نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
dip the headlights: نور پایین را زدن
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
dip into the future: به آینده فکر کردن
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a sense of directions: حس جهت یابی
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in disdain: با تحقیر
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in dishabille: با لباس خواب
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a dishonour to: مایه ننگ - مایه بی آبرویی
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have a roof over one`head: کلبه درویشی داشتن
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
with dispatch: سریع - به سرعت
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a local derby: مسابقه محلی
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
give sb a dig in the ribs: به کسی سقلمه زدن
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hooded eyes: چشمان خمار
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
toll the knell: ناقوس ها را به صدا درآوردن
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
preen oneself: ( به طعنه ) به خود ور رفتن - خود را ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rake over old ashes: عزای گذشته را گرفتن - بیهوده غم گذش ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a rallying cry: فریاد حمایت طلبی - استمداد
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a chicken ranch: مزرعۀ پرورش طیور
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
townee: ( به تحقیر ) آدم شهری
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be set fair: شانس موفقیت داشتن
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fetch tears to the eyes: اشک همه را درآوردن
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be in the field: فعال بودن - در میدان بودن
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
hold the field: مواضع خود را ترک نکردن - میدان را خ ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
field artillery: توپخانه صحرایی
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
field house: سالن سرپوشیده
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
an opium fiend: تریاکی
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
in full fig: با لباس تمام رسمی ( چسان فسان کرده ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in foal: آبستن ( مادیان )
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a publicity stunt: نمایش تبلیغاتی
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
flyswat: مگس کش
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be stumped: عاجزشدن - درماندن
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
fly fish: با مگس ماهی گرفتن
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
flying fox: خفاش میوه خوار
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ginger sb sth up: روح بخشیدن به - سر حال آوردن - تحرک ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i`m honest about it: باور کن - به خدا راستش را میگویم
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a point of honour: مسئله شرافت - مسئله آبرو
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be a stickler for: اهمیت زیادی به . . . دادن
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
mixed up kids: بچه هایی که مشکل اجتماعی دارند - بچ ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be marooned: یکه و تنها ماندن
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
mincingly: با ناز و ادا - با ادا و اطوار - با ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
things of the mind: معقولات
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
give sb a fair deal: با کسی به انصاف رفتار کردن
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
of unsound mind: دچار اختلال حواس
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in the open country: در فضای باز - خارج از شهر
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a closed mind: فکر بسته - تعصب
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
give sb a fair hearing: به کسی فرصت کافی برای دفاع دادن
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be in a fair way of business: وضع کسی سکه بودن
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the proper channels: راه قانونی
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
revolve sth in one`s mind: ( مطلب و غیره ) در ذهن زیر و رو کرد ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
fair words: کلمات قشنگ
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
regale oneself: دلی از عزا درآوردن
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
with my proper eyes: با چشمهای خودم - با همین چشمهام
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get a crisis on one`s hands: دچار بحران شدن
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
reach a crisis: به بحران نزدیک شدن
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
corrugated cardboard: مقوای زنبوری
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
corrugated paper: کاغذ فانوسی
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
corrupt practices: ارتشا
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cost sb dear: برای کسی گران تمام شدن
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a calculated risk: خطر حساب شده
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it is beneath my notice: ارزش توجه کردن را دارد
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a benefit match: مسابقه خیریه
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a benefit concert: کنسرت خیریه
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bend sb`s ear: دربارۀ مسئلۀ خود با کسی حرف زدن
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a licence to print money: ( محاوره ) طرح پر خرج - طرح پر ریخت ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
moleskin: مخمل نخی - پوست موش کور
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
set sb at liberty: کسی را آزاد کردن - کسی را خلاصی داد ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pick up courage: دل و جرات پیداکردن
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pickaback: 1 - روی شانه - روی پشت - روی کول 2 ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
railroad sth through sth: ( لایحه و غیره ) با زور گذراندن از ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
come rain come shine: در هر شرایطی - اگر سنگ هم از آسمان ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rain buckets: شلاقی باریدن - دم اسبی باریدن
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
keep sth for a rainy day: چیزی را برای روز مبادا کنارگذاشتن
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be raring to do sth: لحظه شماری کردن برای . . .
