استمرار
در جریان
وحود دارد
وحود دارد
یعنی ۳۰ سالشه اما مثل آدم ۵۰ ساله رفتار میکنه
عینک روی صورتم قرار می گیرد.
می توانیم بگوییم ، عینک به صورتم می آید.
و هر وقت ناراحت میشم از اینکه وقت آزاد کافی ندارم ( سرم خلوت نیس ) ، از این میترسم که دیگران ممکنه تنبل خطابم کنن
سرم خلوته
کار زیادی ندارم
دوستان یه معنی هم میده یعنی تقریبا. خصوصا وقتی آخر جمله میاد ولی نه انحصارا آخر جمله. nearly - almost
مثال :
1. It was going on midnight when we left the party
2. There were going on 200 people at their wedding
ولی معنی بالا غیر رسمیه
کاربرد دیگه درباره سنه
used for saying that someone behaves like a much older person:
"How old is Brian?" "30 going on 50. "
خود go on هم میشه پیش رفتن - جلو رفتن
مثال :
ولی معنی بالا غیر رسمیه
کاربرد دیگه درباره سنه
خود go on هم میشه پیش رفتن - جلو رفتن
پیشامد، رخداد
۱ ) مخصوصا به همراه what به معنی یک مسئله اتفاق افتاده و همچنان تداوم یافته. یک مثال:
I need to speak to ali and tell him what's going on.
باید با علی صحبت کنم و به او بگویم که چه خبر است.
۲ ) جاری بودن، واقع شدن، تداوم یافتن
۳ ) نزدیکی به امری
باید با علی صحبت کنم و به او بگویم که چه خبر است.
۲ ) جاری بودن، واقع شدن، تداوم یافتن
۳ ) نزدیکی به امری
اتفاقی که رخ داده، اتفاق، چیزی که پیش اومده
درجریان. جاری
واقع شدن، تداوم
رخ دادن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٥)