washboard

/ˈwɑːʃˌbɔːrd//ˈwɒʃbɔːd/

تخته ی رختشویی، رجوع شود به: baseboard، تخته رخت شویی، تخته ای که برای ازاره اطاقهابکار میبرند

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a board with a ridged or corrugated surface of glass, metal, or other hard material, used for rubbing soil and stains out of clothing.

جمله های نمونه

1. She had a washboard stomach, and her boyfriend would stand on his hands on chairs balanced above her.
[ترجمه گوگل]او شکم تخته‌شویی داشت و دوست پسرش روی صندلی‌هایی که بالای سرش متعادل بودند روی دست‌هایش می‌ایستاد
[ترجمه ترگمان]شکم تخته رختشویی داشت و دوست پسرش روی صندلی های بالای سرش قرار گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He was massive, monumental, lacking only the ideal washboard stomach.
[ترجمه گوگل]او عظیم الجثه، باشکوه و فاقد شکم ایده آل بود
[ترجمه ترگمان]او بسیار بزرگ و بزرگ بود که فقط شکم تخته رختشویی خود را کم و بیش از آن کم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The moment the provincial boundary was crossed the washboard highway flattened into smooth, perfectly maintained blacktop.
[ترجمه گوگل]لحظه عبور از مرز استان، بزرگراه تخته‌شویی صاف و صاف شد و به‌طور کامل حفظ شد
[ترجمه ترگمان]لحظه ای که مرز این استان از جاده رختشویی عبور کرد تخته رختشویی به روی آسفالت هموار و کام لا تمیز شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Stove-blacking, coal-scuttle filling and vigorous work with the washboard were definitely out.
[ترجمه گوگل]سیاه کردن اجاق گاز، پر کردن ذغال سنگ و کار شدید با تخته لباسشویی قطعاً تمام شده بود
[ترجمه ترگمان]اجاق برقی، زغال سنگ، پر کردن و پر کردن کار با تخته رختشویی به طور قطع بیرون بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Most ants have a natural washboard and plectrum built into their abdomens that they can rub together to communicate using sound.
[ترجمه گوگل]اکثر مورچه ها دارای یک تخته شستشو و منظومه طبیعی در شکم خود هستند که می توانند برای برقراری ارتباط با صدا به یکدیگر بمالند
[ترجمه ترگمان]بیشتر مورچه ها تخته رختشویی طبیعی دارند و plectrum در بخش abdomens ساخته اند که آن ها می توانند با استفاده از صدا به هم بمالند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A kind of washboard - like crack on steel plate surface is introduced.
[ترجمه گوگل]نوعی تخته شستشو مانند ترک بر روی سطح ورق فولادی معرفی شده است
[ترجمه ترگمان]نوعی از تخته رختشویی به شکل تخته رختشویی به سطح فولاد معرفی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Finally Mr Cao found his washboard!
[ترجمه گوگل]بالاخره آقای کائو تخته لباسشویی خود را پیدا کرد!
[ترجمه ترگمان]بالاخره آقای وی Cao تخته رختشویی خود را پیدا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Guess her daughter likes the washboard method. . .
[ترجمه گوگل]حدس بزنید دخترش روش تخته لباسشویی را دوست دارد
[ترجمه ترگمان] فکر کنم دخترش از روش تخته رختشویی خوشش میاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Don't you want a washboard stomach and rock-hard pecs?
[ترجمه گوگل]آیا شکم تخته‌شویی و بدنه‌ای سخت نمی‌خواهید؟
[ترجمه ترگمان]تو یه شکم تخته رختشویی و rock سفت و سفت نمیخوای؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Say, put washboard top of head, two arms are smooth extend, double leg is diverged.
[ترجمه گوگل]بگو، تخته لباسشویی را بالای سر قرار دهید، دو بازو صاف کشیده شده اند، دوپایه از هم جدا شده است
[ترجمه ترگمان]رختشویی رو بالا، تخته رختشویی رو head، دو دست دراز کش دار ین پاها از هم جدا می شن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. When washboard legs are likely to be, feet inside foot inside the mid-foot curve is actually modest, positioned near to the yard high sneakers virtually all this foot or so.
[ترجمه گوگل]هنگامی که پاهای تخته لباسشویی احتمالاً هستند، پاهای داخل پا در داخل منحنی وسط پا در واقع متوسط ​​است، تقریباً در تمام این پاها نزدیک به کفش‌های کتانی بلند قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]زمانی که پاهای رختشویی به احتمال زیاد سرپا هستند، پاهای داخل این منحنی متوسط نسبتا کم است و در واقع کفش های کتانی بلند را تقریبا تمام این پا و غیره قرار می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. "My invention, " Joe said proudly. "Beats a washboard an' your knuckles, and, besides, it saves at least fifteen minutes in the week, an' fifteen minutes ain't to be sneezed at in this shebang. "
[ترجمه گوگل]جو با افتخار گفت: اختراع من "یک تخته لباسشویی را به زانوهای شما می زند، و علاوه بر این، حداقل پانزده دقیقه در هفته صرفه جویی می کند، پانزده دقیقه در این شبنگ عطسه نمی شود "
[ترجمه ترگمان]جو با غرور گفت: \" اختراع من، تخته رختشویی را تخته رختشویی تو می کند، و علاوه بر این، حداقل پانزده دقیقه در هفته صرفه جویی می کند، پانزده دقیقه هم در این کار ما را عطسه نمی کند \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Despite having had two children, her stomach is washboard flat.
[ترجمه گوگل]با وجود داشتن دو فرزند، شکم او صاف است
[ترجمه ترگمان]به رغم داشتن دو بچه، شکمش تخته رختشویی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Washboard abs do not come from millions of sit ups ; they come from having low levels of body fat.
[ترجمه گوگل]عضلات شکم وشبورد از میلیون ها دراز و نشست ناشی نمی شوند آنها از داشتن سطوح پایین چربی بدن ناشی می شوند
[ترجمه ترگمان]عضلات محکم از میلیون ها قد راست سر باز نمی کنند؛ آن ها از سطح پایینی چربی بدن می ایند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The truck bumped and rumbled along on a washboard surface cut with deep ruts. Some of the ruts were running with water.
[ترجمه گوگل]کامیون بر روی سطح تخته شوی بریده شده با شیارهای عمیق برخورد کرد و غوغایی کرد برخی از شیارها با آب جاری بود
[ترجمه ترگمان]کامیون به زمین خورد و با غرشی از تخته رختشویی کنده شد و از چاله های عمیقی فرو رفت بعضی از شیارها از آب جاری بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• board for scrubbing laundry

پیشنهاد کاربران

{قدیمی} تخته رخت شویی.
مثال:
We need a handheld washboard to help in cleaning clothes.
ما به یک تخته رخت شویی دستی برای کمک کردن در تمیز کردن لباسها نیاز داریم.
منظور از اصطلاح washboard stomach همان شکم شیش تیک و صاف ورزشکاری است. ( سیکس پک )
که در ادامش میتونید از rock - hard pecs استفاده کنید یعنی شکم تخت و صاف
برای مثال در قسمت 4 فصل 4 سریال friends میبینیم:
...
[مشاهده متن کامل]

Hey don't you want a washboard stomach and rock - hard pecs? no i want a flabby gut and saggy man - breasts

تخته ای که در آن رخت می شورن

بپرس