نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to take a turn for the worse: when a person’s illness or injury b ...
جدید ١ ساعت پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to take a turn for the better: when one starts to feel better or t ...
جدید ١ ساعت پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to have a frog in one’s throat: Not being able to speak clearly due ...
جدید ١ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
land of the living: a funny way to say someone is still ...
جدید ١ ساعت پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to pull through: To survive a life - threatening eve ...
جدید ١ ساعت پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to be as fit as a fiddle: to be strong and healthy مثال: My ...
جدید ١ ساعت پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a shiver runs down someone’s spine: A shudder felt in one’s back due to ...
جدید ١ ساعت پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to be back on one’s feet: To be healthy again after a period ...
جدید ١ ساعت پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to bring someone to: to help a person regain consciousne ...
جدید ١ ساعت پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to break out in a cold sweat: To suddenly begin to perspire, due ...
جدید ١ ساعت پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to go under the knife: To have a medical operation such as ...
جدید ١ ساعت پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to nurse someone back to health: to help someone recover from being ...
جدید ١ ساعت پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to be sick as a dog: To be very sick مثال: Sorry, I have ...
جدید ١ ساعت پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to be sick and tired: to be annoyed with something or som ...
جدید ١ ساعت پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to black out: To lose consciousness مثال: He blac ...
جدید ١ ساعت پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to be sick to one’s stomach: to feel nauseated or to want to thr ...
جدید ١ ساعت پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to be in shape: to be in good physical form or cond ...
جدید ١ ساعت پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to be out of shape: To not be in good physical form or ...
جدید ١ ساعت پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to be on borrowed time: Somone who is living longer than an ...
جدید ١ ساعت پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to be on the mend: To be healthy after a time of sickn ...
جدید ١ ساعت پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to pass out: To lose consciousness; to faint مثا ...
جدید ١ ساعت پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to come down with something: To start feeling ill; usually we us ...
جدید ١ ساعت پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to feel fresh as a daisy: To feel really good with a lot of e ...
جدید ١ ساعت پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to be on one’s last leg: to be near death. It can also mean ...
جدید ١ ساعت پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to be weak at the knees: to feel like you are going to faint ...
جدید ١ ساعت پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
jaundiced view of sth: به چیزی با بدبینی نگاه کردن
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
jabber out one`s prayers: تندتند دعاخواندن
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
feel isolated: خود را تنها احساس کردن - خود را منز ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in inverted commas: به اصطلاح
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
inure oneself to: عادت کردن به - خو گرفتن به
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
intrude oneself on: خود را به . . . تحمیل کردن - بدون د ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hump sth up: خم کردن - قوز دادن
١ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
john the baptist: یحیی تعمید دهنده
١ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
jog trot: حرکت آهسته - حرکت کند
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get along at a jog: یواش یواش رفتن - یورتمه رفتن
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
jockey sb into doing sth: با دوز و کلک کسی را وادار به کاری ک ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
jockey sb out of a job: با دوز و کلک باعث اخراج کسی شدن
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
when the humour takes me: وقتی حالش را پیدا کردم
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
we are over the hump now: قسمت مشکلش را پشت سر گذاشته ایم
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be out of the jaws of death: از خطر مرگ جستن - جان به در بردن
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hug the shore: نزدیک ساحل حرکت کردن
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
none of your jaw: فضولی موقوف - دهنتو ببند
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
may just: احتمالا
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be just somebody: قالب تن کسی بودن
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
give sb no inkling of sth: در مورد چیزی به کسی نم پس ندادن
١ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
do oneself justice: تمام نیروی خود را به کار انداختن - ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
indulgence in: میدان دادن به - تسلیم شدن به
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
jump a train: قاچاقی سوار قطارشدن
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be implicit in sth: در . . . تلویحا ذکر شده بودن
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
jump at something: ( پیشنهاد و غیره ) با اشتیاق پذیرفت ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be impenetrable to sth: تسلیم نشدن در مقابل . . . - مقاومت ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the jumps: تیک عصبی - پرش عصبی
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hurtle along: با شتاب رفتن - با سرعت پیش رفتن
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
make sb jump out of his skin: کسی را از ترس زهره ترک کردن
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hurtle down: با سرعت زیاد فروریختن
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sit on one`s hunkers: چمباتمه زدن
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in a jovial mood: سر حال - خوش اخلاق
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
interlard one`s speech with foreign words: در سخنان خود کلمات بیگانه آوردن
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be interned in: در جایی تحت نظر بودن
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be insolent to sb: به کسی بی حرمتی کردن - به کسی اهانت ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
talk insanely: حرف های احمقانه زدن
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
act insanely: کارهای احمقانه کردن - مثل دیوانه ها ...
