تاریخ
١٥ ساعت پیش
پیشنهاد
١

دچار شدن به، مبتلا شدن به

تاریخ
١٥ ساعت پیش
پیشنهاد
١

سه بعدی به طور سه بعدی

تاریخ
١٥ ساعت پیش
پیشنهاد
١

[فیلم سینمایی و مانند آن] سه بعدی

تاریخ
١٥ ساعت پیش
پیشنهاد
١

به مویی بند بود به مویی بسته بودن

تاریخ
١٥ ساعت پیش
پیشنهاد
١

خصیصهٔ مشترک وجه مشترک ویژگی مشترک

تاریخ
١٥ ساعت پیش
پیشنهاد
١

در آستانهٔ چیزی قرار داشتن، در آغاز چیزی بودن

تاریخ
١٥ ساعت پیش
پیشنهاد
١

صدای خود را صاف کردن سینهٔ خود را صاف کردن

تاریخ
١٥ ساعت پیش
پیشنهاد
١

خشکی گلو

تاریخ
١٥ ساعت پیش
پیشنهاد
١

باحال بودن، حال دادن

تاریخ
١٥ ساعت پیش
پیشنهاد
١

۱. در دههٔ بیست ۲. [درج حرارت و مانند آن] بین بیست تا سی، بالای بیست، بیست و چند، بیش از بیست

تاریخ
١٥ ساعت پیش
پیشنهاد
١

( آدم ) بیست و چند ساله، بیست سی ساله

تاریخ
١٥ ساعت پیش
پیشنهاد
١

بیست سؤالی بازی کردن

تاریخ
١٧ ساعت پیش
پیشنهاد
١

۱. ـــِـ ( =کسرهٔ اضافه که در خط فارسی معمولاً نوشته نمی شود. ) ۲. از ۳. با ۴. به ۵. اهلِ ۶. [در آمریکا، موقع گفتن ساعت] به، مانده به

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
١

۱. مزاحم، آزارنده، اعصاب خرد کن ۲. بیماری زا

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
١

محور اصلی چیزی رکن چیزی رُکنِ رَکین چیزی

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٤

۱. با ۲. از ۳. از دستِ ۴. پیشِ، نزدِ ۵. همراهِ، همراه با ۶. با/ به کمکِ ۷. نسبت به، در موردِ ۸. متناسب با ۹. به نفعِ ۱۰. موافقِ ( با )

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٣

۱. اینجا ها، این طرف ها، این دور و برها ۲. محل، محله

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٣

فایده اش چیه که. . . ؟ He will do it anyway, so what's the odds of telling him not to? او به هر حال کار خودش را خواهد کرد، پس فایده اش چیه که بهش بگ ...

پیشنهاد
٣

مورد لطف/عنایت کسی بودن

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٣

با پیانو

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٣

پشت پیانو، پیانو زدن

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٣

میزان جرم و جنایت

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٤

زنان منچستر

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٣

۱. کسی را رفته رفته با چیزی آشنا کردن ۲. کاری را کم کم به کسی آموختن ۳. چیزی را قدم به قدم برای کسی توضیح دادن

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٣

طبق معمول مثل همیشه چنان که

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٣

رِدکار، شهرکی در انگلستان

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٣

۱. پرهیزگاری، زهد، پارسایی، ریاضت ۲. سختی، دشواری، مشقت ۳. عسرت، تنگی، مضیقه ۴. قناعت ۵. سادگی، بی پیرایگی

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٣

وعده های پوچ

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٣

معنی �رد شدن� هم میده. the proposal has been axed. این پیشنهاد رد شد.

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٣

لباسِ راحتی، لباسِ خانه

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٤

کشش عاطفی

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٣

جا افتادن، راه و چاه را یاد بگیریم

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٣

مرهم

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٣

تا اندازه ای تا حدودی تا حدی

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٤

کامبریا

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٤

پستانداران جفت دار

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٤

گُمم نکنید

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٣

داغ دل ( کسی ) را تازه کردن، تجارب تلخ گذشته را زنده کردن

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٣

داغ دل ( کسی ) را تازه کردن، تجارب تلخ گذشته را زنده کردن

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٣

زخم/ جراحت سطحی

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٣

زخم عمیق، جرراحت عمقی

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٥

۱. از ۲. از رویِ ۳. از طرفِ، از سویِ ۴. از هنگامِ، از زمانِ، از بَدوِ ۵. بین ۶. مانده به. . . در فاصلهٔ ۷. در مقابلِ، در برابرِ ۸. به علتِ، به خاطرِ، ...

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٤

۱. نزدیکِ، کنارِ ۲. از نزدیک، ازکنار، از بغلِ ۳. از ۴. از راهِ ۵. با ۶. به وسیلهٔ، ازطریقِ، توسطِ ۷. از روی ۸. به دست، از سوی ۹. طبقِ، مطابقِ ۱۰. تا ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٣

ضربهٔ روانی، ضربهٔ هیجانی، آسیب هیجانی یا ترومای روان شناختی به تأثیرات و پاسخی احساسی پس از یک رویداد وحشت انگیز مثل تصادف، تجاوز جنسی یا بلایای طب ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٣

مقرون به صرفه

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٤

نامگذاری کردن احساسات

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

خودآگاهی عاطفی

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٥

۱. تقریباً، در حدودِ ۲. دربارهٔ، درموردِ ۳. در اطراف، این طرف و آن طرف ۴. دوروبر، حوالی، حول و حوش ۵. دور، گرداگرد، اطراف ۶ . در جهت عکس، عکس ۷. با، ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٥

حاضر، موجود، در دسترس