تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پنهانی یا به آرامی در جایی بودن یا حرکت کردن ، معمولا با نیت مشاهده کردن یا انتظار کشیدن بدون اینکه به وضوح دیده شوید

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

talent : استعداد scout : ( دنبال چیزی ) گشتن، جستجو کردن talent scout : بقول دوستمون استعدادیاب

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

talent : استعداد scout : ( دنبال چیزی ) گشتن، جستجو کردن talent scout : بقول دوستمون استعدادیاب

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

gag , dry heaves : عق زدن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

gag , dry heaving

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

gag , dry heave , dry heaving

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فرق do me a favor و do me a solid : "Do me a favor" ( یه لطفی بهم بکن ) : کلی تر است و هم برای کارهای کوچک ( مثلاً passing the salt ) و هم بزرگ به ...

پیشنهاد
٠

این ضرب المثل بسیار معروف به این معنی است که حرف و عمل مهم هستند، نه حرفِ پوچ و توخالی. اگر پول داشته باشید ( یا به طور کلی، قدرت و اعتبار واقعی داشت ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. Dys - ( δυσ - ) : این پیشوند یونانی به معنای "بد"، "سخت"، "ناهنجار" یا "مشکل دار" است ( مانند کلمات dysfunction ( ناکارآمدی ) یا dyslexia ( خوانش ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Dys - ( δυσ - ) : یک پیشوند یونانی به معنای �بد�، �سخت�، �ناهنجار� یا �مشکل دار�. Morphia ( μορφή ) : از ریشه �morphe� به معنای �شکل�، �فرم� یا �هی ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

معنی اصلی "mush" به غذایی اشاره دارد که بیش از حد پخته، له، نرم، و بدون بافت شده و معمولاً غیراشتهاور است.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

ائتلافی که همه حزبها در آن شرکت می کنند

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فرش از دیوار تا دیوار - موکت سراسری - موکت کامل ( نه قالیچه که وسط اتاق می اندازند )

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فرش از دیوار تا دیوار - موکت سراسری - موکت کامل ( نه قالیچه که وسط اتاق می اندازند )

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چرب شده آماده شده مست کرده

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مست کردن هم میشه

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد

عبارت "chicken scratch" یک اصطلاح غیررسمی ( عمدتاً در انگلیسی آمریکایی ) است که برای توصیف دستخط بسیار بد، نامرتب و تقریباً غیرقابل خواندن به کار می ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

متضاد : uninhibited : بی پروا، بی پرده، بی آزرم، صریح، رک و راست

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "poke holes" یا "poke holes in something" یک اصطلاح رایج در زبان انگلیسی است که ریشه آن ترکیبی از معنای Underlying ( پایه ای ) و استعاری ( Meta ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

unch ( ضربه مشت ) ← Punchy ( صفتی برای توصیف چیزی که مانند یک مشت، تأثیر قوی دارد ) حوزه فیزیکی: گیجی ناشی از ضربه ← حوزه انتزاعی: تأثیر قوی و مستق ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خوب چیزی تور کردی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مراجعه شود به : when the shit hits the fan

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مراجعه شود به : when the shit hits the fan

پیشنهاد
٠

مراجعه شود به : when the shit hits the fan

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مراجعه شود به : when the shit hits the fan

پیشنهاد
٠

عبارت "when the shit hits the fan" ( یا به صورت خلاصه شده "hit the fan" ) یکی از رنگین ترین و تصویری ترین اصطلاحات در زبان انگلیسی است که معادل فارسی ...

پیشنهاد
٠

عبارت "when the shit hits the fan" ( یا به صورت خلاصه شده "hit the fan" ) یکی از رنگین ترین و تصویری ترین اصطلاحات در زبان انگلیسی است که معادل فارسی ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "when the shit hits the fan" ( یا به صورت خلاصه شده "hit the fan" ) یکی از رنگین ترین و تصویری ترین اصطلاحات در زبان انگلیسی است که معادل فارسی ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

hash : ریز ریز کردن hash out : موضوع مورد بحث را که پیچیده است به اجزا کوچک ریز کردن و ( بخش دوم فعل out به معنی نتیجه گیری و خروجی گرفتن ) به توافق ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

hash : ریز ریز کردن hash out : موضوع مورد بحث را که پیچیده است به اجزا کوچک ریز کردن و ( بخش دوم فعل out به معنی نتیجه گیری و خروجی گرفتن ) به توافق ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

البته. درک این کلمه بسیار مهم است زیرا معنای آن به شدت تغییر کرده و امروزه استفاده از آن در بسیاری از زمینه ها توهین آمیز و منسوخ محسوب میشود. توضی ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نماد پاکی و نهایت خلوص - سفید سفید - پاک و معصوم معنی تحت الفظی : برفی که باد آن را رانده .

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

lick : شلاق زدن split : دو نیم کردن - جدا شدن lickety split : شلاقی - سریع و برق آسا

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

lickety split : شلاقی - بقول دوستمون سریع و برق آسا

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد

توهینی که به سفیدپوستان میشه : احمقِ پَست خرفتِ حقیر بی فرهنگِ پست ( ای ) حرومزادهٔ نژادپرست

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تلفظ : تیدی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تلفظ : تیدی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. English: "In poker, a wild card can represent any other card to form a winning hand. " Persian: �در پوکر، یک کارت جوکر می تواند جایگزین هر کارت ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. English: "In poker, a wild card can represent any other card to form a winning hand. " Persian: �در پوکر، یک کارت جوکر می تواند جایگزین هر کارت ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. English: "In poker, a wild card can represent any other card to form a winning hand. " Persian: �در پوکر، یک کارت جوکر می تواند جایگزین هر کارت ...

پیشنهاد
٠

1. English: "In poker, a wild card can represent any other card to form a winning hand. " Persian: �در پوکر، یک کارت جوکر می تواند جایگزین هر کارت ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یک عبارت تحقیرآمیزه : دهنتو ببند مرغک - خفه شو مرغک

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فرهنگ دور ریزی - فرهنگ ضایعات سازی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. Literal Meaning ( To change direction ) : EN: At the next intersection, take a turn to the right. FA: در تقاطع بعدی، به راست بپیچید. 2. Figur ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معنی اصلی "sordid" کثیف، پست، شرم آور غیراخلاقی و ناپسند تحقیرآمیز و همراه با فقر ۱. Sordid Details / Story / Tale / Affair ( برای توصیف اطلاعا ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

البته! عبارت "Weeble wobble" یک اشاره فرهنگی خاص است و معنی آن فراتر از معنای تحت اللفظی کلمات است. معنی اصلی و منشأ "Weebles wobble but they don ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

البته! عبارت "Weeble wobble" یک اشاره فرهنگی خاص است و معنی آن فراتر از معنای تحت اللفظی کلمات است. معنی اصلی و منشأ "Weebles wobble but they don ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"تله ای برای احمق ها" یا "تله ای که فقط یک آدم ساده لوح در آن می افتد. " این اسم گذاری بر این اساس است که تنها یک فرد بی احتیاط یا غیرمحتاط ( "booby ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تلفظ : بِن اَوت آ شیِپ

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ریشه اصلی: صنعت فلزکاری ریشه اصلی اصطلاح "bend out of shape" به دنیای فیزیک و صنعت، به ویژه فلزکاری برمی گردد. معنی تحت اللفظی: وقتی یک قطعه فلز ...