پیشنهادهای Tirdad Kashani (٦٧٥)
خود ویژه سازی ویژه به خود سازی
ویژه ساز، سفارشی ساز
خنیاگر = musician موسیقی دان خنیا= موسیقی موسیقی عربی شده میوزیک Music که از لاتین musique میاید که خودش از یونانی mousike tekhne میاید، که می شود ه ...
خنیاگر = musician موسیقی دان خنیا= موسیقی که عربی شده میوزیک Music که از لاتین musique میاید که خودش از یونانی mousike tekhne که می شود هنر میوز ها. ...
کژپندار، کج پندار، بدگمان، همه دشمن پندار
از آن چه پیداست، به نگر میاید، گویا
( در چیزی ) گم شدن، درهم شدن، آمیخته شدن، فرورفتن
کلافه شدم، خسته شدم بی تاب شدم، نا آرام شدم هوشیاری ام سر رفت، تاب و توانم سر رفت، شکیبایی ام سر رفت
هوس انگیز ، هوس آمیز، هوس برانگیز
هوس انگیز، هوس آمیز، هوسبار، هوسناک، هوس آلود
هوسران ( هوس ران ) ، هوسباز، هوس پرست
خانم گویش ترکی واژه ایرانی خاتون هست. ریشه این واژگان از خان، خانه، خانواده است. خود خان واژه ای ایرانی است از زبان سغدی میاید، و این واژه در زبان ها ...
دادگو
رایزن دادیکی، رایزن قانونی، دادگو، دادشناس
حق= داد، هوده، هُده، روا، سزا حقوق ( کاری ) = دستمزد، کارانه، کاربها، جیره حقوق= دادیک، هوده ها حقوقی= دادیکی حق دار= هودهمند، سزاوار حق شناس= سپاس ...
عربی = منتخب، ( انتخاب شده ) انگلیسی= Appointed, chosen همسنگ پارسی= دست نشان شدن، گمارده شدن، گماشته، برگماشته
دادگو ها، دادگویان
کارتار، کارتاران، کارگزار، کارگزاران
جنبش ها، تکان ها، کنش ها
سازمان بازرگانی، بنگاه بازرگانی، همستان، بنگاه دادوستد
وارد کننده= دراورنده ( در آورنده ) صادر کننده= ؟ پخش کننده، گسترنده، بیرون دهنده، فرستنده، گسیلنده
دراورنده ( در آورنده )
کرایه تازی یا عربی نیست!! کرایه هم در زبان های ایرانی کهن و هم در سانسکریت ریشه دارد!
خونه نو ای
ما چنین چیزی در زبانمان نداریم، یا بهتر است بگم که ما رویداد دیگری به آن داریم. در دبیره نوشتاری ما یک واک هم letter و هم consonant می شود. و سدا ( ...
قانون واژه پارسی، که ریشه در زبان های هندو - اروپایی ( همچو زبانان ایرانی ) دارد و نه در زبان های عربی. در اینگلیسی هم این واژه به ریخت canon هنوز بک ...
دور نگاری
election
این گفته برابری پارسی برای “مال من” می باشد. مال من است = از آن من است
برای من، آن من، دارایی من
همان گزیردن از گزیردن بازدید کنید
ملکه ( عربی ) در ایران باستان بانبشن بوده. شهبانو بالا تر از بانبشن است. همان گونه که شاهنشاه شاه شاهان است، شهبانو همتای بانبشنان بانبشن است ( ملکه ...
شوایی ها، شاید ها، شایدمندی ها
امکان، احتمال، Probability
زندگانی
نکوهشی
برخوردی
یک گونه بالاپوش که درخور بیرون خانه و مهمانی است.
Populist
برگ های بهادار اوراق عربی برای برگ ها, کاغذ ها
بازار سرمایه
بها بازار
بهابازار
دانگ داران، بهر داران
دانگ دار، بهر دار
گاهنما ی شماری، گهنما ی هوشمند
بند و بار
Caption همان زیرنویس است! این واژه در انگیلسی هم برای زیرنویس فیلم ( رخشاره ) بکار می رود و آنچه زیر عکس ( نگاره ) نوشته می شود!
یار، همسر، همباز/هنباز/انباز، هم پا، هم سود، هم دست
همسر، یار، زن/شوهر