پیشنهادهای حسین رحمانی (٤٥٦)
خواروبارفروشی
برگهٔ راهنمای بیمار
برو سراغش.
چسبیدن ( به چیزی یا فکری )
پرورده
پرورش یافته
خودانگیخته
کنار آمدن
عملیاتی کردن متغیرها
مهار کردن، فائق آمدن
بی اعتقاد، کافر
گمراه کننده
دوراهی سخت
فرانگرانه، ماورایی
ساختگی
افزایش سریع در مقدار یا تعداد، پرتاب به جلو با سرعت زیاد
انگیزه بخش
بسیار زیاد، خیلی، چندان ( نمونه: . he didn't especially like dancing )
زیان آور
معادل
جایگاه تماشاگران
تساهل، اغماض، رواداری
بی پروا
ریشخند
مسئلهٔ طبقاتی، موضوع طبقاتی، چیزی که مربوط به طبقه ای خاص باشد
کهن، قدیمی
نشانه شناختی
بی ثباتی، خطر
بی فکر، بی مبالات، بی احتیاط
با همهٔ کاستی ها
بددهانی
فرودست
خوش برخوردی
باب میل بازار
خودشیفته
مانند بازی کردن، شبیه به بازی ساختن
به شکل مجازی
روپوش
پرمحبت، مهربان
روی [چیزی] حساب کردن
ادویه
تفکیک نژادی
ادامه دادن به مقاومت
بی شمار
بحث روز
فصل مشترک
پرزحمت
فرانگری
موقعیت
پژوهیدن