نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
set sb at liberty: کسی را آزاد کردن - کسی را خلاصی داد ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pick up courage: دل و جرات پیداکردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pickaback: 1 - روی شانه - روی پشت - روی کول 2 ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
railroad sth through sth: ( لایحه و غیره ) با زور گذراندن از ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
come rain come shine: در هر شرایطی - اگر سنگ هم از آسمان ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rain buckets: شلاقی باریدن - دم اسبی باریدن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
keep sth for a rainy day: چیزی را برای روز مبادا کنارگذاشتن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be raring to do sth: لحظه شماری کردن برای . . .
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rasp sth smooth: صاف کردن با سوهان
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a rasping voice: صدای گوشخراش
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
with rapt attention: با شش دانگ حواس
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get uppish with sb: برای کسی ناز و افاده کردن - برای کس ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
make sb uptight: کفر کسی را درآوردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a seat of learning: کانون علم و فرهنگ
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
wild child: دختر سرکش - زیبای سرکش
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
wildfowl: 1. پرندۀ وحشی 2. ( شکار ) پرنده
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fall wide of the mark: کاملا پرت بودن - از موضوع دور بودن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
an idiot savant: ابله دانا
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pick up with sb: ( به طعنه ) قاتی شدن با
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
un methodic doubt: شک موضوعی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
there is no pleasing him: راضی بشو نیست
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get physical: به زور متوسل شدن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
actus purus: فعل محض
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
attack sb physically: کسی را مورد حمله بدنی قرار دادن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
reach me downs: لباسهای کهنه - لباسهای نیمدار
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
mortise lock: قفل توکار
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
piccaninny: غلام سیاه ( جنبۀ توهینی دارد )
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
feel a bit shaky: احساس ضعف کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
name part: نقش عنوان - نقش اصلی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
colony forming: همزی شکل
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
social equals: افراد هم طراز
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
deductive reason: قیاس برهانی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
directive response: واکنش توجیهی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
spun glass: الیاف شیشه - پشم شیشه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
nebular hypothesis: فرضیه ابری
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
neutral stuff: جوهر وسط - جوهر میانه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
objective beauty: زیبایی آفاقی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
inductive reason: قیاس استقرایی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
the noes have it: اکثریت با آرای منفی است
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
linen draper: فروشنده اجناس نخی و کتانی - فروشنده ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to the lay mind: نزد مردم عادی - در نظر عوام
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
wash one`s dirty linen in public: دعواهای خانوادگی را جلوی مردم مطرح ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lay sth waste: چیزی را خراب کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a male chauvinist pig: مرد سالار کله خر - مرد سالار خوک صف ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
lay a ghost: دفع جن کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
an ivy mantled wall: دیوار پیچک پوش
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lay sb to rest: دفن کردن - به خاک سپردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lay a curse on: نفرین کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
mass medication: مداوای جمعی - دارورسانی گروهی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
make up leeway: جبران کردن فرصت از دست رفته
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
leggy: شخص پا بلند - شخص لنگ دراز
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pawkily: به شوخی - با شیطنت
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
let sb down gently: احساسات کسی را در نظر گرفتن - با کس ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
let up on sb: به کسی خیلی سخت نگرفتن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the letter of the law: نص صریح قانون - عین کلام قانون
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a quill feather: شاه پر
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
smooth sth over: راست و ریس کردن - ماستمالی کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a level spoonful: یک قاشق سرصاف
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
stand well with sb: میانه خوب داشتن با کسی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
level sth to the ground: ویران کردن - با خاک یکسان کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
letter perfect: از حفظ - از بر ( نوشته ) بی نقص b ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
tell that to the marines: فکر کردی من خرم! فکر کردی از پشت کو ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
angry stare: نگاهی خشمگین
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get oneself a fix: تو رگ زدن - آمپولی حال کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be fixated on: پیوسته دل مشغول بودن به
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a black flag: پرچم دزدان دریایی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
