lipstick

/ˈlɪpˌstɪk//ˈlɪpstɪk/

معنی: ماتیک لب، مداد لب
معانی دیگر: (آرایش زنان) روژلب، ماتیک

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a cosmetic for coloring the lips, usu. in stick form in a tubular container.

جمله های نمونه

1.
روژلب

2. her lipstick on the brim of the cup
جای ماتیک او بر لبه ی فنجان

3. She put on a quick dab of lipstick and rushed out.
[ترجمه گوگل]سریع رژ لب زد و با عجله بیرون رفت
[ترجمه ترگمان]او تکه ای از ماتیک را روی لب گذاشت و بیرون رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She touched up her lipstick and brushed her hair.
[ترجمه گوگل]رژ لبش را کشید و موهایش را برس کشید
[ترجمه ترگمان]رژ لبش را لمس کرد و موهایش را نوازش کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She combed her hair and put on some lipstick.
[ترجمه Atena] او موهایش را شانه زد و رژلب زد
|
[ترجمه گوگل]موهایش را شانه کرد و مقداری رژ لب زد
[ترجمه ترگمان]موهایش را شانه زد و رژلب زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Use over your favourite lipstick to add extra gloss.
[ترجمه گوگل]برای افزودن براقیت بیشتر از روی رژ لب مورد علاقه خود استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]از رژلب مورد علاقه خود برای اضافه کردن برق اضافه استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Lipstick and hair conditioner are cosmetics.
[ترجمه گوگل]رژ لب و نرم کننده مو از لوازم آرایشی هستند
[ترجمه ترگمان]نرم کننده مو و نرم کننده مو، لوازم آرایشی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. When a woman finds lipstick stains on her husband's clothing or unfamiliar condoms in his pocket, it brings out the worst in her.
[ترجمه گوگل]وقتی زنی لکه های رژ لب روی لباس شوهرش یا کاندوم های ناآشنا در جیب شوهرش پیدا می کند، بدترین حالت را در او ایجاد می کند
[ترجمه ترگمان]وقتی یک زن، ماتیک را روی لباس های شوهرش پیدا می کند، یا کاندوم ناآشنا در جیبش، آن را از همه بدتر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. She found lipstick on his shirts - the telltale sign that he was having an affair.
[ترجمه گوگل]رژ لب روی پیراهن‌هایش پیدا کرد - نشانه‌ای که نشان می‌دهد او رابطه نامشروع داشت
[ترجمه ترگمان]اون رژ گونه رو روی پیراهنش پیدا کرد که اون باه اش رابطه داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. She put on her lipstick and then carefully blotted her lips with a tissue.
[ترجمه گوگل]رژ لبش را زد و سپس با احتیاط لب هایش را با دستمال پاک کرد
[ترجمه ترگمان]او ماتیک خود را پوشید و با دقت لب هایش را با دستمال پاک کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Helen's choice of lipstick was a good match for her skin-tone.
[ترجمه گوگل]انتخاب رژ لب هلن با رنگ پوست او همخوانی خوبی داشت
[ترجمه ترگمان]انتخاب لاک ماتیک، با لحن صدایش هماهنگی خوبی داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Caroline pouts her lips when she's putting on lipstick.
[ترجمه گوگل]کارولین وقتی رژ لب می‌زند لب‌هایش را بیرون می‌زند
[ترجمه ترگمان]وقتی ماتیک لب می کند، کارولین لبش را قورت می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Lipstick often comes off on wine glasses.
[ترجمه گوگل]رژ لب اغلب روی لیوان های شراب جدا می شود
[ترجمه ترگمان]ماتیک معمولا روی شیشه های شراب اتفاق می افتد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. She powdered her face and applied her lipstick and rouge.
[ترجمه گوگل]صورتش را پودر کرد و رژ لب و روژش را زد
[ترجمه ترگمان]صورتش را پودر کرد و رژ گونه و رژ لبش را فشرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. This lipstick gives long-lasting rich colour.
[ترجمه گوگل]این رژلب رنگی غنی و ماندگار می دهد
[ترجمه ترگمان]این رژلب رنگ غنی ماندگاری به شما می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ماتیک لب (اسم)
lipstick

مداد لب (اسم)
lipstick

تخصصی

[] دریاچه

انگلیسی به انگلیسی

• cosmetic used to color the lips
lipstick is a coloured substance which women put on their lips. it comes in the form of a small stick.

پیشنهاد کاربران

lipstick 2 ( n ) liquid lipstick
lipstick
lipstick 1 ( n ) ( lɪpstɪk ) =a substance made into a small stick, used for coloring the lips; a small stick of this substance, e. g. She was wearing bright red lipstick.
lipstick
lipstick
لَبرَنگ ، لَب کِلک ، قلمِ لَب ، مدادِ لَب ، لَبفام
. I bought lipstick for my friends
من برای دوستانم رژلب خریدم.
Lip
به معنای لب
رژ لب

بپرس