پیشنهادهای Learner (٤,٦٧٢)
کشاورزی بیودینامیک ( Biodynamic Farming ) چیست؟ کشاورزی بیودینامیک یک رویکرد کل نگر به کشاورزی است که نه تنها از روش های ارگانیک استفاده می کند، بلک ...
کشاورزی بیودینامیک ( Biodynamic Farming ) چیست؟ کشاورزی بیودینامیک یک رویکرد کل نگر به کشاورزی است که نه تنها از روش های ارگانیک استفاده می کند، بلک ...
حبس نفس = مرگ تدریجی: انسان تنها می تواند برای دقایقی محدود نفس خود را حبس کند ( حداکثر ۲ - ۳ دقیقه ) . پس "نگه داشتن نفس" به معنای انتظار کشیدن بی ف ...
1. Surprise ( تعجب ) English: "You of all people should know how important this meeting is!" Persian: "تو که از همه بیشتر باید بدانی این جلسه چقدر ...
English: Thieves broke into the house and ransacked every room, looking for valuables. Persian: دزدها به خانه نفوذ کردند و همه اتاقها را به هم ریختن ...
English: The invading army began to pillage the village, taking everything of value. Persian: ارتش مهاجم شروع به غارت روستا کرد و هر چیز باارزشی را ...
فرم کوتاه شده فعل lubricate : روغن زدن - چرب کردن . از ریشه لاتین lubricare : لغزنده کردن
### 1. Reacting to Bureaucracy EN: "The absurdity of needing 3 forms of ID to return a $10 item is just exhausting. " FA: "پوچیِ نیاز به سه نوع شنا ...
ir, refute, - able
dis, sound ( son ) , - ant antonym : assonant
ad, sound, - ant همصدا ، هماوا antonym :dissonant
ad, sound ( son ) , - ance : همصدایی - هماوایی
dis, sound ( son ) , - ance : کیفیتِ صدای ناهماهنگ
web : شبکه - تار عنکبوت ster - : کسی که کاری را انجام میده webster: بافنده
seam : درز لباس ster - : مردی که کاری را انجام می دهد stress - : زنی که کاری را انجام می دهد
seam : درز لباس ster - : کسی که کاری را انجام می دهد
در زبان انگلیسی، پسوند " - ster" در اصل به معنای "کسی که کاری را انجام می دهد" بود و اغلب برای اشاره به مشاغل یا نقش ها استفاده می شد. - - - ### ...
در زبان انگلیسی، پسوند " - ster" در اصل به معنای "کسی که کاری را انجام می دهد" بود و اغلب برای اشاره به مشاغل یا نقش ها استفاده می شد. - - - ### ...
corned : ( نگهداری شده در نمک یا آب نمک ) نمک زده، نمک خوابانده، نمکی، نمکی corned beef گوشت گاو نمکی، گوشت گاو نمک زده corn : نمک زدن - در آب نمک ن ...
لطفا با pendant : آویز گردن - تو گردنی - پلاک تو گردنی اشتباه نشه
لطفا با pennant : پرچم سه گوش اشتباه نشه
پیراشکی - پیتزا تاشده به شکل نیم ماه
هم گردآورنده در موزه - نمایشگاه ، . . . . .
نعناع فلفلی روغن نعناع فلفلی : peppermint oil چای نعناع فلفلی : peppermint tea ابنبات نعناع فلفلی : peppermint candy قرص نعناع فلفلی : peppermi ...
seduce, - tive tive : پسوند صفت ساز
یوزف گوبلز ( Joseph Goebbels ) ، وزیر تبلیغات آلمان نازی، دیدگاه معروفی درباره دروغ گفتن داشت که اغلب به این جمله خلاصه میشود: "دروغی بزرگ بگو، آن ر ...
یوزف گوبلز ( Joseph Goebbels ) ، وزیر تبلیغات آلمان نازی، دیدگاه معروفی درباره دروغ گفتن داشت که اغلب به این جمله خلاصه میشود: "دروغی بزرگ بگو، آن ر ...
یوزف گوبلز ( Joseph Goebbels ) ، وزیر تبلیغات آلمان نازی، دیدگاه معروفی درباره دروغ گفتن داشت که اغلب به این جمله خلاصه میشود: "دروغی بزرگ بگو، آن ر ...
یوزف گوبلز ( Joseph Goebbels ) ، وزیر تبلیغات آلمان نازی، دیدگاه معروفی درباره دروغ گفتن داشت که اغلب به این جمله خلاصه میشود: "دروغی بزرگ بگو، آن ر ...
یوزف گوبلز ( Joseph Goebbels ) ، وزیر تبلیغات آلمان نازی، دیدگاه معروفی درباره دروغ گفتن داشت که اغلب به این جمله خلاصه میشود: "دروغی بزرگ بگو، آن ر ...
یوزف گوبلز ( Joseph Goebbels ) ، وزیر تبلیغات آلمان نازی، دیدگاه معروفی درباره دروغ گفتن داشت که اغلب به این جمله خلاصه میشود: "دروغی بزرگ بگو، آن ر ...
tomy - : برش - بریدن ectomy - : برداشتن کامل یک عضو
tomy - : برش - بریدن ectomy - : برداشتن کامل یک عضو
toward what end : برای چه منظور ی - برای چه هدفی to what end : رای چه منظور ی - برای چه هدفی
toward what end : برای چه منظور ی - برای چه هدفی to what end : رای چه منظور ی - برای چه هدفی
to this end بقول دوستمون : برای این منظور" / "در این راستا
مسابقات موتورسواری
دوست صمیمی، رفیق قدیمی یا هم محله ای super homie : دوست خیلی خیلی صمیمی
QT : quiet EN: "Don’t worry, she’ll keep it on the QT. " FA: "نگران نباش، موضوع رو پیش خودش نگه می داره. " keep it on the QT : مخفیانه نگه دار
Nonbinary ( غیردودویی / غیرباینری ) به افرادی اشاره دارد که هویت جنسیتی خود را صرفاً در چارچوب مرد ( male ) یا زن ( female ) تعریف نمی کنند. این اصطل ...
epi, tome epi:upon , close to tome : a cutting epitom : a cutting down , abridgment A summary or perfect example of something.
املا صحیح : avant garde
املا صحیح : avant garde
املا صحیح : avant garde
### 1. Discerning eye ( چشم تیزبین / دید منتقدانه ) - EN: "A discerning eye can spot the subtle flaws in this artwork. " - FA: "چشم تیزبین می توا ...
antonym :dissonance
1. پیشوند "per - ": - در لاتین به معنای "از طریق" یا "به طور کامل" است - اما در برخی موارد ( مثل "perfunctory" ) مفهوم "سطحی" یا "گذرا" می دهد - م ...
فیلم آوانگارد - فیلم پیشرو
آوانگارد - پیشرو
### 1️⃣ EN: The DNA test provided conclusive evidence of his innocence. FA: آزمایش DNA شواهد قطعی از بی گناهی او ارائه داد. ### 2️⃣ EN: The inve ...