تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٣

اگر install برای برنامه یا کاری است، راه اندازی و راه انداختن درست است. ولی اگر برای install کردن کسی به جایگاهی است، گماردن، گماشتن، و گماریدن درست ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

تیکه انداختن، تیکه پراندن، زخم زبان زدن، نیش زدن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پیروزی، چیرگی، چیره شدن، پیروز شدن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد

science = دانش scientific = دانشی scientist = دانشمند scientific method = روش دانشی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

روش دانشی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

دانشی از دیدگاه دانشی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تاوان دادن، به سزا ی کار های خود رسیدند، تاوان پس دادن،

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هوس آمیز، هوسبار، هوسناک

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پارسی: به هوس انداختن، هوس انگیزی، هوس آمیختن، به هوس آلودن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برابر پارسی واژه عربی: اصیل برابر ها: ریشه دار، بالا گوهر، با نژاد

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

روغن خوردیگ Wikipedia گفته: The original name for the confection was Persian: روغن خوردیگ, romanized: rōγn xwardīg, meaning "oil food". [9]

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد

کوزه درست است. چون در vase نوشیدنی نگه داری می شود و از آن می نوشند. گلدان تنها یک کارایی دارد، ولی در کوزه گل هم می گذارند. Vase = کوزه

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پشیمان کردن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پیش خرید، پیش سفارش

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

پیش سفارش preorder یا پیش خرید می شود، که در نگرش من یک گونه reserve و book کردن است. پیشدار نمی شود چون پیشدار یک گونه سرباز یا نگهبان است، هرکسی ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

چمراس برابر پارسی برای واژه تازی "آیه", آیه نشان و نشانه هم می شود. برخی وخت ها نیز همانند یک فرجود و شگفتی ( معجزه ) بکار می رود.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

ارباب پارسی هست!!! همه جا از نهاد های عربی تا انگلیسی همه این واژه را ایرانی می دانند! ولی پاکستانی ها و هندی ها این واژه را دارند و بسیار بکار می بر ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دکه باده فروشی، دکان باده و خوراک فروشی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کاوشکده

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ناک آلوده یا آغشته می شود. بیمناک، ترسناک، سیجناک… آلوده و آغشته بر ترس/ بیم/ سیج

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

‎مردم آمیز، آمیزگار آمیزشکار، خوش آمیز انگلیسی: sociable یا social

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لگام

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بزن و بپاچ ( بپاش ) ، ریخت و پاش.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آیین نامه

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

همان تنومند، توانمند و نیرومند پارسی. قوی عربی با پسوند مند که پارسی است.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

از دوره پارسی تر ندیدم، در پارسیگ هم دورگ می گفتند مانند برنامه برنامگ، تازه تازگ…

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جایگاه هرگونه پالش و پالایش ( تصفیه و فیلتر کردن ) ، ولی به ویژه برای پالایش نفت بکار می رود. پالشگاه نیز گویند.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

باژبان، باژدار، باژگیر

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

روکش دهان

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گزیدمان

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خانه بند، شهر بند، در بند پزشکی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خانه بند، شهر بند، در بند پزشکی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برابر قشنگی برای واژه بیگانه قرنطینه و quarantine

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آزادی سخن، آزادی گفتار

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نگارشی، رسانه ای، روزنامه نویسی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رسا گرایی؟ رسایی گرا، رسایی گرایی. رسا= کامل. کامل عربی و رسا پارسی. رسا می شود پر و رسیده. کمال نیز واژه عربی است و برابر های پارسی آن: فرهیختگی ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دوست من که می فرماید همه این واژه ها تورکی هستند، خوب خواهشن به نهاد های ترکی بروند و ببینند که آیا آن ها هم گفته های شما را می پذیرند یا نه. دیگه کم ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

دوستان درست است روسی kalian را از قلیان برداشته است، ولی خود واژه قلیان از همان غلیان عربی میاید, من نمی گویم که سازنده این کالا عرب بوده! نه این ساخ ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سراسر. یکسره

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نیم گوی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تخم مرغی مانند

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

شادمانی آوردن، شادی آوردن، شادابی آوردن، خرم ساختن. شادمان کردن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

دانش پنداری، دانشی پنداری، دانشی پنداشتی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نوشته های دانشی جستار های دانشوارانه نوشتار های دانشورانه گفتار های دانشی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ورزش های کششی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

توان بخشی یا تن درمانی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دربستگی چند سویه، دربستی چند سویه

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دست چپ

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

کشورداری، کشوردار، دیوان کشور. برای نمونه: کارمند دولتی= کارمند کشورداری دولت چین= کشورداریِ چین دولت موقت= کشورداری گذرا، دیوان ناپایدار

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Presumption