پیشنهادهای مجتبی عیوض صحرا (١,٤٩٦)
میخواستم این نوشته رو پس از واژه ( زیما! ) و در آینده بنویسم؛ که شما از من پیشی گرفتید و به این زیبایی نوشتید و منو به جوش و خروشِ همراه با شادمانی ( ...
3. دسته سوم: هر دو شکل این نوشتارها درست است! به این جور چند املایی ها >>> چند املایی های همزه دار می گویند که از زبان عربی وارد واژگان فارسی شده است ...
2. دسته دوم: هر دو شکل این نوشتارها درست است ولی ممکن است به فَرنودهایی ( دلایلی ) مانند: در جمله یا شعر - پارسی یا عربی - لهجه های محلی و بومی و. . ...
درسته، فرهنگستان زبان و ادب فارسی و بنیاد سعدی کارهای خوبی در زمینه ادبیات کرده اند و به گونه ای، کارشان بد نبوده است ولی شایسته بود، درخور پولی که م ...
( ه ) های پسوند ساز : 1. بن مضارع با ــه >>> اسم: که حالت و احساس و کاری را بیان می کند و به آن چیز نسبت می دهد! نمونه: گریه، خنده، ناله، اندیشه، ستی ...
راستش یکسالی با این ( یِ ) نوشتم، هرچند می دونستم بیشتر دوستان خودشان کاربلد هستند و به خوبی می دانند که این ( یه ) درست است ولی چون می خواستم فرهنگس ...
آقای دهاتی می تونستم به پرسش شما پاسخ ندم و خودم رو خراب نکنم ولی پاسخ شما، به نوعی یک دردِ دل است و خواستم سَبُکشَم! همچنین من نمی خواستم واژه " چن ...
نام یکی از بازیکنان تیم ملی کره جنوبی که در باشگاه انگلیسی تاتنهام توپ می زند! نام: هیونگ مین >>> بزرگوار، رادمرد - پهلوان، نامدار نام خانوادگی: سان ...
زیماخ، زیباخ - اسم دخترانه - واژه مرکّب اوستایی در زمان باستان: موبدان زرتشتی ای که می خواستند به جایگاه "موبد موبدان" برسند؛ سه پاس ( سِپاس ) را در ...
شاریس ( شارین ) - اسم دخترانه - واژه مشتق فارسی چاریس ( Charis ) >>> به انگلیسی شارمین >>> به سانسکریت: از خانواده هندو ایرانی - زبان باستان ایران و ...
این واژه انگلیسی است و برگرفته شده از واژه فارسی "مینو" است! فارسی میانه ( پهلوی ) : مینوک، مِنوک اوستایی: مَنو، مَئینیَوَه مانند: سِپَنتا مینو، اَنگ ...
این واژه فارسی است و واژه عربی معنی برگرفته شده از آن است! فارسی میانه ( پهلوی ) : مینوک، مِنوک اوستایی: مَنو، مَئینیَوَه مانند: سِپَنتا مینو، اَنگره ...
دَستگَرمی - واژه مشتق - مرکّب فارسی ( دست، گرم، پسوند نسبت"ی" ) این واژه نخستین بار: در بازی های قُماری بکار رفته بود؛ که قمار باز، داوِ نخست ( دستِ ...
واژه ای فرانسوی ( rent ) - پول و پله ی هَِنگُفتی که آدم های نابِکار؛ بدون تلاش و کاری ( رِبا ) با بهره بردن از: ژن خوب ( آقازادگی! ) ، آشنا بازی ( ...
کَپَنَک ( کَلَبَک ) - اسم دخترانه - واژه مشتق ترکی کَپَن ( کَلَب ) : بالدار، پرواز کننده - رونده، رهرو ــَــ ک: در اینجا پسوند همانندی و شباهت معنی ...
اسم دخترانه - واژه مشتق ترکی یاق: مایع، آبکی، آبدار، نمناک، مرطوب، تَر، خیس - روغن، مادّه چرب و چیلی ( فلفلی ) ، پیِه! یش: پسوند نسبت و دارندگی ترکی ...
کاربَشول - واژه مرکّبِ فارسی بَشول: عامل، کارگزار، پیشکار، مُباشِر، نماینده معنی: مؤثر، اثربخش، کارا، به درد بخور، کارامد ( کار آمد ) ، کارساز، گره گ ...
ایستَک - اسم دخترانه - واژه مشتق ترکی ایس: آرزو، خواسته، مُراد، قصد - کام، مقصود، هدف، نیّت - حاجت، خواهش، نیاز، وایه! - سرمایه، ثروت، دارایی، مال و ...
اسم دخترانه - واژه مرکّب ترکی یار: دوست، رفیق، همدم، همدل، همراه - جانان، دلبر، دلدار، معشوق، نگار آش: آچ - در گویش ترکی: بازکردن، گُسترش دادن، گُشا ...
