پیشنهادهای گیتی (٢٣١)
حله
در باطن در مقابلِ outwardly به معنای در ظاهر
به نشانه ی دفاع یا حمایت
باقصد خاصی با هدف مشخصی
به قصد کمک
به مبارکی و میمنت
بنا به مصلحت
به وفور
بابیانی شاعرانه، به قاعده ی شاعری
برحسب عادت برحسب معمول
با بیانی پرطمطراق
با بی پروایی با صراحت لهجه
با شکیبایی
از سر لطف و عنایت
از روی استیصال
از روی بی ارادگی
از دید اداری
از ته دل
از بد حادثه، از بخت بد
برحسب تصادف، قضاقورتکی
رفته رفته، بتدریج
جسته گریخته، کشکی کشکی، الابختکی
آمرانه
شتابان
دروغکی
نفس نفس زنان
می توان گفت که
امیدواریم که
دائم
Many A good few times= many times
واقعا، دقیقا، کاملا He was literally insane. او واقعا دیوانه بود. He literally called me 23 tumes او دقیقا۲۳ بار بهم تلفن کرد. You literally look ...
تعریف از خود نباشه
Nothing
Perfection
Take it or leave it
A total dumbass
Mind blowing, unbelievable
Very good
Obviously
Poor quality بنجل
Rambunctious
Insane
بنجل
هرچه بگویم کم گفته ام
کی زایمان می کنی؟
سرپرستی بجه را به کس دیگری واگذار کردن