تاریخ
٣ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

از آنجائیکه این کلمه informal هست معنی �تا دلت بخواد� یا �ریخته�یا:� فت و فراوون مناسب باشه. مثلا: کار ریخته برای همه تو این شهر �: کار تو شهر فت و ...

تاریخ
١٩ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

یار یا جفت سیاسی political pairing/duo دو سیاست مدار یا قانون گذار که دارای توانمندیها، مهارت و غرائز مکمل هم بوده و در پیشبرد اهداف خود از نزدیک با ...

تاریخ
٢٠ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

مصاحبه ی بعد از مسابقه که معمولا در زمین بازی و بلافاصله بعد از پایان مسابقه انجام می گیرد.

تاریخ
٢٠ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

در زمین/ میدان بازی ( مانند زمین فوتبال، تنیس، . . . ) On court interviews: مصاحبه ای که بلافاصله بعد از اتمام مسابقه و قبل از خروج بازیکن/مربی و . ...

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

Nonesense Completely ridiculous Most of what he says are a bunch of baloney so don't sweat it. Finally we are going to wave goodby to climate chang ...

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

مجددا تقویت کردن استحکام دوباره دادن مستحکم کردن

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

یار ( تیم هنری یا سیاسی دو نفره ) political duo مثل لورل و هاردی و یا ترامپ و ایلان ماسک Political tandem

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

نوعی تحقیق بازار ( Market research ) است که در آن مصاحبه کننده بعد از مشاهده و ارزیابی رفتارهای خریدار در حین خرید که از پیش تعیین و مشخص شده است در ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

کون گشاد بی عرضه

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

پا پارانتزی Bandy legged

پیشنهاد
٠

شیاد و دغل باز

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Thrilling

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

زندگی در انزوا؟؟؟

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

حساب بانکی توقیف شده / مسدود شده

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

به شدت از کوره در رفتن، عصبی شدن

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

کسی که در زمینه ی منطق مطالعه و تحقیق می کند یا در آن مهارت دارد.

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

منطق دان کسی که در زمینه ی منطق مطالعه می کند یا در آن مهارت دارد. *یکی از تیپ های شخصیتی در تست IMBT هست.

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

دیده بانی

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Outpost

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Minerls chelate heavy metals. مواد معدنی فلزات سنگین را خارج/دفع می کنند/ بیرون میرانند.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بیشترین سهم ( از یه چیزی رو به خود اختصاص دادن ) teachers' pet get the lion's share if attention. Lion's share of attention. Lion's share of fu ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به قطع و یقین به طور قطع و یقین You can take it to the bank that media will use it to paint a very bad picture of how the country treats allies. ی ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

عیناً

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

برانگیختن ( یک احساس ) : ) to excite/rouse a ( feeling Resuscitaion : احیا

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قسر در رفتن از دردسر یا مهلکه گریختن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ایراد گرفتن و گوشه کنایه زدن Stop taking digs at my granmer.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

فضاحت I once tried to buy a new shower curtain. It was a huge debacle because he didn't like the one I'd chosen.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

یا: breakthrough role در صنعت فیلم سازی نقشی که یک بازیگر بعد از ایفای آن به شهرت میرسد. نقش برجسته،

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد

دستور ترور/قتل کسی را صادر کردن ?I think the real question is, who put the hit on her !!She was clearly not unconscious at the scene

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٣

خواسته ی خود را بر کسی تحمیل کردن بر خلاف میل باطنی کسی وادار به انجام کاری کردن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

شاید اینطور باشه.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

درخور شایسته مناسب/متناسب . We fully reserve our right to duly respond to this ما پاسخ در خور به این حملات را حق مسلم خود میدانیم.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد

Slang: یهودی . The small hats entities are commtting suicide

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Cow someone into با ارعاب کسی را مجبور به انجام کاری کردن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حفظ آبرو کننده Face saving acts : اقداماتی که برای حفظ آبروست.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

۱ - تعلل کردن، این دست و آن دست کردن، فرصت را غنیمت نشمردن، فرصت سوزی کردن ۲ - غافل شدن ، غفلت کردن, بی توجهی کردن نادیده گرفتن، دست کم گرفتن. ۳ - ت ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد

در درجه ی دوم اهمیت بودن نقش کم اهمیت تری را ایفا کردن نقش دوم را داشتن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد

گزافه گوئی غلو کردن خالی بندی

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کار خود را با دوز و کلک/ خالی بندی/ غلو/ بزرگنمایی و دروغ گویی پیش بردن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد

خنگول Idiot Bonehead Dummy Empty - headed • . They described her as an absolute dingbat

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

هشدار Warning Heads up Alert

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد

Alert Warning Tip - off

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Adj: exteremly good ( در مورد پوشش و ظاهر و آرایش ) : محشر ، عااالی، شیک و پیک، مرتب و شسته رفته، بی عیب و نقص, مااااه، خفن!!! • Synonym: on poin ...

پیشنهاد
٣

کسی خونش رنگی تر از دیگری نیست و هیچ برتری ندارند نسبت به دیگران و باید عدالت رعایت بشه. Gander: غاز نر Goose: غاز ماده

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

فلات تعداد دیگری از اصطلاحات جغرافیایی عبارتند از: Lowland Highland Plain Plateau

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

1 - باز کردن باب بحث در خصوص موضوعی حساس To bring up/bring forward a sensitive, touchy or difficult issue. • . She wasn’t sure how to broach this ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

گوشه و کنار • In every nook and corner of the country در هر گوشه و کنار مملکت

پیشنهاد
١

To arrange music To arrange a song

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد

ابا ابایی از چیزی نداشتن: to have no qualms about : Israel has no qualms about disproportionate warfare and genocide.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٢

به دقت همه ی جوانب را سنحیدن سبک سنگین کردن سالئب چئخماخ به ترکی