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rasp sth smooth: صاف کردن با سوهان
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a rasping voice: صدای گوشخراش
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
with rapt attention: با شش دانگ حواس
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get uppish with sb: برای کسی ناز و افاده کردن - برای کس ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
make sb uptight: کفر کسی را درآوردن
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a seat of learning: کانون علم و فرهنگ
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
wild child: دختر سرکش - زیبای سرکش
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
wildfowl: 1. پرندۀ وحشی 2. ( شکار ) پرنده
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fall wide of the mark: کاملا پرت بودن - از موضوع دور بودن
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
an idiot savant: ابله دانا
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pick up with sb: ( به طعنه ) قاتی شدن با
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
un methodic doubt: شک موضوعی
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
there is no pleasing him: راضی بشو نیست
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get physical: به زور متوسل شدن
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
actus purus: فعل محض
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
attack sb physically: کسی را مورد حمله بدنی قرار دادن
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
reach me downs: لباسهای کهنه - لباسهای نیمدار
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
mortise lock: قفل توکار
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
piccaninny: غلام سیاه ( جنبۀ توهینی دارد )
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
feel a bit shaky: احساس ضعف کردن
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
name part: نقش عنوان - نقش اصلی
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
colony forming: همزی شکل
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
social equals: افراد هم طراز
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
deductive reason: قیاس برهانی
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
directive response: واکنش توجیهی
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
spun glass: الیاف شیشه - پشم شیشه
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
nebular hypothesis: فرضیه ابری
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
neutral stuff: جوهر وسط - جوهر میانه
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
objective beauty: زیبایی آفاقی
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
inductive reason: قیاس استقرایی
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
the noes have it: اکثریت با آرای منفی است
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
linen draper: فروشنده اجناس نخی و کتانی - فروشنده ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to the lay mind: نزد مردم عادی - در نظر عوام
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
wash one`s dirty linen in public: دعواهای خانوادگی را جلوی مردم مطرح ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lay sth waste: چیزی را خراب کردن
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a male chauvinist pig: مرد سالار کله خر - مرد سالار خوک صف ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
lay a ghost: دفع جن کردن
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
an ivy mantled wall: دیوار پیچک پوش
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lay sb to rest: دفن کردن - به خاک سپردن
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lay a curse on: نفرین کردن
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
mass medication: مداوای جمعی - دارورسانی گروهی
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
make up leeway: جبران کردن فرصت از دست رفته
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
leggy: شخص پا بلند - شخص لنگ دراز
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pawkily: به شوخی - با شیطنت
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
let sb down gently: احساسات کسی را در نظر گرفتن - با کس ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
let up on sb: به کسی خیلی سخت نگرفتن
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the letter of the law: نص صریح قانون - عین کلام قانون
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a quill feather: شاه پر
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
smooth sth over: راست و ریس کردن - ماستمالی کردن
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a level spoonful: یک قاشق سرصاف
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
stand well with sb: میانه خوب داشتن با کسی
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
level sth to the ground: ویران کردن - با خاک یکسان کردن
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
letter perfect: از حفظ - از بر ( نوشته ) بی نقص b ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
tell that to the marines: فکر کردی من خرم! فکر کردی از پشت کو ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
angry stare: نگاهی خشمگین
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get oneself a fix: تو رگ زدن - آمپولی حال کردن
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be fixated on: پیوسته دل مشغول بودن به
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a black flag: پرچم دزدان دریایی
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
flambe: استیک مشتعل
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
find one`s own level: هم پالکی های خود را پیدا کردن
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
flash into view: ناگهان پدیدارشدن
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be open to conviction: گوش شنوا داشتن
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
convivial companions: رفقای هم پیاله
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in convoy: با هم - به اتفاق
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
go into convulsions of laughter: از خنده روده بر شدن - ریسه رفتن
