پیشنهادهای Tirdad Kashani (٦٧٥)
پرهیختن، پرهیزیدن بپرهیز، به پرهیز. To shun and abstain خودداری کردن، دوری کردن، خویشتن داری، نگه داری کردن
Sonography= آوانگاری Sonogram = آوانگاشت
ساقی واژه ایرانی هست و ریشه آن نیز از زبانان ایرانی و خوانواده بزرگتر زبانان هندو اروپایی ( آریایی ) میاید و نه از عربی. From Malay saki, from Clas ...
همان ساقدوش
گوشه برابر، همه گوشه برابر
زمینه ها ( جای ) ، ساماندهی ( رایانه )
میانگیر کشت, پهنه کشت
زیستگاه کشت
درست نویس
سربلند بودن، سرافراز بودن، سرفراز بودن
سربرگ
انبارداری
کج و کوله، کژ و کوله، کژ و مژ
دهش، نیکوکاری، بخشندگی، بخشش
نیکوکاری، سازمان نیکوکاری
مردمی، مردم دوست
مردم دوستانه، مردم دوست، مردم دوستی
مردمی، مردم وار، مردم دوستانه
توده گرایی
پایه آموزشی و دانشپایه را گویند.
آموزگاه جای که دانش آموزان از آموزگاران و استاد های خود آموزش می بینند.
آزار جنسی= آزار ژادی، آزار ژادین
دست درازی و مرزشکنی کاربرد های دیگر تجاوز هستند. برای تجاوز جنسی یا آزار جنسی، پیشنهاد من: آزار ژادی، آزار ژادین جنس ( نر، ماده ) = ژاد ( گینه، ک ...
پیشنهاد من: آزار ژادی، آزار ژادین آزار واژه پارسی و جنس واژه عربی جنس= گینه، کالا، ژاد ( نر/ماده ) جنسی= ژادی، ژادین، ژادمند جنسیت= ژادگی sex بدجنس ...
دوستان ارباب ۱۰۰٪ واژه پارسی هست و شما به هر زبانی از هر نهاد و بنیادی بازدید بفرمایید، ریشه این واژه را ایرانی می نامد. ولی رجوع و مراجعه بی گمان ع ...
پیشیار، پیشکار، زاور
پیشکار ویژه، پیشیار ویژه، زاور ویژه… و در پاسخ به کاربری که “مهتر” را پیشنهاد داد، مهتر یک سرپرست بالا و بزرگ است. مهتر بزرگ تر و بهتر است و کهتر کو ...
بازبینی کارشناسی، بازنگری کارشناس، بازبینی کارشناسانه Peer= همتا، هم رده، هم شان Review= بازبینی، بازنگری، بازرسی، باز خوانی ولی نمی شود گفت بازبینی ...
برابر پارسی برای هم کلاسی
نکوهش٫ خرده گیری
شاید ریشه پارسی داشته باشد. اوج واژه ای عربی شده از اوگ پارسی است. اوج بالاترین نک در یک بلندی هست، اوج گرفتن نیز می شود یکهو بالا رفتن. مانند موج آب ...
راستی، راستینگی، راستین
یبوست عربی است و در پارسی خشک یا خشکی می شود. Constipated = خشک شکم که خشک شکمی دارد، یا خشکی شکم دارد Constipation= خشک شکمی، خشکی شکم ، شکم خشکی
کیفری سامان دهی، ساماندهی
برخورد کیفری
Disciplinary action برخورد کیفری
PHD دانشوری MD پزشکی
دکترا, Phd, doctorate
دانشوری، دانش وری ( استادی بیشتر به professorship, mastership می خورد )
پخش روان یا رونده streaming رسانه رونده/روان streaming service
رسانه رونده، رسانه روان، رسانه پخش رونده/روان
بهسازگر، بهساز، بهساز خواه
جنگ افزار هسته ای، جنگ ابزار هسته ای، ساز جنگی هسته ای
به چه مناسبت= برای چی؟ بر چه پایه؟ از روی چی؟
Tasteful پسندیده و برازنده می شود.
آزمون و لغزش
پیشنهاد من: خرام رو چون راهی هست که مدل ها ( الگو ها ) خرامان و پرکرشمه بر آن گام میگذارند و جامه خود را نمایش می دهند.
برخورد هم می شود، بویژه برای اتصالی! اتصالی برخورد سیم ها بهم است پس اتصالی= برخورد، برخوردی، سیم برخورد
پریز همان پی ریز پارسی است دهخدا: آنکه پی ریزد. آنکه بنیان نهد. آنکه اساس و بنیاد نهد.
آرزویی