پیشنهادهای مریم سالک زمانی (٥,٧٥٢)
بدون نظم و ترتیب
هر چیز - هر چی
هرجا - هر کجا
از پهلو - از ناحیۀ پهلو
گناهان ترک اوامر - قصور خدمت
هدف این جوک تویی
برای کسی قرص تجویز کردن
معتاد بودن
همگون
بی کرانه
حاضر در همه
خود محض
جهان محسوس و مادی
ناآلوده
هستی بی شکل
جواب سلام کسی را دادن
سان دیدن
وجدان خود را آسوده کردن
دانسته
نادوئی
یکتایی و یگانگی
حرف کسی را عوضی فهمیدن
کلک سوار کردن - بامبول در آوردن
مرور زمان - گذشت زمان
دلی سخت - دلی سنگ
به لقا الله پیوستن
خدمتکار همه کاره
مالامال از
شام اخوت
لمیدن - لم دادن ول گشتن - پرسه زدن
یک هنر فراموش شده
آدم ناباب
همه چیز - هر چیزی که فکرش را بکنی
خیلی بزرگ - ( تختخواب ) دو نفرۀ بزرگ
درخت بلوط
گورت را گم کن
قوۀ تمیز
قضات دادگاه
( ورزش ) پرش ارتفاع
کارهای پراکنده - هر کاری
یک موقعیت خوب - یک وضعیت خوب
کار برای نورچشمی ها
سربی رنگ
کسی را غل و زنجیر کردن
قاطعانه حکومت کردن
هارتل زدن - دنبل زدن
یک سر جو - ذره ای - سر سوزنی
مقدس شمردن - تخطی نکردن از
شم قوی داشتن
معافیت از خدمت به دلیل معلول شدن