پیشنهادهای فارسی را پاس بداریم. (٦٨٣)
مرکز پخش
آحاد سازی
( مثلا چند مورد با هم ) جمع شدن
گرایه
شکاف دهنده عمل شکاف دادن شکستن و گشاد کردن
تعهد شده
جمع axis به معنای محور
برداشت کردن
مادامی که توام با همزمان با
پاسخ دادن تامین کردن محقق کردن
از رده خارج کردن
متقابل روی دیگر سکه
از نظر مادی کم ارزش یا بی ارزش بودن
از نظر مادی کم ارزش یا بی ارزش بودن
ارزش مادی
حذف داده ها غربال داده ها فیلتر داده ها
به منظور خاطر جمعی
پایه سکوهای نفتی
شاخص ضمنی تولید ناخالص داخلی
در اقتصاد: GDP deflator شاخص ضمنی تولید ناخالص داخلی. تعدیل گر. تورم زدا.
قبلی نتیجه از پیش تعیین شده نتیجه قطعی چشم پوشی صرفنظر کردن
پرداخت
انتخاب نوک زدن
مردد
اضافی تدریجی
سادگی سهولت کاهش
ورود به یک حوضه جدید کاری
استخراج
فرآیند راه اندازی پروژه
غیر قراردادی
قابل قبول، ( گزینه ) اقتصادی
انجام دادن
انجام دادن
میزان درستی صداقت
در اختیار
حد نصاب
شرکت یا پیمانکار شرکت کننده در مناقصه که پیشنهاد قیمت خود را به کارفرما ارائه می کند.
مصلحت
معیار ( حداقلی )
تعیین کردن ثبت کردن
معین کردن ثبت کردن
کاوشگر مکتشف اکتشاف کننده
( سهم خود را ) واگذار کردن
عملاً
پیش ساخته
قیمت فروش قیمت واگذاری
قیمت خرید
حضوری
رتبه بندی