پیشنهادهای Bryan Fury (٩,٣٩٨)
جوراب تا زانو ( جورابی که طول آن تا زانو میرسد ) - اسم She wore knee socks with her skirt. جوراب زیر زانو ( گاهی اوقات به جوراب هایی گفته میشود که ...
گن ( لباس زیر زنانه برای فرم دادن و لاغرتر نشان دادن بدن، معمولاً کمر و شکم ) - اسم She wore a girdle under her dress to smooth her figure. کمربند ...
جوراب بند کمری ( نوعی لباس زیر زنانه، کمربندی با بندهای آویزان برای نگه داشتن جوراب ساق بلند ) - اسم She wore a garter belt with stockings. کمربند ...
سینه بند ( همان معنی رایج "bra"، مترادف رسمی تر ) - اسم She bought a new brassiere. بند سینه ( تاکید بر قسمت بالاتنه بدن ) - اسم The straps of he ...
سینه بند ( لباس زیر زنانه برای نگه داشتن و فرم دادن به سینه ها ) - اسم She put on a bra before getting dressed. کرست ( اصطلاح قدیمی تر یا غیررسمی ...
شورت پادار مردانه/زنانه ( نوعی لباس زیر که پاها را کامل نمی پوشاند، جذب و کوتاهتر از باکسر ) - اسم He wears briefs for everyday comfort. She prefe ...
شورت مدل بیکینی ( نوعی شورت زنانه با برش خاص، معمولاً فاق کوتاه و باریک تر از مدل های معمولی ) - اسم She prefers bikini panties because they are com ...
پیراهن زیر لباس زنانه بلند ( زیرپوشی یکسره، شبیه پیراهن بلند رکابی، پوشیده زیر لباس برای ایستایی بهتر و پوشش بیشتر ) - اسم She wore a full slip unde ...
مایو دو تکه زنانه ( لباس شنای زنانه شامل دو بخش، بالاتنه و پایین تنه جدا از هم ) - اسم She wore a bikini at the beach. مایو بیکینی ( تاکید بر نوع ...
نیم دامن زیر لباس ( زیرپوشی شبیه دامن کوتاه، پوشیده زیر لباس برای صاف کردن ظاهر لباس یا جلوگیری از دیده شدن لباس زیر ) - اسم She wore a half slip un ...
تاپ رکابی ظریف ( بلوز زنانه نازک، معمولاً بدون آستین و با بندهای نازک ) - اسم She wore a silk camisole under her cardigan. زیرپوش زنانه نازک ( به ...
زیرپوش بلند ( لباس زیر گرم، معمولاً دو تکه، شامل بلوز آستین بلند و شلوار بلند برای هوای سرد ) - اسم He put on his long johns before going skiing. ...
جوراب ساق بلند ( جوراب زنانه که تا بالای ران یا کمر میرسد، معمولاً با کش نگه داشته میشود ) - اسم In the past, women wore stockings with garters. ج ...
جوراب شلواری ( جوراب یکسره زنانه، پوشش پا و بدن ) - اسم She wore pantyhose under her skirt to keep warm. جوراب بلند زنانه نازک ( نوعی جوراب نازک و ...
ایستگاه اتوبوس ( محل توقف اتوبوس برای سوار و پیاده کردن مسافر ) - اسم The bus stop is just around the corner. علامت ایستگاه اتوبوس ( نشانه ای که م ...
هدبند عرق گیر ( نوار پارچه ای دور سر برای جذب عرق ) - اسم She wore a sweatband to keep sweat out of her eyes during the workout. مچ بند عرق گیر ( ...
کفش ورزشی ( کفش راحتی برای ورزش یا استفاده روزمره ) - اسم He wears sneakers when he goes jogging. کتانی ( نوعی کفش پارچه ای یا برزنتی ) - اسم ( عا ...
بیضه بند ورزشی ( محافظ بیضه برای ورزشکاران مرد ) - اسم He wears an athletic supporter during football practice. جاک بند ورزشی ( اصطلاح دیگر برای ب ...
شورت مردانه/زنانه ( لباس زیر برای پایین تنه ) - اسم He always wears clean underpants every day. لباس زیر ( به طور کلی لباس زیر، هم مردانه هم زنانه ...
باکسر ( نوعی لباس زیر مردانه، گشاد و پاچه دار ) - اسم He usually wears boxer shorts instead of briefs. شورت باکسر ( همان معنی قبلی، تاکید بیشتر بر ...
زیرپوش رکابی ( لباس زیر آستین حلقه ای ) - اسم He wears an undershirt under his dress shirt. تیشرت زیر لباس ( لباس نازک زیر لباس اصلی ) - اسم She ...
سکه ده سنتی ( پول رایج آمریکا، ۱۰ سنت ) - اسم He found a dime on the sidewalk. پول ناچیز ( مقدار خیلی کم پول، کم ارزش ) - اسم ( عامیانه ) That o ...
