پیشنهادهای شقایق (١٦٥)
مصرف ِ . . . Ex. Optimal use of water مصرف بهینه ی آب
بنا به خواست شما
مایل مربع
حیات مالی * توانایی کسب درآمد و ایجاد پتانسیل های درآمدی * قابلیت سرپا ماندن ( یک شرکت ) از لحاظ مالی Ex. A newspaper is usually expected to serve i ...
باغ وحش پرث ( یک پارک جانور شناسی در پرث استرالیا ) Ex. The �laughing dove is a resident breeder in �Africa, the� Middle East, � South Asia, and� W ...
در اصطلاح زیر کاربرد دارد: Keep someone at arm's length با کسی خودمانی نشدن Ex. Keep David at arm's length زیاد با دیوید خودمانی نشو
تا لحظه ی . . . Ex. Up to the moment of death تا لحظه ی مرگ
Ex. My parents don't approve of my friends والدینم، دوستان مرا تأیید نمی کنند [والدینم، دوستان مرا پسند نمی کنند].
زنگهای کلیسا ناقوس های کلیسا
گرد پاک کن
دنگ دنگ کردن Ex. The church bell started clanging ناقوس کلیسا شروع کرد به دنگ دنگ کردن.
یکی از معادل های این صفت می تواند " پَرپَر/ پژمرده" باشد: Ex. Broken blossoms شکوفه های پرپر / شکوفه های پژمرده
Swinging در ترکیب زیر می تواند معنی خاصی داشته باشد: The swinging of the pendulum همانطور که مشخص است در ترجمه ی تحت اللفظی به معنی " نوسان یا رفت و ...
نشان می دهد که . . .
ماندگار بودن
در جامعه
درستی یا نادرستی یک چیز صحت و سقم یک چیز
پایه و اساس صحیح
توصیه نمی شود
دوستان بزرگسال ( دوستانی که سنشان از شما بیشتر باشد، خصوصا زمانی که شما نوجوان باشید اما دوستانی بالغ داشته باشید ) البته به طور کلی می توان معادل " ...
مسئله ای را حل کردن
قابل اعتماد بودن
از تولد تا مرگ از بدو تولد تا لحظه ی مرگ از هنگام زاده شدن تا مرگ از میلاد تا مرگ
محلول موضعی مثل بتادین
یکی از این روزها، یکی از همین روزها Ex. come again one day soon یکی از این روزها دوباره بیا.
قدرت نظامی Ex. Once again germany flexed its military muscles یک بار دیگر آلمان قدرت نظامی خود را نمایش داد.
Impressionistic things�: �originate from a person's impressions — their personal feelings, opinions, or instincts. You can also use this adjective to ...
نقاط قوت
قسمت اعظم ِ. . .
عنوان یکی از فیلم های کوتاه لورل و هاردی
از این قاعده مستثنی نیست Ex. To do research is not an exception انجام دادن تحقیق از این قاعده مستثنی نیست.
خودت را گول نزن
دم در/ در آستانه ی در Ex. He greeted me at the door او دم در به من خوشامد گفت Ex. The man at the door مردی در آستانه ی در
Definition: The quadrille is a dance that was fashionable in late 18th and 19th century Europe and its colonies
قصه شب
یکی از معادل های این واژه می تواند "ویران" باشد. شهر ویران Ex. Broken city
تازه کار
نی قلیون
☆ دقت شود که حرف اضافه ی این کالوکیشن "on" است و به همراه این حرف اضافه به صورت زیر ترجمه می شود: در مورد چیزی نظر دادن Ex. I would like to make a c ...
[به قول] عمل کردن Ex. Don't make a promise that you cannot keep قولی ندهید که نمی توانید به آن عمل کنید.
قاتل سنگ دل
همدست بودن خصوصا در ساختار be in with someone Ex. You are also in with them توهم همدست آنها هستی
با قیافه ای کریه Ex. a withered old female pauper, hideously ugly پیرزنی فقیر با صورتی پر چین و چروک و قیافه ای کریه
! Happy studying این اصطلاح می تواند در پایان مقدمه ی یک کتاب آورده شده باشد و به این صورت ترجمه شود: مطالعه ی لذت بخشی داشته باشید! از مطالعه ...
دادگاه طلاق
بخش زیادی از چیزی A good proportion of of my library بخش زیادی از کتابخانه ی من
[دادگاه] اعضای هیئت منصفه
دوره ی نویسندگی
جای تاسف است که . . . مایه تاسف است که . . .
حوزه تحقیق