پیشنهادهای Learner (٩٦٩)
شانه بالا انداختن - مثلا موقع گفتن این جمله : I don't know
به زحمت کشیدن - فرض کنید در قفله یا در ماشین یخ زده و به زور می کشید و باز نمیشه
negative beliefs or expectations about a treatment or experience may elicit symptoms of feeling sick, even when the intervention is a sham.
معنی تحت الفظی : خط t را بکش و نقطه i را بذار به کارهایی که کردی دقت کن و آنها را کامل کن . با عجله و سَرسَری کار نکن
در مورد فعل، صَرف شده Make sure the verbs are conjugated correctly
To be fully developed Useful Popular
دولا شدن با زانوهای خمیده برای برداشتن چیزی از زمین یا گذاشتن آن روی زمین Bend over : همین عمل با زانوهای صاف
ریشه : Disaster comes from disastro, an Italian word formed by combining the negative prefix dis - and the noun astro, meaning "star. " Disaster at ...
Bags under eyes are mild swelling or puffiness under the eyes. They're common as you age and the tissues around your eyes weaken, including some of t ...
بجای دست دادن آرنج ها را بهم کوبیدن Instead of shake hands
I wiggle my nose : من دماغم را تکان می دهم - حرکت می دهم
Swatter : Fly swatter : مگس کش
روی زانو نشستن - مثل تشهد و سلام نماز
مثل صندلی اتوبوس ها که قابل تخت شدنه لم دادن
Antonym : sit up straight
برعکس رسمی و شق و رق نشستن - روی صندلی شل و ول نشستن مثلا کمر را قوز دادن و پاها را دراز و باز کردن -
Obstruct مانع گذاشتن - مسدود کردن
Communicate with actions
improvised Spontaneous
Give up on an idea because it won't work خط زدن یک ایده چون کار نمی کنه
Given up an idea because it won't work یک ایده را کنار گذاشتن یا خط زدن . چون کار نمی کنه
Slate : تخته مدرسه که با گچ روی آن می نوشته اند Let's just wipe the slate clean : معنی تحت الفظی : بیا تخته را پاک کنیم بیا از اول شروع کنیم . f ...
If you say that someone or something has their moments, you are indicating that there are times when they are successful or interesting, but that thi ...
بهتر عمل کردن Run : دویدن Rings : حلقه ها Round : گرد Me : i'll cook this dish My mother : i'll cook that dish . My sister : don't bother . She ...
بهتر عمل کردن Run : دویدن Rings : حلقه ها Round : گرد Me : i'll cook this dish My mother : i'll cook that dish . My sister : don't bother . She ...
Let the cat out of the bag راز را برملا کن
Spill the beans راز را برملا کن
Reveal the secret : راز را فاش کردن
Keep your eyes peeled to look or watch closely in order to see or find ( something ) We kept our eyes skinned for a sign that would tell us where t ...
خوب چشماتو بازکن
Keep your eyes skinned to look or watch closely in order to see or find ( something ) We kept our eyes skinned for a sign that would tell us where t ...
I'm sorry , i got so worked up I got overly emotional , excited, or agitated about something
معنی تحت الفظی : چه روحی صاحب تو شد ؟ که اینکار غیرمنطقی را کردی
کار غیر منطقی انجام دادی . چرا اینکار را کردی ؟
I was so nervous, i lost control اعصابم بهم ریخت
I cannot do that That's not possible
Split hair
Nitpick
Nitpick : ایرادگیر - مته به خشخاش گذار
Nitwit : خنگ - نادان
Nit : تخم شپش - رشک ( اینجا یعنی خیلی خیلی کوچک ) Nitpick: گیر دادن به مسائل خیلی کوچک و بی اهمیت
Nit : تخم شپش - رشک Wit : هوش Nitwit : خنگ - احمق - نادان . . . . . . معنی تحت الفظی : کسی که هوش بسیار اندکی در حد صفر داره
Disagree
قشقرق بپا کردن الم شنگه راه انداختن داد و قال کردن
Seek approval before making decisions I will run everything by you first
Don't boss me around معانیی که دوستان فرمودند را می دهد .
Boss me around رئیس بازی درآوردن
To give orders to control me
چون گلابی گرد و منظم نیست کاری را که بد از آب در میاد و اشتباه شده و مطابق انتظار ظاهر نمیشه میگن
Know your stuff be very knowledgeable about something. "Fred knows his onions about Social Credit"