پیشنهادهای مریم سالک زمانی (٥,٧٥٢)
به حال خود گذاشتن
قرار ملاقات گذاشتن
اگر اشتباه میکنم بگو
جان به جان آفرین تسلیم کرد
آب کردن - ذوب کردن
تسلیم کردن
به کسی خدمتی کردن
از فاصله نزدیک - با یک واسطه
انشعاب کردن
چیزی را تکیه دادن به . . .
امسال یک اضافه حقوقی به ما دادند که به لعنت خدا هم نمی ارزد
سنت شکنی کردن
کوهی از - تلی از
از یک سنخ - از یک تیپ
خاکِ برگ
جماعت اتومبیل سوار
تعارف کردن به کسی برای نشستن
ادای کاری را درآوردن
به درد کسی نخوردن
( روی سنگ قبر ) اینجا آرامگاه ابدی
هر جور چیزی - هر جور کاری
خیلی احمقی که میخواهی بروی
دل بد کردن
کاملا محتمل بودن
همه هوش و حواس پیش کسی بودن
آدم بی بند و بار
نصف شب به چاک زدن
مدت های مدید
فیلمهای ترسناک
با چیزی ور رفتن - چیزی را انگولک کردن
شیطنت کردن
پول پول می آورد
پول خود را حیف و میل کردن
از توانایی مالی اطمینان داشتن
در چیزی سرمایه گذاری کردن - پول خود را تو کار چیزی انداختن
نزاع خنده آور
بی اعتنایی
غر زدن
ادا در آوردن
در این مورد با شما موافقم
تصمیم خود را اعلام کردن
به کسی محل سگ نگذاشتن
شکر به داروی تلخ زدن - زهر چیزی را گرفتن
از چیزی شاد و شنگول بودن
ذره ای شانس نداشتن
انگار که جن دیده
خارج کردن روح شیطانی از بدن
جان به جان آفرین تسلیم کردن
مثل . . . لباس پوشیدن
خود را آراستن