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be head cook and bottle washer: همه کارها را دست تنها کردن - همه زح ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cook sth up: بهانه تراشیدن - داستان سرهم کردن
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cool one`s heels: بلاتکلیف ماندن
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
copperbottomed: ( کشتی ) مس پوش ( مجازی ) قرص و مح ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be evasive: طفره رفتن - جواب سربالا دادن
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
an evasive answer: جواب سربالا
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
evade a question: از زیر سوال دررفتن
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a convalescent hospital: نقاهت خانه
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
make a convenience of sb: سواستفاده از حسن خلق کسی - سواری گر ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a marriage if convenience: ازدواج مصلحتی
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the convening country: کشور میزبان
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
mull sth over in one`s mind: اطراف و جوانب چیزی را سنجیدن
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
mulligatawny: سوپ کاری
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a hard nut: آدم سرسخت - کار سخت
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the morning before: صبح روز پیش
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
morganatically: ازدواج کردن با طبقه پایین
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a dainty morsel of food: یک لقمۀ لذیذ
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
out of the mouths of babes and sucklings: حرف راست را از دهان بچه بشنو
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
mrbm: موشک بالستیک میان برد
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
not hear much of sb: از کسی خبر نداشتن
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
mugwump: فرد تک رو - فرد مستقل ( اصطلاحی سیا ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fling mud at sb: کسی را به لجن کشیدن
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
make a muck of sth: به چیزی گند زدن
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be well heeled: پولدار بودن - پول کسی از پارو بالار ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
under the heel of: زیر یوغ - زیر چکمه های - تحت سلطۀ
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ride hell for leather: به سرعت تمام تاختن
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
play hell with: ضایع کردن - داغون کردن
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hew sth to pieces: چیزی را تکه تکه کردن
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
hewers of wood and drawers of water: زحمتکشان - رنجبران
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a hired man: کارگر روزمزد - کارگر فصلی
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be at loggerheads with: بگومگو داشتن با - اختلاف داشتن با
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a lone wolf: آدم تکرو
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lure on: اغوا کردن - گول زدن
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
jack in office: ( به تحقیر ) کارمند تازه به میز رسی ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a jack staff: میلۀ پرچم سینه
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
every man jack: هر کس - همه
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
jaded appetite: بی اشتها - بی میل به غذا - کور اشته ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
jade green: یشمی
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
jammy luck: شانس خرکی - شانس مفتی
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
jar upon: آزار دادن - ناراحت کردن
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
jarful: بانکه - شیشه پر از . . . - کوزه
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
good biz: دست مریزاد
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be chilled to the bone: تا مغز استخوان یخ کردن
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
lw: long wave موج بلند
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
feel hollow: گرسنه بودن - شکم کسی غار و غور کردن
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cornerways: لچکی ( در مورد تا زدن ) - به طور مو ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get off course: از مسیر خارج شدن
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the leader before last: رهبر اسبق
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
full of holes: سوراخ سوراخ
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
disturbance of the peace: بر هم زدن آرامش عمومی
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take the count: ناک اوت شدن
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
stick to your last: به کار خودت بچسب - وارد کاری که از ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get a hold of oneself: بر خود مسلط شدن
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
carpetbag: مفرش - خورجین
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
acid drops: آب نبات ترش
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
jockey for position: ( اسبدوانی ) سوارکاران دیگر را هل د ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
suger drops: شکرپاره
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
with no holds barred: آزاد - بی هیچ محدودیتی
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
without striking a blow: بدون جنگ و دعوا
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
beef sth up: بهتر کردن - تقویت کردن
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
filter bed: تانک تصفیه - حوضچۀ پالایش آب
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hold oneself still: آرام گرفتن - تکان نخوردن
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a good layer: مرغی که زیاد تخم می کند - مرغ پر تخ ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hold oneself in readiness: گوش به زنگ بودن
٥ ماه پیش