flambe: استیک مشتعل
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
find one`s own level: هم پالکی های خود را پیدا کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
flash into view: ناگهان پدیدارشدن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be open to conviction: گوش شنوا داشتن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
convivial companions: رفقای هم پیاله
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in convoy: با هم - به اتفاق
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
go into convulsions of laughter: از خنده روده بر شدن - ریسه رفتن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be head cook and bottle washer: همه کارها را دست تنها کردن - همه زح ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cook sth up: بهانه تراشیدن - داستان سرهم کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cool one`s heels: بلاتکلیف ماندن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
copperbottomed: ( کشتی ) مس پوش ( مجازی ) قرص و مح ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be evasive: طفره رفتن - جواب سربالا دادن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
an evasive answer: جواب سربالا
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
evade a question: از زیر سوال دررفتن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a convalescent hospital: نقاهت خانه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
make a convenience of sb: سواستفاده از حسن خلق کسی - سواری گر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a marriage if convenience: ازدواج مصلحتی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the convening country: کشور میزبان
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
mull sth over in one`s mind: اطراف و جوانب چیزی را سنجیدن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
mulligatawny: سوپ کاری
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a hard nut: آدم سرسخت - کار سخت
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the morning before: صبح روز پیش
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
morganatically: ازدواج کردن با طبقه پایین
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a dainty morsel of food: یک لقمۀ لذیذ
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
out of the mouths of babes and sucklings: حرف راست را از دهان بچه بشنو
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
mrbm: موشک بالستیک میان برد
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
not hear much of sb: از کسی خبر نداشتن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
mugwump: فرد تک رو - فرد مستقل ( اصطلاحی سیا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fling mud at sb: کسی را به لجن کشیدن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
make a muck of sth: به چیزی گند زدن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be well heeled: پولدار بودن - پول کسی از پارو بالار ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
under the heel of: زیر یوغ - زیر چکمه های - تحت سلطۀ
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ride hell for leather: به سرعت تمام تاختن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
play hell with: ضایع کردن - داغون کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hew sth to pieces: چیزی را تکه تکه کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
hewers of wood and drawers of water: زحمتکشان - رنجبران
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a hired man: کارگر روزمزد - کارگر فصلی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be at loggerheads with: بگومگو داشتن با - اختلاف داشتن با
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a lone wolf: آدم تکرو
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lure on: اغوا کردن - گول زدن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
jack in office: ( به تحقیر ) کارمند تازه به میز رسی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a jack staff: میلۀ پرچم سینه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
every man jack: هر کس - همه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
jaded appetite: بی اشتها - بی میل به غذا - کور اشته ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
jade green: یشمی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
jammy luck: شانس خرکی - شانس مفتی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
jar upon: آزار دادن - ناراحت کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
jarful: بانکه - شیشه پر از . . . - کوزه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
good biz: دست مریزاد
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be chilled to the bone: تا مغز استخوان یخ کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
lw: long wave موج بلند
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
feel hollow: گرسنه بودن - شکم کسی غار و غور کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cornerways: لچکی ( در مورد تا زدن ) - به طور مو ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get off course: از مسیر خارج شدن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the leader before last: رهبر اسبق
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
full of holes: سوراخ سوراخ
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
disturbance of the peace: بر هم زدن آرامش عمومی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take the count: ناک اوت شدن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
stick to your last: به کار خودت بچسب - وارد کاری که از ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get a hold of oneself: بر خود مسلط شدن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
carpetbag: مفرش - خورجین
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
acid drops: آب نبات ترش
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
jockey for position: ( اسبدوانی ) سوارکاران دیگر را هل د ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
suger drops: شکرپاره
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
with no holds barred: آزاد - بی هیچ محدودیتی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
without striking a blow: بدون جنگ و دعوا
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
beef sth up: بهتر کردن - تقویت کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
