پیشنهادهای وحید (٥٣٤)
بعضی دوستان این اصطلاح رو "به دل نگرفتن" معنی کردن که نادرسته. چون به دل گرفتن برای وقتیه که حرفی به کسی زده شده و ما از او می خواهیم ناراحت نشود. د ...
شدیدا مشغول کاری بودم
کسی را سر کار گذاشتن
تا یه جاهایی باهم پیش رفتن ( نه تمام راه، مثلا به خواسته های کسی تا حد خاصی عمل کردن )
تو فارسی ما میگم خیالش راحته ( که فلان کار انجام میشه، چون براش مسلمه )
زور گفتن به کسی
سوار کسی شدن ( سوء استفاده از کسی )
وقتی میگیم he will stop at nothing ، یعنی هیچی جلودارش نیست
زیادی به خود مطمئن بودن ( مفهوم منفی داره )
از هیچ تلاشی دریغ ( یا مضایقه ) نکردن
خر نشدن
عقل کسی پاره سنگ ( پارسنگ ) برداشتن
دور و بر کسی آفتابی نشدن دور و بر کسی نپلیکدن
باد کسی را خالی کردن
دم را روی کول گذاشتن و فرار کردن
نقشه ای زیر سر داشتن
خیلی به ظاهر خود رسیدن
قاطی یک جمع یا افراد خاصی شدن ( مخصوصا آدم های منفی )
راه خود را رفتن
به زندگی عادی برگشتن به زندگی عادی ادامه دادن
سر کار ( یا خدمت ) نبودن
یه وقتایی ، کم و بیش
برنامه چیدن shall we fix sth up for next week? برای هفته بعد یه برنامه بچینیم؟
فرصت چیزی را پیدا کردن
فعل ( ground ) ، گذشته فعل grind هست اصل این عبارت میشه: grind to a halt کاملا از حرکت ایستادن، کاملا متوقف شدن
از یک نقطه به نقطه دیگر رفتن
گل تساوی ( در بازی فوتبال )
یه کم تندتر ( خطاب به کسی که آهسته راه می رود یا آهسته کاری را انجام می دهد )
مغازه ها را گشتن ( برای یافتن بهترین قیمت )
با موفقیت پیش بردن
شیطنت کردن، بازیگوشی
گور به گور شدن ( در ال وقتی میخوایم بگیم کسی مرده و از مرگش هم خوشحال هستیم این اصطلاح رو بکار می بریم )
سوال پیچ کردن
بگم لو میره اینجا telling به معنای افشاگری هست، این کلمه اسمه و فعل نیست که آخرش ing اضافه شده باشه تحت اللفظیش این میشه که اگه جواب بدم افشاگری میش ...