پیشنهادهای شقایق (٥٥٠)
آزمون ورودی دانشگاه که در ایران به کنکور موسوم است.
[متون رسمی] فساد
☆ Give someone false hope به کسی امید واهی دادن Ex. She gave me false hope for months and then married someone else. ماه ها بهم امید واهی داد اما ب ...
زنده ها Ex. Pay attention to alive people, the dead are fine. . . ! هوای زنده ها رو داشته باشید، مرده ها حالشون خوبه. . . !
همه چیز خود را دادن از همه چیز خود گذشتن همه چیز خود را فدا کردن
ممکن است. . . Ex. Arguing with children can be risky! ممکن است بحث و جدل با بچه ها خطرناک باشد!
بحث و جدل با . . . Ex. Arguing with children can be risky! ممکن است بحث و جدل با بچه ها خطرناک باشد!
☆But this is reality! اما واقعیته اما واقعیت داره
پذیرفتنش سخته
مسیر زندگی خود را عوض کردن Ex. If you aren't excited about waking up every morning, then you need to shift the direction of your life. اگه از اینک ...
زیر قول خود زدن Ex. You went back on your word. . . زدی زیر قولت. . .
همینجوری که هستی
حس مهم و با ارزش بودن
حس عادت The Little Prince: They say that some loves are not love, they are madness. Fox: A love without madnesss is not love; It's just a feeling ...
لذت ببر که دنیا دو روزه!
وقتی بافت جمله معنا و بار منفی دارد، می توانید به این صورت ترجمه کنید👇 از دست ِ . . . Ex. My heart turned to ashes because of the people! از دست ...
☆Turn to ashes خاکستر شدن تبدیل به خاکستر شدن Ex. My heart turned to ashes because of the people! از دست آدما قلبم خاکستر شده!
مرهم Ex. Time had no cure for pain! زمان، مرهمی برای دردها نداشت!
ترجمه غیر رسمی - - - > خر شانس Ex. Money is for lucky people! پول مال آدمای خرشانسه!
تا آخر عمر I remember one day I thought I would have you for the rest of my life یادمه یه روز فکر میکردم تا اخرِ عمر دارمت.
Defeat sth/sb حریف چیزی یا کسی شدن Ex. Shadows can't defeat the sun! سایه ها حریف آفتاب نمی شوند!
مثال در بافت ادبی👇 𝗬𝗢𝗨'𝗥𝗘 𝗖𝗢𝗡𝗡𝗘𝗖𝗧𝗘𝗗 𝗧𝗢 𝗠𝗘 تو وصله ی جون منی
از پس چیزی بر آمدن Ex. I can't tolerate your absence. . . ! از پس نبودنت بر نمیام. . . !
زیادی It's stupid to be good so much! زیادی خوب بودن احمقانه است!
یه عالمه Ex. So many lonely people in a crowded world! یه عالمه آدم تنها، تو یه دنیای شلوغ!
Office of Public Engagement and Environmental Education ( OPEEE )
☆ در ساختار enjoy doing sth می توانید معادل like در نظر بگیرید. Ex. Unlike you, I enjoy reading novel. بر عکس تو من از رمان خوندن خوشم میاد.
بی بها Ex. Be expensive not free! گرون باشید، نه بی بها!
Ex. Mrs Tatcher will be seeking to narrow the gap between the King and the Israelis. خانم تاچر در صدد خواهد بود تا شکاف موجود بین پادشاه و اسرائیلی ...
شکاف/اختلاف را کمتر کردن Ex. Mrs Tatcher will be seeking to narrow the gap between the King and the Israelis. خانم تاچر در صدد خواهد بود تا شکاف مو ...
مجددا ابراز کردن
خبرنگار سیاسی
[در مورد خبر، بیانیه و . . . ] به اطلاع عموم رساندن
مدت کوتاهی قبل از انجام شدن Ex. The prime minister's day to day engagements are being announced only at short notice, and precise timings are not b ...
کنترل اوضاع را به دست گرفتن
جناح رقیب
به وقت گرینویچ This is London. . . Nine hours Greenwich Mean Time. این جا لندن است. . . ساعت نه به وقت گرینویچ.
به کار رفته در. . . استفاده شده در. . .
[در متون ادبی/مذهبی] شکیبایی کنید
مدت اعتبار دوره اعتبار
☆ گاه باید به صورت جمله ترجمه شود. ☆ با توجه به بافت زمانی باید از فعل کمکی مناسب استفاده شود . فایده ای ندارد/نداشت بی فایده است/ بود
کسی را کتک زدن Ex. When he called me a thief I promptly hit him. وقتی مرا دزد خطاب کرد، بی درنگ او را کتک زدم.
موبر
نام کسی را در روزنامه چاپ کردن اسم کسی را در روزنامه ها آوردن Ex. He became famous and had his name in the newspaper. او مشهور شد و نامش را در روز ...
با توجه به مصدری که بعد از این فعل می آید، می توان ترجمه را در قالبی شبیه به جمله ی زیر انجام داد👇 Ex. He went on to say that he would not resign a ...
کاربرد در ساختار زیر👇 How a long time you have been ! چقدر طولش دادی!
به ذهن کسی رسیدن به نظر کسی رسیدن Ex. I kept thinking until something came to my head. آنقدر فکر کردم تا موضوعی به ذهنم رسید.
⚠️ در ترجمه گاه می توان پیش از معنای " مصدر ing دار" از " آنقدر " استفاده کرد. Ex. I kept thinking until I found the answer . آنقدر فکر کردم تا ب ...
مثال برای ترجمه ای متفاوت👇 Ex. There is representative law_making in most countries. در اغلب کشورها قانونگذاری توسط نمایندگان مجلس انجام می شود.