تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

سیر ( Seyr ) یا سی ( Sey ) - در معنی دیدن، تماشا و نگاه. این واژگان با چرخش معنا به معنی سفر، گردش نیز بکار می روند. افعال سیر کردن ( Seyr kardan ) و ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سیر کردن ( Seyr ) ، سی کردن ( Sey ) - در معنی دیدن و تماشا/نگاه کردن. این واژگان با چرخش معنا به معنی سفر کردن و گردش نیز بکار می روند. فکر میکنم م ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سیر کردن ( Seyr ) ، سی کردن ( Sey ) - در معنی دیدن و تماشا/نگاه کردن. این واژگان با چرخش معنا به معنی سفر کردن و گردش نیز بکار می روند. فکر میکنم م ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

فرزان که ریشه واژۀ فرزانه است از این ترکیب ساخته شده است: فر زان فر یا فرا به معنی دور، بسیار، بسی، فراتر از اندیشه و تصور معنی میدهد در واژگانی چون ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

میتونه معنای محل "محل مهر، جا و مکان مهر" باشد. یا به عبارت دیگر "منبع و سرچشمۀ مهر"

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

درآ : بیرون بیا در به معنی بیرون بعنوان پیشفعل ( پیشوند فعل ها ) استفاده شده است.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

مات شدن : زمانی که کاربرد بعنوان بی حرکت ماندن، خشک زدن دارد. البته در معنای واژگانی که به معنای یخ زدن هست این واژه انگلیسی.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

همان� لانه� به معنی خانه است. . .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

دگر کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

مسند ( زبانشناسی )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

Predicate Nominative زبانشناسی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

تشدید افزا

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

ریخته کننده، ریخته شونده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

همان قدر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

در گویش خراسانی ( قاینات ) خُفّه یعنی سرفه خُفّه کردن یعنی سرفه کردن Khoffe

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

دستور زبان: جهت فعل

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

دو هجایی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

تاثیر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

پیشنهاد می کنم: گیتَوی {Gitavi} گیتی [و]ـی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٢

از نظر، از دید، از لحاظ و غیره. The concept of perfectivity is by nature alien to the present

پیشنهاد
٩

از گرسنگی {داشتم} می مُردم

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩

گذر کردن، گذشتن، گُذَردن، راه رفتن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

ارائه دادن، بخشیدن ( دهش یا دهنده بودن )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

دوستان نوشتن صرف کردن. . . این اشتباه است. . . باید گفت: � صرف نکردن� ، بکار نبردن، دریغ کردن، مضایقه کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٣

برو - بیا ( ماموریت، دستوربری )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٢

پایین آورده lowering his head to his chest {به طور} سر بر سینه پایین آورده

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٤

کوشا کوشش

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٢

جیرینگ جرینگ کردن جیرینگ جرینگ کنان، جرنگان جرنگان

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠

پرشی jumping horse اسب پرشی، اسب پرنده ( پرش کننده )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩

جوشان

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩

بخاطر، به سبب، برای ( دلیل )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٧

صرف، صرف واژگان

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠

نباشد، ایکاش نباشد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١١

دورتر

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١١

خیلی بیرون، بیرون تر، خارج تر

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠

عمیقا، عمیق به درون، توتر ( بیشتر به تو )

پیشنهاد
١١

حرف اضافه، حرف اضافه پیشین و پسین

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٤

حرف اضافه پسین ( مانند نقش نمای مفعول مستقیم - را )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣١

حرف اضافه پیشین ( به، از، در، با، بین، تا، جلو، میان و … )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠

رو به رو، چشم تو چشم، دهن به دهن ( حرف اضافه، حرف اضافه مکان )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٨

می توان معنای �از� را نیز برای آن {در هنگام ترجمه به پارسی} در نظر گرفت. مثلا: �ill with malaria� - بیمار ( ناخوش ) از مالاریا ::: ( بیمار به خاطر ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٦

هم سر یا همسر ( هم اندازه، به گویش خراسانی ) یا همانند ( بجای "مانند یا مثل" بکار رود؛ یعنی از دو واژه "مثل" و "مانند" استفاده نشود ) دقیقاٌ، همچون

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨

آسی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢١

روان ( آواشناسی - زبانشناسی )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٩

واک دار ( زبانشناسی )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

عروس ( به معنی زن پسر )

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

واژه گردانی ( زبانشناسی ) گروهی از کلمات که از نظر معنای ساختاری با معنای منظوری متفاوتند، مثل کلمه �نامرد�، این کلمه از نظر ساختاری یعنی �کسی که مر ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٣

واژه گردانی شده ( زبانشناسی - Lexicalization )

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٨

صدای کبوتر

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣١

دوان دوان آمدن ( فعل همراه اسم مصدر )