پیشنهادهای مریم سالک زمانی (٥,٧٥٢)
راجع به چیزی بد فکر کردن
راجع به کسی بد فکر کردن
راجع به کسی بد فکر کردن
راجع به چیزی بد فکر کردن
راجع به چیزی بد فکر کردن
راجع به چیزی خوب فکر کرن
راجع به چیزی خوب فکر کردن
راجع به کسی خوب فکر کردن
راجع به کسی خوب فکر کردن
بر این عقیده بودن که . . .
شرکت مسافرتی
نظری محدود - دیدی باریک
پری مهربان
نام نیک
با ملایمت
نمونه گویا - نمونه واقعی
وعده های دلفریب
شکار مناسبی برای منتقدان است
شوکه شدن
از خستگی داشت می افتاد
موضوعی را مخصوصا عوض کردن
یکی به نعل و یکی به میخ زدن - دودوزه بازی کردن
دویدن و آمدن تو
دویدن و رفتن بیرون
انجام کاری برای کسی سخت و دشوار بودن
گوش کن ببین چی میگه
اعتصاب غذا کردن
به دل کسی برات شدن که - به دل کسی افتادن که - دل کسی گواهی دادن که
در موقعیت بهتر قرار داشتن
1. وای ! به به 2. به خدا ! - به جان تو !
آدمی که کارهای پراکنده می کند - آدمی که هر کاری می کند
علیرغم تمام مشکلات نهایت کوشش خود را کردن - هر چه در توان داشتن انجام دادن
( وضعیت ) اعصاب خردکن
این ساعت نحس است. این ساعت بدشانسی می آورد
اعصاب کسی را داغون کردن
اصلا نمیخواهم ناراحتت کنم - اصلا نمیخواهم احساساتت را جریحه دار کنم
قوارۀ پیراهنی
دست به هر کاری زدن - از هیچ کوششی فروگذار نکردن
دست از حماقت بردار
( فرصت و غیره ) از دست دادن ( راز ، حرف ) از دهان کسی پریدن
راحت گذاشتن - اذیت نکردن
از چیزی چشم پوشی کردن
روی چیزی کار گذاشتن ( پنجره، در و غیره )
رازی را با کسی در میان گذاشتن
کسی را به جایی راه دادن - کسی را وارد جایی کردن
راحت بودن - به خود توجه نکردن
شانس ما اندک به نظر می رسد
زیرپا گذاشتن قوانین بین المللی
شبکه ای از منافع در هم تنیده
هشدارهایی قوی