تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

☆ دقت شود که بعد از این ساختار، فعل دوم به صورت مصدر با to می آید. You don't have the guts to pull the trigger جرأت نداری ماشه را بکشی

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

در این ساختارهم ممکن است به کار برود: You needn't look so smug لازم نیست اینقدر خودت را بگیری

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

وقتی از فعل "گذراندن" برای ترجمه ی حالت فعلی این کلمه استفاده می کنید - - - > ماه عسل گذراندن می توانید برای روان تر شدن ترجمه از ضمایر پیوسته استفاد ...

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

اگر در بافت عامیانه و در زمان گذشته "dropped dead" به کار رفته باشد، به این صورت ترجمه می شود: یهو افتاد و مرد یه دفعه افتاد و مرد

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

بازیگر کارآموز

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

تأسف بار Ex. Tragic accidents حوادث تأسف بار

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

به دیدن کسی رفتن Ex. Pay me a visit به دیدنم بیا

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

بی وقفه Ex. Bell still rang importunately زنگ هنوز بی وقفه می زد.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زاییدن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در متون مذهبی به هلاکت رسیدن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سخنان Maxims of Ali سخنان علی ( ع )

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

به خصوص از این جهت که . . .

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مصرف ِ . . . Ex. Optimal use of water مصرف بهینه ی آب

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بنا به خواست شما

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مایل مربع

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حیات مالی * توانایی کسب درآمد و ایجاد پتانسیل های درآمدی * قابلیت سرپا ماندن ( یک شرکت ) از لحاظ مالی Ex. A newspaper is usually expected to serve i ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

باغ وحش پرث ( یک پارک جانور شناسی در پرث استرالیا ) Ex. The �laughing dove is a resident breeder in �Africa, the� Middle East, � South Asia, and� W ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در اصطلاح زیر کاربرد دارد: Keep someone at arm's length با کسی خودمانی نشدن Ex. Keep David at arm's length زیاد با دیوید خودمانی نشو

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تا لحظه ی . . . Ex. Up to the moment of death تا لحظه ی مرگ

پیشنهاد
٠

Ex. My parents don't approve of my friends والدینم، دوستان مرا تأیید نمی کنند [والدینم، دوستان مرا پسند نمی کنند].

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زنگهای کلیسا ناقوس های کلیسا

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گرد پاک کن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دنگ دنگ کردن Ex. The church bell started clanging ناقوس کلیسا شروع کرد به دنگ دنگ کردن.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یکی از معادل های این صفت می تواند " پَرپَر/ پژمرده" باشد: Ex. Broken blossoms شکوفه های پرپر / شکوفه های پژمرده

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Swinging در ترکیب زیر می تواند معنی خاصی داشته باشد: The swinging of the pendulum همانطور که مشخص است در ترجمه ی تحت اللفظی به معنی " نوسان یا رفت و ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نشان می دهد که . . .

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ماندگار بودن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در جامعه

پیشنهاد
٠

درستی یا نادرستی یک چیز صحت و سقم یک چیز

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پایه و اساس صحیح

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

توصیه نمی شود

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دوستان بزرگسال ( دوستانی که سنشان از شما بیشتر باشد، خصوصا زمانی که شما نوجوان باشید اما دوستانی بالغ داشته باشید ) البته به طور کلی می توان معادل " ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مسئله ای را حل کردن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قابل اعتماد بودن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از تولد تا مرگ از بدو تولد تا لحظه ی مرگ از هنگام زاده شدن تا مرگ از میلاد تا مرگ

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

محلول موضعی مثل بتادین

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یکی از این روزها، یکی از همین روزها Ex. come again one day soon یکی از این روزها دوباره بیا.

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قدرت نظامی Ex. Once again germany flexed its military muscles یک بار دیگر آلمان قدرت نظامی خود را نمایش داد.

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Impressionistic things�: �originate from a person's impressions — their personal feelings, opinions, or instincts. You can also use this adjective to ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نقاط قوت

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قسمت اعظم ِ. . .

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عنوان یکی از فیلم های کوتاه لورل و هاردی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از این قاعده مستثنی نیست Ex. To do research is not an exception انجام دادن تحقیق از این قاعده مستثنی نیست.

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

خودت را گول نزن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٢

دم در/ در آستانه ی در Ex. He greeted me at the door او دم در به من خوشامد گفت Ex. The man at the door مردی در آستانه ی در

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Definition: The quadrille is a dance that was fashionable in late 18th and 19th century Europe and its colonies

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

قصه شب

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یکی از معادل های این واژه می تواند "ویران" باشد. شهر ویران Ex. Broken city

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تازه کار

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نی قلیون