تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

با کسی پلکیدن ( معمولا با افراد منفی )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

چیزی در ذهن چرخیدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

واقعیت رو قبول کن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

حالا مگه خودت کی هستی؟

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تا یک قدمی چیزی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

موقعی استفاده میشه که بخوایم بگیم بهترین کار ممکنه در فارسی معمولا اینطور میگیم: چه کاری از این بهتر ( که . . . ) ، یا بهترین کاری که میشه کرد اینه . ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دست کسی به خون کسی آغشته بودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

سرحال و قبراق

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

به باد انتقاد گرفتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

از هیچ هزینه ای دریغ یا مضایقه نکردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بی اندازه مثلا من بی اندازه خوشحال شدم از دیدن نامه ات

پیشنهاد
٣

پشت دست خود را داغ کردن ( برای جلوگیری از تکرار یک عمل بد )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

جان کندن برای رسیدن به جایی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

در یک تراز بودن در یک سطح بودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

عروسک گردان شرکت یا اداره یا جایی بودن ( دست های پشت پرده )

پیشنهاد
٢

سر کسی شیره مالیدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

طفره رفتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

تمام توان خود را به کار بستن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

دوستان دقت کنن که این عبارت معنی "نه فقط" نمیده. اگه کلمه any آخرش نبود معنی "نه فقط" میداد ولی وقتی کلمه any اضافه میشه معنیش این میشه که مثلا اون ی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شانس منو !

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

1. همینجور یهویی 2. عین همین، درست مثل این، درست اینجوری ( برای بیان صمیمیت بین دو نفر بکار میره و وقتی این عبارت گفته میشه دو انگشت سبابه و وسط رو ک ...

پیشنهاد
١

بدون اینکه پشت سرش رو هم نگاه کنه مثلا: فلانی رفت حتی پشت سرش رو هم نگاه نکرد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

راستی راستی I think we are well and truly lost. فک کنم راستی راستی گم شدیم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

سر زبانها سر زبان همه چیزی که همه دارن ازش حرف میزنن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

یک هفته تمام ( برای تاکید بر طولانی بودن یک قضیه )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

آخر بدشانسی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

آی گفتی!

پیشنهاد
١

بدبیاری پشت بدبیاری هنوز یه بدبیاری تموم نشده یکی دیگه شروع میشه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ببخشید جسارته ببخشید قصد جسارت ندارم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

اگه هیچکدام نشد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تا روز مرگ کسی تا عمر داره

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

جلسه را دست گرفتن ( کنایه از سخنرانی طولانی در جلسه )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

از کرامات شیخ ما این است حلوا را خورد و گفت شیرین است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

با چشمان غیرمسلح ( بدون استفاده از ابزاری مثل میکروسکوپ یا تلسکوپ )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

یکصدا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

بالاخره یه روز . . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

دست به دعا شدن دست به دعا بلند کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩

چیزی نیست که بشه به راحتی ازش گذشت یا نادیده اش گرفت ( معنی این اصطلاح اینه که فلان چیز رو نباید بسادگی ازش گذشت. این که بعضی دوستان نوشتن ارزش غصه ...

پیشنهاد
٤

اما حقیقت یه چیز دیگه است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

پیش کسی نشستن پیش کسی ماندن ( برای مراقبت یا غیره )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پای درس کسی نشستن شاگرد کسی بودن

پیشنهاد
١

کسی را خجالت زده نکردن ( با مخفی کردن بدی های شخص )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٠

حد و مرز قائل شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

قشنگ مشخصه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

( آفتاب ) مستقیم زدن ( مستقیم تابیدن )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پاشنه در را از جا کندن سر و دست شکستن ( برای دیدن کسی یا گرفتن چیزی )

پیشنهاد
٠

پاشنه در را از جا کندن سر و دست شکستن ( برای دیدن کسی یا گرفتن چیزی )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

دوستان دقت کنند که "پا روی دم شیر نگذاشتن" یا چوب توی لونه زنبور نکردن" برای این اصطلاح درست نیست منظور این اصطلاح این نیست که کسی رو تحریک یا عصبانی ...

پیشنهاد
١

جواب سلام کسی را ندادن بی محلی کردن ( معنای تحت اللفظی این اصطلاح اینه که وقتی از کسی ساعت می پرسیم طرف مایل به جواب دادن نیست )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

از صفحه اول تا آخر