بغض کردن
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
واژه نامه بختیاریکا
پیشنهاد کاربران
لحظه ای که از شنیدن خبری خوشحال و یا متاثر می شویم. ابتدا نمی توان گریه کرد، اما به گریه ای از شادی و یا غم ختم می شود.
بغض کردن : [عامیانه، اصطلاح]متاثر و غمگین شدن و به خود فرو رفتن.