پاسخهای محمد فروزانی (١,٩٢٧)
Which holiday was I curious about?
کدام تعطیلات برای من متفاوت (جذاب یا کمیاب) بود؟
Turn into the spin جمله ی بالا به معنای پیچیدنه؟
اگر جمله امری باشد و ادامه نداشته باشد، بله، همین معنی را که گفتید میدهد: «به شکلِ یک پیچش دربیار» یا « بچرخونش.»
معنی این عبارت چیست؟ Those guys are notorious poon slayers
Poon slayer- a guy who fucks alot of hot chicks (Urban Dictionary) https://www.urbandictionary.com/define.php?term=poon slayer اونا یه مشت زنبارهی (خانوم باز) بد نام هستند.
کلمه advice اسم قابل شمارش است و نمیتوان از طریق اضافه کردن ‘s’ به انتهای این کلمه آن را جمع بست. تنها راه این است که از کلمهی piece در ابتدای آن استفاده کرده و بعد برای جمع آن بگوییم: Pieces of advice
They sail for weeks and weeks past Africa
آنها از طریق دریا برای هفتههای متوالی از آفریقا عبور میکنند.
Stories of Demkina’s diagnoses run the gamut from finding kidney stones to detecting pregnancy.
معادل این عبارت به فارسی خارج از این جمله، عبارتی است مانند: - از شیر مرغ تا جان آدمیزاد - از کران تا کران - از سفیدی ماست تا سیاهی ذغال - از راحتترین تا نایابترین * اما در این جمله به معنی «در برگرفتن خیلی چیزها» است.
معنی این جمله چی میشه و به چه زبانی هست؟؟ ʏᵒᵘʳ ˡⁱᶠᵉ ⁱˢⁿ'ᵗ ʸᵒᵘʳˢ ⁱᶠ ʸᵒᵘᵃˡʷᵃʸˢ ᶜᵃʳᵉ ʷʰᵃᵗ ᵒᵗʰᵉʳˢ ᵗʰⁱⁿᵏ
آدمِ خودت نیستی اگه دغدغهی همیشگیت این باشه که دیگرون چی فکر میکنن.
And I think that scares people so now with the marketing they call them float tanks because people think “Sensory deprivation, augh!
در پاسخ به سؤال شما ذکر این نکته لازم است که به نظر میرسد در جملهی پیشنهادی برای ترجمه، از دو حوزهی مطالعاتی و تخصصی متفاوت بحث میشود: یکی از آنها روانشناسی است و دیگری بازاریابی یا علم فروش و بط ...
این واژک در ساختارهای ترکیبی استفاده میشود و پیشوندی است که به معنایِ «در دو قسمت» یا «بصورت جفت» است. واژکِ مورد نظر، در معدود اصطلاحاتِ عمدتاً فنی مانند کلمات زیر استفاده میشود: Dichotic Dichogamous Dichasium Dichasial Dichastasis
خانم جوان شما اول دستهات رو بالا ببر (اشتباهت رو بپذیر).
همان تفاوتی که ما در فارسی بین «مراسم» و «جشنواره» قائل هستیم. بیشتر مردم ceremonies را بیشتر با مراسم مذهبی سازمان یافته (مانند مراسم کلیسا) یا رویدادهای موفقیت آمیز مانند جشن فارغ التحصیلی مرتبط م ...
How can you develop that strong, powerful, enthusiastic attitude towards English
چگونه میتوانید آن گرایشِ تمجید آمیز ِ استوار و مقتدر (یا جذاب و گیرا) نسبت به انگلیسی را توسعه دهید (یا ایجاد کنید)؟
Some members of the mainstream Muslim majority think Ahmadiyyas have changed a basic tenant of Islam.
اگر چه این لغت به معنای مستأجر ، استیجار و حتی تصرف هست ولی در اینجا نزدیکترین معنا، مالکیت (موقت) است.
در سه تا جمله ی زیر چه تفاوتی داشته که استفاده شده؟ I turn on the radio to hear the news. Then, I listen to some songs. Marco listen to the news
تفاوت این دو کلمه مانند تفاوت بین «شنیدن» و «گوش دادن» است. زمانی که ما چیزی را میشنویم hear در حقیقت آن صدا به گوشمان میرسد بدون اینکه توجهی به مطلب داشته باشیم. بهمین دلیل در جمله اول شما، فرد مو ...
معادل فارسی اصطلاح "Absence makes the heart grow fonder." چی میشه ؟
- دوری و دوستی - هر چه دورتر عزیزتر
دارای خصوصیات یک slob بودن: فردی شلخته، غیرجذاب و تنبل
لطفاً متن بیشتری ارائه دهید تا ترجمه نامناسبی از جمله شما نشود. کلمه taste بسته به کاربرد آن دارای معانی زیر است: لب چش کردن، مزه کردن، (کمی) خوردن، نوشیدن، (برای نخستین بار) تجربه کردن، مزهی بخصوص ...
پاسخ به سؤال شما نیاز به متن بیشتر دارد.
With nothing left to give, the king could only think of one thing to help protecthis people.
پادشاه، در حالیکه دیگر چیزی برای بخشیدن نداشت، برای کمک به محافظت از مردمش، تنها می توانست به یک چیز فکر کند.