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
just feel it: دستش بزن
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
one`s inmost being: کنه وجود کسی - عمق وجود کسی
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to have sticky fingers: Thief مثال: The cashier had a stick ...
٢ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
life and limb: Referring to the risk of bodily har ...
٢ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
has bigger fish to fry: Has more important work to do مثال: ...
٢ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
play devil’s advocate: To argue, just for the sake of it H ...
٢ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
like a cakewalk: So easy task مثال: Everyone took ho ...
٢ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
knit one’s brows: Someone who pulls their eyebrows to ...
٢ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
life and soul: To be the most lively and entertain ...
٢ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
that’s life: Used to express acceptance of a sit ...
٢ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
life’s not all beer and skittles: Life is not always pleasurable and ...
٢ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the prime of life: The time in life when one is at the ...
٢ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lead a charmed life: To have a life where one experience ...
٢ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
life in your years: The quality and experiences of your ...
٢ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
life’s a bitch: Life is full of difficulties and ch ...
٢ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
life’s a breeze: Life is easy and carefree Example: ...
٢ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nailing jelly to a wall: An impossible task
٢ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nailing jelly to a tree: An impossible task
٢ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take a deep dive: Explore something extensively
٢ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
knock someone’s socks off: Amaze someone
٣ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lion’s den: Any dangerous or frightening place
٣ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i wouldn’t put it past: I think it’s quite possible that [t ...
٣ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
keep someone at arm’s length: Avoid close interaction or cooperat ...
٣ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
living in cloud cuckooland: Having unrealistic or foolish belie ...
٣ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
keeping one’s nose to the grindstone: Working hard on something repetitiv ...
٣ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
kill the goose that laid the golden egg: To destroy a source of ongoing prof ...
٣ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
kink in one’s neck: A cramp in one’s neck that causes p ...
٣ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
living on borrowed time: Following an illness or near - deat ...
٣ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
let the genie out of the bottle: Reveal something hitherto suppresse ...
٣ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
light a fire under someone: Inspire someone to work very hard
٣ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
let one’s hair down: To relax and enjoy themselves
٣ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
home truths: Honest, often painful criticism
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
if it had been a snake it would have bitten me: It was very obvious, but I missed i ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in someone’s wheelhouse: In someone’s strongest area of comp ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in the limelight in the spotlight: Receiving large amounts of publicit ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it’s a wash: A positive and a negative developme ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it’s no skin off my nose: The outcome will not affect me pers ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it’s not over till the fat lady sings: Do not give up too soon; things may ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’ve had it up to here: My patience is almost exhausted
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have your thumb up your ass: Have nothing to do
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hold one’s liquor: Be able to drink a large amount wit ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hold one’s peace: Be silent
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have a tough row to hoe: Be faced with a task that is diffic ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hands are tied: You are prevented from doing someth ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have an ace up one’s sleeve: To have a hidden advantage
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hanging by a thread: In great danger of elimination or f ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have head in the clouds: Not know what is happening around y ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have foot in mouth disease: To embarrass oneself through a sill ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have hand of aces: To be in a very strong position in ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have a chip on one’s shoulder: To harbor resentment; to have an an ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have it out with someone: To have an argument with someone in ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have one too many: Drink too much alcohol
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have one’s cake and eat it too: To want two incompatible things ( u ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have something in the bag: Be certain to win
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have your nose in the air: Have a snobbish or disdainful attit ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have a dog in the hunt: To support a certain person in a co ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
give someone a run for their money: Compete effectively with the leader ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
give someone a holler: Contact someone
٥ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
give lip service: to Talk about supporting something ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have a lot riding on: Be depending on the successful outc ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get one’s ducks in a row: Have everything organized; get ones ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
grind one’s teeth: Be very annoyed or angry about some ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get one’s hands dirty: To do the unpleasant parts of a job
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get someone’s goat: To irritate someone deeply
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get the sack be sacked: To be fired
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get the third degree: To be questioned in great detail ab ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get with the program: Figure out what everyone else alrea ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
farther down the road: Later, at some unspecified time
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
feather in one’s cap: An achievement for which one is rec ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
feather one’s nest: Use one’s influence or power improp ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fell off a truck: Probably stolen or illicitly obtain ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fell off the back of a lorry: Probably stolen or illicitly obtain ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
find one’s voice: Become more confident in expressing ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fire in the belly: strong ambition
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
first in best dressed: The first people to do something wi ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fly by the seat of one’s pants: To improvise, to make decisions wit ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
follow in someone’s footsteps: Follow the example laid down by som ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
for xyz reasons: For multiple reasons, not worth spe ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
full fathom five: Lost deep in the sea
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
go see a man about a dog: Go to the bathroom ( said as a euph ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get a charley horse: To develop a cramp in the arm or th ...
