تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

• earthling – ساکن زمین • darling – عزیز / محبوب • duckling – جوجه اردک • gosling – جوجه غاز • sibling – خواهر یا برادر - در زبان های ژرمنی مانند ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

• earthling – ساکن زمین • darling – عزیز / محبوب • duckling – جوجه اردک • gosling – جوجه غاز • sibling – خواهر یا برادر - در زبان های ژرمنی مانند ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

• earthling – ساکن زمین • darling – عزیز / محبوب • duckling – جوجه اردک • gosling – جوجه غاز • sibling – خواهر یا برادر - در زبان های ژرمنی مانند ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

• earthling – ساکن زمین • darling – از ریشه dear : عزیز / محبوب • duckling – جوجه اردک • gosling – جوجه غاز • sibling – خواهر یا برادر • underli ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

• earthling – ساکن زمین • darling – از ریشه dear : عزیز / محبوب • duckling – جوجه اردک • gosling – جوجه غاز • sibling – خواهر یا برادر • underli ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

• earthling – ساکن زمین • darling – از ریشه dear : عزیز / محبوب • duckling – جوجه اردک • gosling – جوجه غاز • sibling – خواهر یا برادر • underli ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

• earthling – ساکن زمین • darling – عزیز / محبوب • duckling – جوجه اردک • gosling – جوجه غاز • sibling – خواهر یا برادر • underling – زیردست / ف ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

• earthling – ساکن زمین • darling – عزیز / محبوب • duckling – جوجه اردک • gosling – جوجه غاز • sibling – خواهر یا برادر • underling – زیردست / ف ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

• wee bit – کمی • wee lad – پسر کوچولو • wee lass – دختر کوچولو • wee one – کوچولوی ناز • wee house – خانه ی کوچولو • wee job – کار کوچیک • wee ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

antonym : count for something

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

شلوار پیژامه

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

تلفظ: اِشو 1. He decided to eschew the usual route to work, taking a more scenic path through the countryside. او تصمیم گرفت مسیر معمولی به محل کار ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

**Advisement** means the process of considering, thinking about, or giving careful thought to something, especially before making a decision. **فار ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

طرح گورخری

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

طرح ماری

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

پارچه طرح ببری

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

پارچه طرح شترمرغ

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

1. **طرح پلنگی ( Leopard print ) ** 2. **طرح زبرا ( Zebra print ) ** 3. **طرح مار ( Snake print ) ** 4. **طرح ببر ( Tiger print ) ** 5. **طرح شترمرغ ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

پارچه طرح پلنگی

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

تلفظ: اسماک

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

کلمه **underbelly** به معنای **زیر شکم** یا **بخش پنهان و حساس** از یک چیز است. این عبارت بیشتر به نقاط ضعف یا بخش های تاریک و ناخوشایند در یک سیستم، ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

1. **ظاهر دانه دار = کهنه و نامرغوب** وقتی میوه ها خیلی می مونن، نرم و خراب می شن و پر از دانه می شن ( مثل خیار یا گوجه ی له شده ) . در انگلیسی قدی ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Poop : احمق - نادان هم معنی میده Ninny : احمق - کودن - دیر آموز Compos in latin : control Mentis in latin : of the mind کلمه **"nincompoop"** ( به ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

عبارت **"turn the corner"** به طور استعاری به معنای عبور از یک نقطه دشوار یا بحرانی در یک مسیر است. این عبارت از مفهومی گرفته شده که وقتی یک راننده د ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

1. **To stop trying or give up on something**: English: To quit or surrender efforts on something because it's difficult or no longer seems worth c ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

1. **To stop trying or give up on something**: English: To quit or surrender efforts on something because it's difficult or no longer seems worth c ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

lap : ( در مسابقات دو و اسب دوانی و غیره ) یک دور میدان، ( شنا ) یک طول استخر، یک دور گردش ( مثلا یک حلقه ی طناب به دور تنه ی درخت ) ، یک دور زمین ( ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

i'm on a blocking streak : دارم همه را بلاک می کنم . در فضای مجازی زیاد کاربرد داره

پیشنهاد
٠

جمله ی **"It's razor blade and lemon juice time"** یه عبارت **طنزآمیز، اغراق آمیز، و استعاری**ه که برای بیان **رنج شدید احساسی یا روحی** استفاده می ش ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

1. **A small amount that fits in one hand** Example: She grabbed a handful of nuts. 2. **A person ( often a child ) who is difficult to control or ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

1. **A small amount that fits in one hand** Example: She grabbed a handful of nuts. 2. **A person ( often a child ) who is difficult to control or ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

1. **A small amount that fits in one hand** Example: She grabbed a handful of nuts. 2. **A person ( often a child ) who is difficult to control or ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

a registered nurse who works short - term assignments in different locations, often through a staffing agency پرستار مسافرتی یا پرستار اعزامی – پرس ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

مثل. اپرا وینفری و استیو هاروی

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

antonym : count for something To have no value, importance, or influence. هیچ ارزشی یا اهمیتی نداشتن – بی تأثیر بودن - **All his hard work coun ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

antonym : count for nothing The phrase **"count for something"** means **to be important or have value/meaning** in a particular situation. - If ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٢

کلمه **"woke"** در زبان انگلیسی چندین معنی دارد که بستگی به زمینه استفاده دارد: ### 1. **معنای سنتی ( گذشته فعل "wake" ) ** - شکل گذشته و گذشته ک ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

valor , - ant

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

The suffix **" - ant"** in English is used to form **adjectives** and **nouns**. Here's a breakdown of its meanings and uses: ### **Meaning in Engli ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

- **"Valor"** is the noun form that represents **bravery** or **courage**, particularly in battle or difficult situations. - **" - ant"** is a suff ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

مخلوطی از شیر - جو پرک - مغزها ( پسته - گردو - فندق - بادام زمینی - بادام هندی ) - دانه ها ( کنجد - ارزن ) - عسل برای صبحانه

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

The word **"denunciate"** is derived from the Latin root word **"denuntiare"**, which is a combination of two elements: 1. **"de - "**: A prefix mea ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

### **Meaning of "Appeal" in English:** 1. **Legal Context**: A formal request to a higher court or authority to review and change a decision made b ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

The phrase **"betwixt and between"** is an idiomatic expression used to describe a situation where someone or something is **in an uncertain or indec ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

root : cast : پاک - بی عیب The root word of "chastise" in English comes from the Latin word **"castigare, "** which means "to punish" or "to correct ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

root word : cast : پاک - بی عیب The English word **"castigate"** comes from the Latin **"castīgāre"** ( to correct, punish, reprimand ) , which is d ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

ریشه ی کلمه ی "cast" از زبان لاتین "castus" ( که به معنی �پاک� یا �بی عیب� است ) به وجود آمده است. این ریشه در زبان های مختلف تغییرات و مشتقات مختلفی ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

عبارت **"weigh in"** به معنی **نظر دادن** یا **ورود به یک بحث یا گفتگو** از لحاظ ریشه شناسی به **وزن کشی در مسابقات ورزشی** برمی گردد. برای درک بهتر ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

دوستان لیبرال یعنی آزاد از القاء طرز فکر یا عمل توسط دیگران - قبول مسئولیت افکار و اعمال خود من آزادم سم بخورم ولی به دلیل عقلانی نبودن نمی خورم . ا ...