پیشنهادهای وحید (٥٣٤)
پرواز نمایشی نمایش هوایی
با هواپیما وارد جایی ( شهر و مکان ) شدن
هیپی
( تاثیر عملی ) متوجه چیزی یا کسی شدن تحت تاثیر قرار دادن
کف قیمت
دسته دسته یا گروه گروه به جایی رفتن ( مثل مسابقه فوتبال یا نمایشگاه )
قمه زنی
قمه زدن ( در مراسم مذهبی )
ماشینی را با علامت دست یا پرچم متوقف کردن
نصاب تعمیرکار
با مشت به جان هم افتادن
تمرین فرار از آتش ( دوستان دقت کنند هدف از این تمرین اطفای آتش نیست بلکه فرار از ساختمان در حال آتش سوزی است. بیشتر ترجمه ها اشتباه نوشته اند )
رد انگشت
وقت گیر آوردن وقت کردن
جیب هاتو پر کن / تا می تونی استفاده کن
تصادف جزئی چیزی نیست، بی رنگ درمیاد!
ختنه تناسلی زنان
تبریکات مراتب تهنیت
منشا یا منبع نشاط
در مضیقه مالی قرار گرفتن
به شکم خود رسیدن ( خوب غذا خوردن )
نگران اتفاق بدتر بودن نگران بدترین اتفاق بودن
کسی را بخاطر چاقی مسخره کردن
بدون چربی
جلوتر از مد روز
در آتش چیزی دمیدن
فک کنم ( درمان در منزل ) معنی میده
تو خط کسی یا چیزی افتادن ( دمخور شدن با کسی )
کم آوردن، زیاد خوب نبودن
تعهد ( زن و شوهر به همدیگر )
ایمان ( قوی ) می تونه کوه رو جابجا کنه
دوست دوران خوشی
لحاظ کردن
لحاظ کردن
مدیریت تاسیسات
چهره و ظاهر دروغین
سند مالکیت
تحقیق دانشجویی
موقعی گفته میشه که به کسی بگیم نیاز به توضیح بیشتر نیست تو فارسی معمولا از این جمله ها استفاده می کنیم: نمیخواد ادامه بدی / میدونم میدونم / خودم می د ...
پیاده کردن اجرا إعمال
شرکت تولید نیرو ( برق و گاز )
( اگه صفت استعمال بشه ) آخر عمری مثلا تصمیمات آخر عمری
مکان محصور و بسته نامه یا شیء پیوستی
اتاق یا حمام مستر ( مثل حمامی که در یکی از اتاق های خواب ساخته می شود )
خلوت ( مثلا خلوت آسمان یا خلوت کویر )
معذب کردن
جای تکان خوردن جا برای تکان خوردن
عرق ریزی ( نشان از کار زیاد و پرزحمت )
به حاشیه راندن
سیری ناپذیر