٥ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fall on one’s sword: To accept blame; to sacrifice onese ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
eat someone’s lunch: Defeat someone thoroughly
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
every man and his dog: Many people
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
excused boots: Allowed to avoid mandatory tasks
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
doesn’t amount to a hill of beans: Is unimportant, is negligible
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
dog days of the summer: The hottest day of summer
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
dance to someone’s tune: Consistently follow someone’s direc ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
dance with the devil: Knowingly do something immoral
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
darken someone’s door: Make an unwanted visit to someone’s ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
dead as the dodo: Completely extinct; totally gone
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
do 12 ounce curls: Drink beer
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
not give a fig: To not care at all about something
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
put a thumb on the scale: Try to influence a discussion in an ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
not cut out for: Not naturally skillful enough to do ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
puppy dog eyes: A begging look
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
no tree grows to the sky: Growth cannot continue indefinitely
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
no rhyme or reason: Without logic or pattern
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
no names no pack drill: If no one can be identified, no one ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pot calling the kettle black: Accusing someone of something of wh ...
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
no love lost between: There is a mutual animosity between ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pop one’s cork: To release one’s anger; to blow one ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
new wrinkle: A novel aspect to a situation, a ne ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pop one’s clogs: To die
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
play the percentages: Bet on or rely on what is most like ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pipped to the post: Defeated by a narrow margin
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pencil something in: Make tentative arrangements
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
someone’s fingerprints are all over: Someone’s influence is evident
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
sell a bill of goods: Trick someone; be deceptive
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
put the best face on: Emphasize the positive aspects of a ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
see something out of the corner of your eye: Use peripheral vision
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
some eggs: Achieving a major goal requires the ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
paddle one’s own canoe: To be able to act independently
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
not sit well with: Be difficult to accept; make someon ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rearrange the deck chairs on the titanic: Taking superficial actions while ig ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
not ready for prime time: Not yet perfected; inexperienced
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
scare the living daylights out of someone: Frighten someone severely
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
small beer: Unimportant, insignificant
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
queer the pitch: Interfere with someone’s plans; mak ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
put in one’s two cents: Say your opinion
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
slower than molasses: Exceptionally slow or sluggish; not ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
not know jack: Not know anything
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
quake in one’s boots: To be very frightened
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
slip someone a mickey: Add a drug to an alcoholic drink in ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
not have a prayer: Have no chance of success
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
put words into someone’s mouth: Attributing an opinion to someone w ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
not have a cat in hell’s chance: Have no possibility of succeeding, ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rub someone’s nose in: Humiliate someone by repeating and ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
steal someone’s thunder: Upstage someone
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
show your cards: Reveal your resources or plans
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rub in someone’s face: Humiliate someone by repeating and ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
show one’s true colors: Reveal one’s true nature
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
stand one’s ground: Refuse to back down; insist on one’ ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
show me an x and i’ll show you a y: There is a consequence to X that yo ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
stand on one’s own two feet: To be independent and self - suffic ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rome wasn’t built in a day: Complex projects take time
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
shoulder a weight off your shoulders: You no longer worry about something ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
run into a buzz: Saw Encounter severe and unexpected ...
٦ روز پیش