تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

1. Military Command EN: "Soldiers, lock and load! We move out in five!" FA: �سربازان، سلاحها را آماده کنید! پنج دقیقه دیگر حرکت می کنیم!� 2. Action ...

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
١

این واژه از خالی شدن مخزن یا از کار افتادن تانکهای جنگی گرفته شده است 1. Stock Market Tanking EN: "Investors panicked as the stock market started t ...

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

1. Political Dissension EN: "The new policy caused deep dissension within the party. " FA: �سیاست جدید باعث اختلاف نظر شدید در حزب شد. � 2. Inte ...

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
١

عبارت "fish around" یک اصطلاح ( فعل عبارتی ) در انگلیسی است که به معنای �جستجوی نامشخص یا بی هدف برای چیزی� است. این عبارت معمولاً در موقعیت های غیرر ...

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

1. "This category is a catchall for miscellaneous items. " ترجمه: "این دسته، یک گروه چتری برای موارد متفرقه است. " 2. "The term ‘other’ is often ...

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

Poem: "For He’s a Jolly Good Fellow" For he’s a jolly good fellow, so kind and so true, With a heart full of laughter, so bright and so new. His ...

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
١

هرس کننده - کسی که سرشاخه های درختان و گلها را مرتب می کند

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
١

"Washy" از قرن ۱۷ به معنای "رقیق و بی مزه" ( مثل آبکی بودن چای یا سوپ ) استفاده می شد.

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
١

بو کردن چسب - یک نوع اعتیاد مثل اعتیاد به بوی بنزین است

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
١

بو کردن چسب - یک نوع اعتیاد مثل اعتیاد به بوی بنزین است

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
١

بو کردن چسب - یک نوع اعتیاد مثل اعتیاد به بوی بنزین است

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
١

bare " عریان کردن - آشکار کردن soul : روح

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
١

Here are 10 common English sentences using "ace in the hole" along with their Persian translations - - - 1. English: "She kept her surprise ann ...

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
١

عبارت "Ace in the hole" یک اصطلاح انگلیسی با ریشه های جالب است که از بازی پوکر ( Poker ) گرفته شده. در فارسی معادل آن "برگ برنده در آستین" یا "سلاح م ...

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
١

ترجمه متن سوگند وفاداری به پرچم آمریکا �من با وفاداری کامل به پرچم ایالات متحده آمریکا و جمهوری که نماینده آن است، سوگند یاد می کنم؛ ملتی یگانه تحت ...

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
١

in, divide, ible

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
١

اتوبوس استثنایی ها - اتوبوس مخصوص ( دانش آموزان با نیازهای ویژه ) - سرویس مدارس خاص

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
١

"اگر خیلی تند می روی، کمی آرام تر باش. " "اگر خیلی کند هستی، کمی سرعت بگیر. " "با توجه به شرایط، سرعت مناسب را حفظ کن. "

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
١

Here are 10 common sentences with various collocations of "conveyance" in English with Persian translations, covering legal, transportation, and gene ...

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

Here are 10 common sentences with different collocations of "cold turkey" in English with Persian translations, 1. ( Quitting suddenly ) "He quit ...

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
١

اصطلاح "cold turkey" یکی از عبارات جالب در زبان انگلیسی است که ریشه های مختلفی برای آن ذکر شده است. در اینجا به بررسی دقیق ریشه شناسی و تحول معنایی ا ...

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

( امریکای لاتین ) پانچو ( پارچه ی پتو مانندی که در وسط سوراخ دارد و در زمستان می پوشند )

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
١

Here are 10 common sentences using various collocations of "buttonhole" in English with Persian translations - - - 1. Literal Meaning ( سوراخ دک ...

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
١

کلمه ی "buttonhole" به عنوان فعل ( to buttonhole ) یک اصطلاح نسبتاً قدیمی در انگلیسی است که معنی اصلی آن "گیر انداختن کسی برای صحبت اجباری" می دهد. ا ...

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
١

تلفظ: لِپِل

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
١

غذاهای متنوع

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
١

سنگفرش

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
١

1. General Advice ( Neutral Tone ) "با برنامه پیش برو" ( Suitable for work/studies - literally "proceed with a plan" ) Example: "You have three ...

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
١

encourages resistance to authority در مقابل قدرت حاکمه مقاومت کردن

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

Most common term for naturally curly/frizzy hair resembling wool. مو فرفری

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
١

برای جلوگیری از خفه شدن فرد، او را از پشت در آغوش می گیرند و با فشار به زیر سینه او را به سمت بالا حرکت می دهند تا جسم خارجی از گلویش خارج شود

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
١

how much tape ? i just don't want it to jiggle around - چقدر چسب می زنی !!!؟ - من فقط نمی خواهم که اون تکون بخوره

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
١

pal around : دوست و رفیق بازی کردن

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
١

قاچاق پلوتونیوم از یک کشور به کشور دیگر برای ساخت بمب هسته ای

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
١

به نقل از جناب منصوری اصطلاح Set something on fire و set someone on fire و set on fire هر سه مشابه هم بوده و دارای دو جور تعریف هستند. 1 - آتش زدن ...

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

Chaste, en, ness

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
١

Chaste, en, ing

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

Chaste, en

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

Chaste, en, ed

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
١

۱. معنی تحت اللفظی: آویزان کردن / بستن با طناب - مثال انگلیسی: They strung up the lights for the festival. - ترجمه فارسی: چراغ ها را برای جشنو ...

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

1. Interfaith Dialogue EN: The university promotes interfaith dialogue to foster understanding. FA: دانشگاه به ترویج گفت وگوی بین ادیانی برای افزای ...

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
١

thou shalt not steal : تو نباید دزدی کنی thou shalt not murder : تو نباید کسی را بکشی thou shalt not covet : تو نباید طمع بورزی

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

Here are several synonyms for "dance around" ( both literal and figurative meanings ) , along with their nuances: - - - Literal Meaning ( Physic ...

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

Here are several synonyms for "dance around" ( both literal and figurative meanings ) , along with their nuances: - - - Literal Meaning ( Physic ...

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
١

Here are 10 common sentences using different collocations of "hunt" in English, along with their Persian translations ( : 1. Hunt for ( جستجو کردن ...

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
١

belt : با شدت حرکت یا عمل کردن belt out : خواندن یا تولید صدا با صدای بلند و پرانرژی

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
١

"re - " ( again ) "surge" ( to rise )

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
١

1. End on a high note ( پایان خوب داشتن / با موفقیت تمام کردن ) The concert ended on a high note with their biggest hit. کنسرت با اجرای بزرگترین اث ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
١

Here are some common English sentences with all collocations of the word x"spell"x, along with their Persian translations : 1. xCast a spellx ( طل ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Here are some common English sentences with all collocations of the word x"spell"x, along with their Persian translations : 1. xCast a spellx ( طل ...