ترجمههای زینب سرآمد (١٥٠)
میشه لطفا این کاغذها رو تو سبد کاغذ باطله بندازید؟
او وقتی نتواند اسباب بازی را که می خواهد داشته باشد قشقرق راه می اندازد
او همیشه یک مرتد بوده، بی تفاوت نسبت به عقاید دیگران.
جانی در مغازه قشقرق راه انداخت زیرا هیچ نوع شیرینی برایش نمی خواستم بخرم.
دو تا فیل می خواد تا تمام این چوبها را بکشند کنار.
آیا زمانی را که به ساحل رفتیم تا طلوع خورشید را تماشا کنیم به یاد داری؟
آنها قیام کردند و دشمنانشان را در هم کوبیدند.
معلم با ترشرویی کلاس را به سکوت وا داشت.
بچه کوچکتر برادر و خواهرش را به آنفلوانزا مبتلا کرد.
این سبزی مختلط را می توان خام یا پخته خورد.
ما تونستیم ببینیم که او خواننده با استعدادی بود حتی بعنوان یک بچه.
الان دیگه باید گوشتهای کبابی رو پشت و رو کنی.
پیشاهنگان جوان تمام تابستان را در یک کلبه ی کوچک چوبی در کوهستانها زندگی کردند.
اون حادثه یک شوخی خرکی بود که بد پیش رفت.
بد عنق پیر قربانی تازه ای پیدا کردو آن قربانی باعث شد که من از انجا بروم بیرون.
آنچه را که آن پیر مرد زود رنج بد عنق می گوید زیاد جدی نگیرید.
آنها در مورد استعداد سرآشپز حسابی جاروجنجال راه انداختند.
وقتی تو زندان بودی دلت از همه بیشتر چه می خواست؟
داشتم آن مرد را دنبال می کردم که او شیرجه رفت تو یک رستوران کوچک و من ردش را گم کردم.
او پرید به یک طرف تا از تصادفی جلوگیری کند.
او از روی تمام موانعی که سر راه موفقیتش بودند پرید.
دزد برای مدت دو سال تحت آزادی مشروط قرار گرفت.
ممنون که به مهمانی ما آمدید؛ خیلی خوشحالیم که تونستید بیایید.
او از دیدن سطح بالای تکنولوژی که در این کشورها مورد استفاده قرار می گرفت یا تولید می شد شگفت زده شد زیرا پیش داوری او این بود که اینهاجوامع ای عقب اف ...
تیم ما در مقابل چهار تیم دیگر برای قهرمانی رقابت خواهد کرد.
او از سگ کوچولوی زوزه کش آن زن بیزار بود
او در برابر درد تحمل زیادی از خود نشان داد.
با مقدار کمی آب احتمال زنده ماندن آنها در صحرا وجود نداشت
ذغال چوب فعال شده ای مانند جوش شیرین را کف تابه ای پهن کنید تا مشکل بو را کمتر کند
محدوده حیاط ما آن ردیف از درختان است
آنها یک مدیر جدید در مدرسه پسرم انتصاب کرده اند
مدیر مدرسه اغلب بعنوان میانجی بین شاگردانش عمل میکرد
او آنقدر تشنه بود که یک لیوان شیر خورد
او تهویه هوا را وقتی که ما آنجا را ترک میکنیم روشن می کند.
جذابیت طرح اصلی سنبله بطور آشکار به روح زمانه تعلق داشت
کیفیت غذای غذا خوری معمولا خوب است
آرزوهای صمیمی برای تولدت دارم. عشق و محبت خود را همانند هدیه ای کوچک برایت ارسال می کنم. مراقب خودت باش.
این هتل تسهیلات ویژه ای برای استقبال از افراد ناتوان دارد.
تماشای اون فیلم ترسناک موهای بدنمو سیخ کرد
آن مبل خیلی بزرگ است و اتاق پذیرایی را حسابی اشغال کرده است
آموزش از پنجم اکتبر شروع خواهد شد و از سه شنبه تا شنبه بطور مداوم ادامه خواهد داشت.
بین غم و پوچی، من غم را خواهم پذیرفت. ویلیام فالکنر