پیشنهادهای سلطان امیرحسین (١٦٩)
ناخونک زدن
آدم مطمئن و قابل اعتماد، کسی که باور و اعتقادش به راحتی عوض نمی شود و حزب باد نیست ( در معنای مثبت )
پرورش دادن ( عضله و . . . )
دو تا معنی می تونه داشته باشه تا جایی که می دونم: 1. پاش بیفته، لازم بشه، در موقع لزوم 2. در نهایت ( اتفاقی که میفته اینه که . . . ) ، دستِ آخر . . . ...
کلی، یه عالمه I have plenty of things to do کلی کار دارم
ساده، بی تکلف، خودمونی
اُلدُرَم بُلدُرَم
موضوع بحث روز
خشن، بی ملاحظه، تند، رک I’m very in - your - face about stuff
اکانت فِیک، اکانت جعلی
کامل، بی نقص ( مثلا در ultimate surrender )
ماست مالی کردن
بخیه زدن
زیاده روی، نامردی، بی انصافی
بی خود، سطح پایین، آبکی
خوراندن، چیز خور کردن
1. بی دلیل نیست که . . . ، ( حتما ) دلیلی داره که . . . ، ( حتما ) یه چیزی هست که . . . 2. اینم بگم که . . . ، قبل ذکره که . . . ، راستی . . . ، لاز ...
( کسی را ) ضایع کردن
به درد بخور
سرِ خود
بی اندازه، خیلی زیاد
نیروهای نظامی، سربازان
تموم شده، از دست رفته، چیزی که بهش امیدی نیست
رویکرد
غرق در کاری یا چیزی
کلافه، بی حوصله
بِخُشکی شانس
خوب به نظر آمدن
القا کردن
در شرایطِ، در حال و هوایِ، در فضایِ، در بحبوحه
در شرایطِ، در حال و هوایِ
خاک خوری کردن ( قبل از رسیدن به موفقیت ) ، زحمت کشیدن، خاک چیزی را خوردن
سر به هوا
به دنبال داشتن
هیاهو
آگهی
سرزنش کردن
جل الخالق!
بی خیال، سخت نگیر
در به در دنبال چیزی بودن
غلیان
درجه یک، چیزی که رو دستش نیست
فکرشو بکن! ( برای وقته که یکی یه حرکت میکنه یا چیزی میگه و میگی ( فصل اول اپیزود 7 فرندز )
ذی نفع بودن
بی درک و شعور، بی شعور ( با عرض معذرت )
دست و پنجه نرم کردن
شمرده شمرده توضیح دادن
به تواناییهای کسی باور داشتن
ادای احترام کردن
تا جایی که من فهمیدم معنای همچنین میده و البته همونطور که دوستان فرمودند اگر از جمله حذف شود، اتفاقی نمی افتد. البته بار جمله ممکن است تغییر کند ( تا ...