تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این واژه برگرفته از تاگ پهلوی است و ۱۰۰٪ پارسی می باشد

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پسگرد، پسگردن، پس گردیدن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دور از زهن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دست دوم

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

نام قفقاز از نام سکایی kroy - khasis کروی - خاسیس به معنی یخ درخشان، سفید یا برف گرفته شده است. در شکل یونانی Kaukasos ( کاکِسوس/کاکاسوس ) خوانده می ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کوه قاف یا همان کوه کاف همان کوه های قفقاز است. نام قفقاز از نام سکایی kroy - khasis کروی - خاسیس به معنی یخ درخشان، سفید یا برف گرفته شده است. در ش ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نماینده شاه

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دوره گرد

پیشنهاد
٠

جاه و شکوه، شکوه و فره، شکوهمندی و بزرگی دبدبه= شکوه، بانگ، آواز کبکبه= جاه، فره، شکوه، والایی/ بالایی

پیشنهاد
٠

جاه و شکوه، شکوه و فره، شکوهمندی و بزرگی دبدبه= شکوه، بانگ، آواز کبکبه= جاه، فره، شکوه، والایی/ بالایی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

هندوانه

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

خوار شمردن، خوار داشتن، خرد انگاشتن، سبک کردن، کوچک کردن، دشنام دادن، ناسزا گفتن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

خوار شمردن، خوار داشتن، خرد انگاشتن، سبک کردن، کوچک کردن،

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پرت دادن به چم ( معنی ) جا خالی دادن شنیدم. پرت در این گفته از کجا می آید؟

پیشنهاد
٠

نکوهش سازنده

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مانند همیشه، همچو همیشه

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

با خود سوگند خوردن، پیمان با خود بستن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بالاپوش

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خود شناسایی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واخواهان ( قانونی ) خرده گیران، نکوهشگران، پرخاشگران ( در راهپیمایی/تضاهرات ) راهپیمایان

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پالِشته

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

میله بان، guard نگهبان rail میله. ولی خوب می توانم میله جاده یا واژگان برازنده دیگری هم بگوییم

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

در پیوند

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لغزش لپی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گسستن و گسیختن بهترین برابر های این واژه هستند. گسالاندن هم از خانواده آن واژگان است. بریدن و پاره کردن هم درست هستند ولی همه جا بکار نمی روند.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برگذار کننده، برپا کننده، سازنده، سازمان دهنده، سامانگر. بنیانگذار …

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یار، همیار، هم گروه، هم دسته

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ناهم اندیشی، ناسان اندیشی، دیدگاه ناهماهنگ، دوسخنی، ناهمسانی نگر، واگرایی نگر، دگرسانی نگر

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فن گفتار، فند گفتار فن گفت وگو، فن گوییدن، فن گزار

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

عقاب= دالمن، آلُه، آلوه ( در گزشته آلُگ یا آلوگ بوده، مانند پرنده/پرندگ، تازه/تازگ، برنامه/برنامگ، خانه/خانگ ) دال و شاهباز هم به آن می گفتند، ولی ب ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بازپروردن، بازپروری کردن، توانبخشی کردن، توانبخشیدن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گرو بند، گرو باز، مَنگیاگر گویا واژه مَنگ برابر قمار است، و قمار خانه را در ایران منگیا می گفتن. منگیاگری = قماربازی

پیشنهاد
١

خو باختن، خو رها کردن، خو رهانیدن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Rehabilitation

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

کیپ، دست نخورده، باز نشوده، مهروموم شده

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

بی پروا بی پروای دیگران، نابخرد، بی اندیش

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

آواکر، کسی که نمی تواند ریزه کاری های آهنگ و یا آواز را شناسایی بکند. همچنین به کسانی که بی پروای دیگران سخن می گویند هم گفته می شود. کسی که گفتار ز ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دنبال رفت، پیش رفت، فرا رفت،

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فرگرد ها، هات ها شاید بتوان گفت، فرگردان، هاتان

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دست و پا گیری، دست و پا گرفتن، در تنگنا گذاشتن، راه بستن، کاستن و کم کردن، کراندمند کردن. .

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مرداد درست نیست، امرداد درست است و امرداد ایزد جاودانی است نه فرشته مرگ!!

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چاشت واژه چاشت هم خوراک پس از ناشتایی ( صبحانه ) و پیش از نهار است ( در انگلیسی Brunch گویند ) ، و هم خوراک/خوراکی میان ناهار و شام است یا همان عصرا ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پرگر، پایان گر، رساگر، افزوده،

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

توانبخش

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٤

Arcane بیشتر برای جادو بکار می رود، چون باور بر این است که جادو دانشی پنهان و نهفته است. Arcana می شود نهفتگان، یا پنهانان، راز ها که به دانش جادویی ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بیماربر برای آمبولانس بکار می رود. تخت چرخدار واژه خوبی هست، ولی همیشه برانکارد ها چرخ ندارند ( مانند آن های که بازیکن های فوتبال را از زمین چمن می ب ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

کوشک، خانه بزرگان ارگ یک دژ است که در میان دژی بزرگتر ساخته شده باشد. درست است که خانه شهرداران و فرمانداران بوده، ولی هر خان و سروری برای خودش ارگ ن ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٣

خانه بزرگ و باشکوه، کوشک ( به کردی کشک )

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

پارسی= دلبندم⭐️، دلدارم، جانم، جانانم، نازنینم، مهربانم

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دل نا گران= دل نگران نا گران > نگران