پیشنهادهای Figure (٣,٢٤٠)
The pot calling the kettle black
دلیلی برای مسئله ای بودن Looking back today, 57 years later, I would say that justifying, or accounting for the existence of life separates us from ...
به طور جانکاهی جانگدازی بطور بسیار تالم برانگیزی شدیداً Extremely Their statements sorely grieved the Prophet.
( با ) پاهای سست و لرزان
رنجش آزردگی خاطر
مردکِ دستپاچلفتی
If stakes are high, it means there is a lot at risk
عُرضه
بحث و جدلی که هدف از آن، به دست آمدن یقین نیست، بلکه قانع سازی طرف مقابل است
تهمت افترا
۱ - خاتمه دادن ( رابطه، شراکت، . . . ) To end a relationship or partnership ۲ - بی حساب شدن
To call it quits بی حساب شدن
مزایای شغلی فوق العاده Benefits usually noncash ones provided by employer, beyond the basic salary, like gym memberships, company car to commute ...
زیر قیمت بازار
The video is short but very explanatory:
۱ - مردم نهاد، مردمی involving the common people • a grassroots campaign/organization • She is encouraging the voters to join the burgeoning grassro ...
خارج از محدوده
Different combinations of colors in the same design or pattern or product When a pattern is printed in different color combinations Any range, comb ...
نوعی تقلب در انتخابات
To go after something چیزی یا کسی را دنبال کردن
۱ - همه چی رو براهه ۲ - بدون دوز و کلک بی شیله پیله رو راست و صادق
اقصی نقاط ( دنیا ) دور دست
این سوال را پیش می آورد این سوال را در ذهن متبادر می نماید
@ رضوان جمشیدی سوالی که خودش دارای جواب هست و به نظر پاسخ دهنده سمت و سو میده و به جواب مشخصی هدایت می کنه.
He is out to lunch بالا خونه رو اجاره داده همچین یکم گیج میزنه شیرین عقل؟؟
( یه ) اتفاقی اقتاد. Then finally , something clicked.
جسمانی I have been working with some clients in my somatic and nervous system health coaching
مات و متحیر ماندن When you are stumped you are cnfused and . blocked, you don't know what to say or do • the answers in the comment section stump ...
. You make me feel a wash - out به درد نخور؟ بی مصرف؟
محوطه ی بیرونی
پوسته پوسته شدن و کنده شدن Come off or remove in flakes or small pieces
پرتگاه لب دریا ( یا اقیانوس )
جانئوی یاغلا ( به ترکی )
- قشقرق بپا کردن - داد و بیداد ( الکی ) راه انداختن - های کوی سالماخ ( به ترکی ) - قیل و قال راه انداختن Kick up a fuss
از برای احتیاط
دم دمی مزاجی
به خود بالیدن
اشتباه خود را پذیرفتن . I stand corrected اشتباهم رو قبول می کنم /می پذیرم. من در اشتباه بودم. من اشنباه می کردم.
سازمان یافته؟؟
احتیاط کردن
از منظر یک آسیایی با چشم های بادامی: غربی A westerner
در ناراحتی و عذاب بودن آشفته حال بودن به هم ریخته بودن از نظر روحی درب و داغون بودن . She was really on the rack
بیعار و بیکار گشتن ول گشتن یللی تللی کردن Me working and you laying around. All the . neighbors think I'm supporting you
افزودن ( به سخنرانی، متن, فعالیت یا مواد قبلی/موجود ) To add/include/insert one thing to another things and mix them The boss came up with two bo ...
به همسری گرفتن
Kiss up
دستگاه کارت زنی برای ثبت زمان ورود و خروج کارکنان
گوزو
( حرف های ) به ظاهر قشنگ اما پوچ و بدردنخور Offer tangible solutions other than airy and fairy off the cuff remarks.
اون روی کسی رو بالا آوردن روی سگ کسی رو بالا آوردن