filter bed: تانک تصفیه - حوضچۀ پالایش آب
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hold oneself still: آرام گرفتن - تکان نخوردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a good layer: مرغی که زیاد تخم می کند - مرغ پر تخ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hold oneself in readiness: گوش به زنگ بودن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lay sth bare: چیزی را آشکار کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hold one`s tongue: دم فرو بستن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
speak highly of sb: از کسی تمجید کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
high days and holidays: اعیاد و تعطیلات
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a heftily built fellow: مرد تنومند
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
heavy tidings: خبرهای ناگوار
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
my hearties: رفقا
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the policy of divide and rule: تفرقه انداختن و حکومت کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
make a collection: اعانه جمع کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bluster it out: شلوغ کردن - سر و صدا انداختن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
flex one`s muscles: قدرت نمایی کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get a fix on sb: جای کسی را پیدا کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fix the blame on sb: تقصیر را به گردن کسی انداختن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take a firm stand: موضع محکمی اتخاذ کردن - پا بر جا بو ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take firm measures: اقدامات جدی به عمل آوردن - تدابیر ج ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
drug pedlar: قاچاقچی مواد مخدر
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
holidays with pay: مرخصی با حقوق
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ostler: مهتر
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have sth down in black and white: روی کاغذ آوردن - ثبت کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
drub an idea out of sb: چیزی را از مغز کسی بیرون کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
holy orders: مناصب مقدس - رتبه های روحانی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
blind sb with science: با حرفهای پیچیده کسی را گیج کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be such an ostrich: مثل کبک سر خود را زیر برف کردن - چش ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
drub an idea into sb: چیزی را در مغز کسی فرو کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
holystone: سنگ عرشه شو
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
become lyrical: به شور آمدن - احساساتی شدن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a drug on the market: جنس بنجل
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a holy terror: بچه تخس - بچه شیطان
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in one regard: از یک نظر - از یک جهت
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cold steel: اسلحۀ سرد
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
let sth rip: تخت گاز رفتن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
run rings round sb: دست کسی را از پشت بستن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
steel band: گروه نوازندگان طبل های فلزی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
of steel: ( اعصاب و غیره ) پولادین - آهنین
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
streamroller sb into sth doing sth: کسی را به زور به کاری وادار کردن - ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
by stealth: مخفیانه - دزدکی - یواشکی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
steal a few minutes` sleep: دزدکی چند دقیقه ای خوابیدن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
steal a march on sb: روی دست کسی بلندشدن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rise to stardom: صعود به مقام هنرپیشگی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
skip to sth: مستقیما به سراغ کاری، مطلبی رفتن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
send shock waves: واکنش های تندی ایجادکردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
shoe tree: قالب کفش
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
shockheaded: با موهای انبوه - با موهای پرپشت
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
whem my ship comes home: وقتی کار و بارم سکه شد
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a sham quarrel: جنگ زرگری
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be a load of rubbish: همه اش حرف مفت بودن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
roofing: پوشش بام
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a ripple of laughter: موج خنده
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
work oneself up into a state: دستی دستی خود را ناراحت کردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
step into a job: کاری را بی دردسر به دست آوردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a summit talk: گفت و گوی سران
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a summit meeting: اجلاس سران
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the sunny side of sth: طرف خوب چیزی
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
woodbine: پیچ امین الدوله
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it is just sour grapes: گربه دستش به گوشت نمیرسه میگه پیف پ ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
spare a thought for: فکری به حال . . . کردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be in a full spate: در حال طغیان بودن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
on spec: همین طوری - شانسی - الله بختکی
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
spit and polish: تمیز کردن - برق انداختن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be the dead spit of sb: کپی کسی بودن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
as sound as bell: صحیح و سالم - سالمِ سالم
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sound in wind and limb: سر و مر و گنده - سالم و سرحال
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
grand sounding: پر طمطراق - پر طنطنه
١١ ماه پیش