعت کردن
تحریک کردن
ترک کردن ( کشور و. . . )
( اجباراً ) کسی در خانه نگه داشته شدن ( بخاطر آب و هوای بد و. . . )
شب زنده داری کردن کنار بستر کسی
rap انتقاد شدید کردن
plow به سختی پیش رفتن به سختی به راه خود ادامه دادن
plow
harp ( مصرا ) درباره چیزی حرف زدن
hark back اشاره داشتن عطف دادن به
1 ) hark back اشاره داشتن عطف دادن به 2 ) indicate When specifically asked about the report, she indicated she had not read it
اشاره داشتن ( کردن )
doze چرت زدن نیمه خواب بودن
crab ۱ ) شکوه کردن ۲ ) غرولند کردن
nettle آزردن رنجه داشتن ایجاد بی صبری و عصبانیت کردن خونکسی را بجوش اوردن
lash سخت نکوهش کردن انتقاد شدید کردن
1 ) lash 2 ) rap
lash
waffle
waffle
باز و بسته ( کردن ) چتر و پرچم و . . .
corral حصار طویله ( بی طاق ) اصطبل ( بی طاق )
shift ۱ ) جم خوردن وول خوردن ۲ ) جابجا شدن تعویض مکان و. . . کردن
at the eleventh hour
drool
futile بیهوده بی فایده ناشیانه
( adj ) lowering پر اخم و تخم
hustle کلاهبرداری کردن کلاشی کردن کلاه سر کسی گذاشتن
VERB تلکه کردن ▪️▪️▪️ NOUN ییکی از معانی اصلی ش اینه: آدم بی غیرت - بی عرضه و وظیفه نشناس - کسی که وظیفه ی اصلی که بهش محول میشه رو نادیده میگیره و ...
bash ۱ ) ( با حرف یا ضربه ) حمله ور شدن، تاختن بر ۲ ) بدرفتاری ( بد تا کردن ) با کسی ۳ ) ترساندن
بچه زرنگ
airtight
A divorce settlement is an arrangement, adjustment, or other understanding reached, as in financial or business proceedings between two adults who ha ...
save حفظ کردن کنار گذاشتن دست نزدن ( پول و . . . )
save
livelihood
Back taxes is a term for taxes that were not completely paid when due. Typically, these are taxes that are owed from a prior year. Causes for back ta ...
barbiturate
barbiturate قرص خواب آور
stardom
stardom