زمانی که ما از یک راهِ فیزیکی صحبت میکنیم که در آن حرکت کرده یا قدم میزنیم، از کلمه trail که در حقیقت همان path هست استفاده میکنیم در حالیکه کلمهی route یا «مسیر،» کلیتر است و شامل موارد انتزاعی نیز میشود مثل «مسیر زندگی» یا مسیر و راه پیشرفت.»
I’ve been livin’ in the future Hopin’ I might see you sooner I want you, riding shotgun I knew when I got one right
این عبارت برای توصیف محافظی استفاده میشود که در کنار یک راننده کالسکه-سوار مینشیند و معمولاً به یک تفنگ ساچمهای به نام تفنگ مربی مسلح است تا راهزنان یا بومیان آمریکایی متخاصم را دفع کند. در ا ...
- شبح - روح - خیال - تجسم روح - ظاهر فریبنده - آیکنِ غیر فعال - لکه - تصویر ثانویه روی صفحهی تلویزیون - روان - روح شخص مرده (که بر زندگان مثل یک سایهی ترسناک ظاهر می شود) - اثر - سایه - کمترین نشانه - خاطره ی ترسناک و مکرر
ترجمه جمله Relax Hank . We're off the clock چی میشه ؟
- خونسرد باش هنک. ما سر ِ کار نیستیم. - بیخیال شو هنک، ما خارج از ساعت اداری هستیم. - آروم بگیر هنک، ما در حال انجام وظیفه نیستیم. - وِلکُن هنک، ما در محل کار نیستیم.
According to other research results, there is a positive relationship between religiosity and marital child bearing among Muslims
نتیجهی تحقیقات دیگر دالِ بر این است که یک رابطهی مثبت بین دینداری و فرزندآوری مشروع (زناشویی یا زایمان از طریق نکاح) وجود دارد.
It is a decades-old insight from a study...
لطفا متن را کاملتر کنید تا ترجمهی ناقصی مثل عبارت زیر داده نشود: این بینشِ چند دههای از یک مطالعه است ...
ترجمه ی خوب برای اصطلاح " "One man's trash is another man's treasure.""
ترجهی فارسی این جمله، ترکیب زیبایی نیست به دلیل اینکه ما در فارسی نمیگوییم آشغالهای یک نفر گنج دیگری است. بنابراین معادل فارسی که نزدیکترین به این جمله انگلیسی است عبارت زیر است. علف باید به دهن بزی شیرین بیاد.
I'm tied up. I have a lot on my plate. I'm juggling a lot right now. I don't have the bandwidth. I'm spread pretty thin. I'm swamped. I'm buried in work. Things are really hectic. Too busy to sit down.
-ومن الان باید برم. - من الان مجبورم برم. - اکنون چارهای بجز رفتن ندارم. -الان راهی جز رفتن ندارم. - الصّاعه ناگزیر از رفتنم. - عجالتاً ناچارم برم.
To engage means to use. To use, or to, it’s like turn on
معنای خاصی بجز «یا اینکه» نمیدهد. و در اینجا بعنوان فیلِر استفاده شده است.
And I’ve been so caught up in my job, didn’t see what’s going on
من غرق در کارم شده بودم و نمیفهمیدم دور و برم چه میگذره.
do i notice any patterns appearing that carried through?
آیا الگویِ ثابتی به چشم میآید که در سرتاسر کار قابل ملاحظه باشد؟
He will be choosing the best seat ticket that’s left.
او بهترین بلیط را از بین صندلیهای باقی مانده انتخاب خواهد کرد.
there is no free exercise whatever of the judgment or of the moral sense
هیچ رویکرد آزادانهای مبنی بر داوری کردن (دیگران) و یا در هر شکل اخلاقی (دیگر) وجود ندارد.
کلمه palace به معنی کاخ است و کلمهی Caesar در حقیقت همان جولیِس سزار است که یک سال بر امپراتوری روم حکومت کرد و توسط یارانش به دلیل اینکه او را یک دیکتاتور میدانستند به قتل رسید. شکسپیر هم نمایشنامهای با همین نام نوشته است. پس معنی کل عبارت شما «کاخ سزار» است.
کلمهی clean کلاً به معنی تمیز کردن است اما sweep به معنی تمیز کردن با استفاده از جارو است که همان جارو کردن است.
هوا داشت سرد میشد.
کلمه دوم میتواند معنای ثانویهای از کلمه اول باشد. یعنی اینکه کلمهی attend به معنی رفتن به جایی جهت شرکت در چیزی یا رویداد یا اتفاق خاص و یا «حضور داشتن» در آن است. اما کلمه tend به معنای «مراقبت کردن» یا «مواظبت کردن از چیزی یا کسی» است که تعریف ثانویه «حضور داشتن» است.
I'm heading straight for the tub
یک راست میرم توی وان (حمام)
heard of heard about بجای of میشه about به کار برد؟
با اینکه معنای نزدیک بهم دارند اما همچنان تفاوتهای جزیی دارند: شنیدن در موردِ = آگاه شدن، کسب دانش در مورد کسی یا چیزی کردن شنیدن از = در مورد آگاهی از وجود یک فرد یا یک چیز اطلاع ...
در شرائط خاص به معنای عبارت زیر است: بعیده این کار رو انجام بدی.