کفش ( پاپوش برای پا ) - اسم I need to buy new shoes. نعل ( برای اسب و حیوانات ) - اسم The blacksmith fitted a new shoe on the horse. پوشاندن کف ...
لباس فرم ( پوشاک یک شکل و یکرنگ که برای گروه خاصی مانند دانش آموزان، کارمندان، نظامیان و غیره تعیین میشود ) - اسم Students are required to wear a sc ...
کفش کالج ( نوعی کفش راحتی بدون بند، معمولاً چرمی یا جیر، شیک و غیررسمی ) - اسم He usually wears loafers to work in the office. آدم تنبل و بی عار ( ...
کت و شلوار سه تکه ( کت و شلوار مردانه یا زنانه که شامل کت، شلوار، و جلیقه است ) - اسم He wore a formal three - piece suit to the wedding. دست کت و ...
بارانی ( پوشاکی ضد آب برای جلوگیری از خیس شدن در باران ) - اسم Don't forget to take your raincoat, it's raining outside. شنل بارانی ( نوعی بارانی ...
کیف سامسونت ( کیف مستطیلی شکل برای حمل اسناد و مدارک، معمولاً برای کار ) - اسم He carried a black briefcase to his office every day. کیف اداری ( ب ...
کیف رودوشی ( کیفی که بند آن روی شانه قرار میگیرد و حمل میشود ) - اسم She always carries a shoulder bag when she goes shopping. کیف دستی که بند بلن ...
بلوز زنانه ( نوعی پیراهن گشاد زنانه - اسم ) She wore a silk blouse to the meeting.
ساخت و ساز/ سازندگی ( فرایند بنا کردن یا ساختن - اسم ) Construction is underway on the new bridge. ساختمان/ بنا ( آنچه ساخته شده است، بنا - اسم ) ...
پوتین ایمنی کارگاهی/ پوتین ساختمانی ( پوتین ایمنی برای کارگران ساختمانی - اسم ) Construction workers must wear construction boots on site.
جعبه غذا/ ظرف ناهار ( جعبه برای حمل ناهار - اسم ) She packed a sandwich in his lunch box.
بیلرسوت/ لباس کار یکسره بنددار/ لباس کار سرهمی ( لباس کار یکسره با بند سرشانه - اسم ) The farmer wore overalls in the field.
کلاه ایمنی ( کلاه سخت و محافظ برای ایمنی در محیط کار - اسم ) Construction workers wear hard hats.
کُردروی/ مخمل کبریتی ( نوعی پارچه راه راه - اسم ) Corduroy is a durable fabric. کُردروی ( ساخته شده از پارچه کُردروی - صفت ) He wore a corduroy ...
شلوار مخمل کبریتی ( شلوار از جنس پارچه کُردروی یا مخمل کبریتی - اسم ) He wore corduroy pants in the fall.
کفش پاشنه بلند ( کفش زنانه با پاشنه های بلند - اسم ) She wore high heels to the party.
آستین کوتاه ( دارای آستین های کوتاه - صفت ) He wore a short sleeve shirt.
کیسه خرید/ ساک خرید ( کیف برای حمل وسایل خرید - اسم ) She used a shopping bag to carry groceries.
آستین بلند ( دارای آستین های بلند - صفت ) He wore a long sleeve shirt.
تاپ رکابی/ زیرپوش رکابی ( لباس بدون آستین و یقه گشاد - اسم ) She wore a tank top in the summer heat.
شلوار گرمکن ( شلوار ورزشی نرم و راحت، اغلب برای ورزش یا استراحت - اسم ) He wore sweatpants around the house.
کیف پول/ والت ( کیف کوچک برای نگهداری پول و کارت - اسم ) He keeps his credit cards in his wallet. کیف پول رمزارز/ والت دیجیتال ( نرم افزار یا سخت ...
کف/ کفه ( بخش زیرین پا یا کفش - اسم ) The sole of my shoe is worn out. تنها/ یگانه ( فقط، بدون دیگری - صفت ) She is the sole heir to the fortun ...
شلوار پارچه ای ( شلوار پارچه ای راحت، حد وسط جین و رسمی - اسم ) He wore slacks to the wedding, striking that perfect balance between ‘I made an eff ...
بلیزر/ کت بلیزر/کت تک ( کت تک غیر رسمی، معمولاً اسپرت تر از کت و شلوار - اسم ) He wore a blazer to the Zoom meeting, but underneath he was still ro ...
یقه برگردان/ برگردان یقه ( قسمت تا شده جلوی کت یا ژاکت زیر یقه - اسم ) His lapel was so heavy with badges, it dragged his suit jacket down like a s ...
روزمره/ معمولی ( عادی، رایج، مربوط به زندگی هر روزه - صفت ) His everyday outfit consisted of mismatched socks and a superhero cape. هر روزه ( هر ر ...
چکمه بارانی/ پوتین بارانی ( چکمه ضد آب برای باران - اسم ) He wore rain boots to his job interview, just to make a splash.