پیشنهادهای فریــــماه رفیعی (٣٩٧)
در متون روانشناسی: خودبسندگی روانی ، درون بسندگی، تکیه به خود در مقابل object referral به معنای دگربسندگی، تکیه به دیگران دقت کنید ترجمه ی خودارجاع ...
در حالت اسم: طوفان، فشار سهمگین
هم راستا بودن، سازگار بودن، تایید کننده، پشتوانه ی یک عقیده بودن ( این معادل رو پس از بررسی چندین نمونه و از دل ترجمه هام درآوردم و با توجه به کانت ...
belong in : در اصل به جایی تعلق داشتن. جزوی از اون بودن Belong to: تحت مالکیت جایی یا چیزی در اومدن. جدا از اصل و ریشه است ودر واقع تعلق ضمنی ماست
دروازه ی جهنم همچنین hell's jaw: آرواره های جهنم ( دروازه های جهنم )
موجود جاندار این اصطلاح به ویژه در خدمات امنیتی پرواز یا کشتی و . . . . به اختصار SOB برای شمارش آمار افراد زنده و تفکیک آن از جسدها استفاده میشه. د ...
موجود جاندار به اختصار SOB به ویژه در اصطلاحات کِشتی یا پرواز ، به انسان و هر موجود زنده اشاره دارد
تکثیرشونده
تپش ، تلنگر
اصطلاح: "رها کردن ویژگی های منفی" که ما رو از مسیر درست منحرف می کنه.
Drop a rock اصطلاح: "رها کردن ویژگی های منفی" که ما رو از مسیر درست منحرف می کنه.
"احساس" تنهایی ( اشاره به حالتی درونی ) در مقابل واژه aloneness که اشاره به وضعیت فیزیکی فرد دارد که در یک فضا تنها و به دور از سایر افراد است.
وراجی کردن
به صورت خطی - دارای نقطه شروع و پایان
به املا دقت کنید! soul - ution: به معنای حل ذهن آگاهانه مشکلات - مسئله رو از دیدگاه منبع کل دیدن - بازگشتن به بعد روحانی خودمون برای پیدا کردن راه حل ...
پستی و بلندی ها اوج سختی ها و مشقت ها
به نفعتان است که. . . برایتان بهتر است که. . . you would be well served to pay attention to symptoms
افسرده خویی به جای افسردگی که واژه دقیق خودش رو داره و به شرایط خاصی نسبت داده میشه، بهتره از واژه ی افسرده خویی استفاده کنیم.
انزوا
بازیکن نقش آفرین
تحقیر
جناب Bryan Fury ممنون از معادل های خوبتون. اما فرزند خلف اشتباست. در واقع نشان دهنده این نیست که زمانی ناخلف بوده و بعد خلف شده. بهتره همون ناخلف بر ...
خبیثانه تلقی کردن
فضیلت قداست
Hedonic Adaptation روانشناسی: سازگاری با شادمانی مفهوم این عبارت که یک نظریه روانشناسی است، اینه که زمانی که سطح بسیار بالا یا بسیار پایینی از شادما ...
زندگی لذت جویانه - عیش و نوش - زندگی ناآگاهانه و جاهلانه ( اما اگر به این شکل استفاده بشه معنای متفاوتی داره: Live in the wild چون قبل از wild از ح ...
خودمحوری خودخواهانه هر آنچه سلف و خود نفس محور ما را تقویت کند
هرم - هرم سلسله مراتبی Hierarchy of Maslow هرم مازلو
شوکه کننده
paradigm shift تحول بنیادین در این عبارت paradigm به معنای بنیادی و اساسی است.
ازلیت و ابدیت
Ancient and eternal
ساختارشکنی گاهی قانون شکنی برای این واژه بار منفی داره و بهتره از ساختارشکنی استفاده کنیم.
عامدانه هدفمندانه
تمنا
بیانگر Reading this book is a clear statement of your intention خواندن این کتاب به وضوح بیانگر تصمیم و عزم شماست.
صبورانه
نادیدنی
منزلگاه موقت
sojourn
ماده شکل گرفته از ستاره ترکیبات فیزیکی ستاره
کمی کمتر یا بیشتر
نیروی مقابل فشار بیرونی وارد کردن
پردستاورد
حوزه، شاخه ممکنه یه جاهایی حوزه معنا بده مثلا this term is well understood in a spiritual vein
افکار شرطی شده شرطی شدگی های ذهن افکار از پیش ساخته
راهپیمایی
سفر مقدس ، سفر معنوی
بخشایندگی دقت کنید به اشتباه از "بخشندگی" استفاده نکنید که معنای متفاوت دارند.
مبارک، فرخنده، پذیرفته، خوش یمن، نیک فرجام مثلا در چنین عبارتی: A welcomed renaissance