پیشنهادهای مریم سالک زمانی (٥,٧٥٢)
تحصیلدار - پادو - کارمند صفر
از کار کناره گرفتن - از مقام خود استعفا دادن
جوهر پاک کن
جان تازه دادن به
در سال - سالی - سالیانه - هر سال
بازیکنی را موقتا از بازی اخراج کردن
سالم و قوی
دارم می پزم - دارم کباب می شوم
فرهنگ رانندگی - شعور رانندگی - فرهنگ جاده
رستوران کنار جاده - قهوه خانه وسط راه
ورشکست شدن - برچیده شدن
حلقۀ مفقوده
دقیقا همان
کله شق - یکدنده
با هم فرار کردن
اتاق بازی - اتاق تفریحات - اتاق سرگرمی
انتخابات چیزی از حزب باقی نگذاشت
آدم بی خانمان - آدم بی سر و سامان
نگاهی سرزنش آمیز
پشتوانه طلا
خواب کسی را آشفتن
بازگشتن از - مراجعت کردن از
خویشاوندی دوری با هم داریم
اصلاح گرایی - اقدامات اصلاح گرایانه - اقدامات اصلاحی
نشان بی مبالاتی کسی بودن
با وجدان تمام - با ایمان تمام - با صمیمیت تمام
برجستگی خاصی دادن به
روی اکران عمومی
صورتش باز شد و خنده به چهره اش آمد
مایه بی آبرویی کسی/چیزی شدن
سرحال بودن - احساس نشاط کردن
بی توجهی آمیخته به بی پروایی نسبت به
به جایِ - در عوضِ - به جبران
نان کسی تو روغن بودن - پول کسی از پارو بالا رفتن
زنده و مرده ( زندگان و مردگان )
چیزی را مورد تردید قرار دادن
آه ندارد که با ناله سودا کند
ریاست کردن بر
اوضاع کسی را خراب کردن
پهلوی راست پاشنه
سر پانزده دقیقه
پهلوی چپ پاشنه
پول فی نفسه خوشبختی نمی آورد
لرزه بر اندام کسی افتادن
اجتماعی بودن
آدم نامناسب
به هر چه هست قناعت کردن - با آنچه که هست سر کردن و چیز تازه ای نخریدن
پیش کسی سر فرود آوردن
با کلک موفق شدن
حکم برائت به دلیل فقدان شواهد کافی