پیشنهادهای مریم سالک زمانی (٥,٧٥٢)
برای انجام کاری خود را به آب و آتش زدن
برو جلو - برو عقب حرکت کنید متفرق شوید
داننده
پاکدامن - معصوم
تظاهرات - اجتماع عمومی
دلی گرفته
مد ساز بودن - تعیین مد
عقب افتادن
در صدر بودن
فعال مایشاء بودن
قانون طبیعت
نقضِ، تخطی از - تجاوز به - تعدی به
از غرور مست شدن - باد در گلو انداختن
کسی را زخمی کردن
ایجاد تورم کردن - حجم پول در گردش را افزایش دادن
بسیار کم، بسیار کوچک، بی نهایت ناچیز
غیر قابل تفکیک بودن
استفاده بد از چیزی
اشراق روحی و جانی
بلندمرتبگی فکری
عذاب وجدان
گل و لای
خنجری از پشت - خیانت - ناجوانمردی
دوز و کلک
برو پی کارت
دیدار سرپایی - دیدار شتابزده
ولخرجی کردن - پول خود را به باد دادن
( در سیرک ) بازیگر آتش خوار ( مجازی ) آدم تندخو - آدم آتشی مزاج - خروس جنگی
کار کسی تمام بودن
در پایان رقابت فشرده ای وجود داشت
ناظر پایان کار بودن - شاهد پایان ماجرا بودن
چیزی را بوسیدن و کنارگذاشتن
با کسی قطع رابطه کردن
اول شدن
از محل کار خود دزدی کردن
دستش کج بودن
با دقت تمام - به طور همه جانبه
نقش بر آب شدن ( نقشه و غیره )
دو رگه
تو مخمصه افتادن - تو هچل افتادن
سرفۀ خشک نیز معنی میدهد
اشتیاق زیادی به انجام کاری داشتن
تقریبا - کلا
اعصاب کسی را خرد کردن
گوشخراش بودن
قاتی کردن
فقدان . . . را تحمل کردن
حسابی شلوغ بودن
با زمان حرکت کردن - فرزند زمان خود بودن
سه بار هورا کشیدن