تاریخ
١٢ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

در حرفه ی خود، مطابق ضوابط حرفه ای

تاریخ
١٢ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

به منظور مراقبت. به منظور حمایت، به نشانه ی حمایت

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

فلنگ را بستن، جیم شدن

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

Taint is a colloquial contraction of "it ain't"

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

A large quantity of something I caught a mess of fish من تعداد زیادی ماهی گرفتم.

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

همون otherwise است وگرنه، در غیر این صورت

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

همه فقط نوشتن تنگ و جوراب شلواری و از این دست معادل های تکراری. Tights یک معنی دیگر هم دارد و آن《ران》است. He hit me again. Again. Ten times or so a ...

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

1️⃣ Past 📌 نقش: �حرف اضافه/ preposition� 📌 معنا: �گذشته از. . . ، بعد از. . . � 📌توضیح: این رایج ترین معنای کلمه مذکور است. Example: It is half ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

تاوان دادن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

چی گفتید؟ Sorry what's that ببخشید چی گفتید؟

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

باشه چشم

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
١

ته دلم خالی شد، دلم هری ریخت

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

عصبانی شدن، غضبناک شدن Loose temper

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

An attempt to do something I stabbed at mesmerism

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

همان phrenology است یا شناخت شخصیت انسان ها از روی شکل جمجمه ی آن ها، جمجمه شناسی، قیافه شناسی

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

ناموس For shame put on your gown از بهر ناموس لباس بپوش

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

آدم ناتو، کسی که نارو می زنه

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

شیرفهم کردن

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

چراغانی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

راه را کشیدن و رفتن I made my way to school. راهمو کشیدم و رفتم مدرسه.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نظام برده داری

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

- نا سلامتی You happent to be my freind تو ناسلامتی دوست منی! - احیانا، یک وفتی If you happen to see her, ask him to call me اگر احیانا /یه وقتی دی ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

راهم را کشیدم و رفتم

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

راهم را کشیدم و رفتم

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

اعتراف کن، اقرار کن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خیلی سریع اول کار، اول شروع چیزی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

He is a careful person اون آدم دقیقی/محتاطی است. He is being careful. داره مو رو از ماست می کشه/ دقت می کنه. ( اکنون، نه همیشه )

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

You are very nasty خیلی بدجنسی ( اکنون و همیشه ) You are being nasty داری بدجنسی می کنی ( اکنون نه همیشه )

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

She is being sick او بالا می آورد She is sick او مریض است

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پشت وانت، the bed of the truck کپه ای از چیزی a bed of something مانند: a bed if rice.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

Sho نیز لفظ محاوره ی sure است که بین سیاهان آمریکا در قرن ۱۹ رواج داشته. به گمانم معادل آن می تواند این باشد: رو چِشَم

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

You're ready to leave or start می تونی بری، می تونی شروع کنی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

جَنَم

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در نجوم: انخفاض افق در اقتصاد: کسادی، رکود در روانشناسی: افسردگی در کالبد شناسی: فرورفتگی در هواشناسی: فروبار

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رنگ پریده

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هیجان زده

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

I'm named after my grandma برگرفته از به اقتباس از نام من را از نام مادربزدگم برگرفته اند

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

بند و بساط، خِرت و پِرت

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بند و بساط

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

صلاح نیست You don't want to let it go on صلاح نیست که این وضع ادامه پیدا کند

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

, more than other thing, especially, surprisingly مخصوصا، مهمتر از همه، بیشتر از همه

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تباهی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

On probation روی هوا بودن، حالت تعلیق داشتن، وضعیت ناپایدار داشتن

پیشنهاد
١

Taking credit for someone else's achievement کار یا موفقیت کسی را به نفع خود تمام کردن اعتبار کس دبگری را دزدیدن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

To do something badly or cheaply سَمبَل کردن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

The final source of irritation for someone to finally lose patience به سیم آخر زدن، کارد به استخوان رسیدن