شَن - پسوند مکان و دارندگی فارسی میانه ( پهلوی ) مانند: گُلشَن، آبشَن، روشَن و. . .
نُود - پسوند اسم ساز و شاخص، پسوند چشمگیر، بزرگ کننده و برتری فارسی میانه ( پهلوی ) مانند: خشنود ( خوشنود ) ، سپینود، بهنود، فرنود! و. . .
اسم دخترانه - واژه مشتق ترکی یاش: خیس، نمناک، تَر و تازه، با طراوت، شاداب، خوش و خرّم، سر سبز، دلپذیر، با صفا، نَزِه یل: پسوند نسبت ساز و دارندگی تر ...
اسم پسرانه - واژه مشتق فارسی با ریشه ترکی چات: رسیدن، کامل شدن، پختن - پَروار شدن، پرورش یافتن - تیمار و مراقبت کردن، پاسداری، نگهبانی، جانپاسی! ا: ...
واژه ای فرانسوی - الگو و چالش ( مسئله ) تکراری اگه مربوط به کلام باشد: حرف های شُعاری و پُروپاگاندایی ( فرانسوی ) ، حرف های همیشگی، تکراری و بازگویی، ...
واژه ای فرانسوی ( cliche ) - الگو و چالش ( مسئله ) تکراری اگه مربوط به کلام باشد: حرف های شُعاری و پُروپاگاندایی ( فرانسوی ) ، حرف های همیشگی، تکراری ...
نوروز در روایات ناب اسلامی و بزرگان و قرآن: 1. سید بهاءالدین، علی بن عبدالکریم نیلی نجفی، با سند خود از مُعلّی بِن خَنیس نقل کرده است: مُعلی بِن خَن ...
دعای تحویل سال ( سال نو ) : این دعا در قرآن نیامده است ولی از آیه های گوناگونِ قرآنی، برگرفته شده است! یا مُقَلَّبَ القُلُوبِ وَ الأبصار: ای دگرگون ...
گاهشماری اَوِستایی ( 522 سال پیش از میلاد در دوره داریوش یکم، داریوش بزرگ ) : در این تقویم هر 30 روز را یکماه و هر سال را 12 ماه در نظر می گرفتند! ن ...
در همه ی این جُستارها تا تونستم؛ بدونِ عَصبیّت و جانبداری نوشتم تا خدایی نکرده، جفایی ( بیدادی ) در سِزا و رَوای کسی نکرده باشم! جشنی کهن، که از زما ...
نشانه های دیگر مَیزَد ( سفره ) هفت سین: آب: مظهری برای پاکی و روشنایی - نمادی از ایزدبانو آناهیتا و ایزد ازدواج و نگهبان پیوند زناشویی: اَنیران ( اَ ...
این جُستار، بسیار کلیدی است و سالیان سال هست که داستانِ افسانه ای و اسطوره ای آن؛ به نادرستی به گوش مردم رسانده شده است! نام آن در اوستا: زَروان، زُ ...
آیا حاجی فیروز "گدا" و بابانوئل "بخشنده" است؟ در اساطیر ایران، حاجی فیروز بخاطر شاد و پیروز ساختن مردم، پولی دریافت نمی کرد و این کار را به نمایندگی ...
کاش پس از خواندن این جُستار؛بیشتر، اسطوره ها و افسانه هایمان را گرامی بداریم و برای ماندگاری آن ها در ایران و آشنا ساختن درست آن ها به دیگران کوشش شا ...
آیا چهارشنبه سوری ایرانی است و چرا در آخرین سه شنبه سال برگزار می شود؟ در ایران باستان و آیین زرتشتی؛ " آتش" را جزو چهارمین آخشیج ( آخشیگ، اَخشیج، ا ...
فَرزان ( فلسفه ) پریدن از آتش: آتش نزد پیامبر ایرانی ( سِپَنتمان زَرتُشت ) وَرجاوند ( مقدس ) بوده است! ( ( یعنی آن را نمی پرستیدند ولی ارزشمند می دا ...
امیداوارم که این جُستار را تا پایان خوانش کنید و به فرهنگ دیرینمان ببالید! واژه "جشن" از کلمه اوستایی ( یَسنَه ) گرفته شده است که به معنی: قابل ستای ...
واژه مرکّب - شاخص: لقب، عنوان و فَرنامِ یک "اسم" است؛ که بدون فاصله در کنار "اسم" می آید! ( شاخص ها می توانند، پیش و پس از" اسم" بیایند ) شاخص ها: ...
گُل پسر - واژه مرکّب - اسم نوعی گل - اصطلاح عامیانه است! این واژه را برای پسری که مانند گُل؛ رعنا، خوش اندام و خوشمَل هست بکار می برند! این اصطلاح را ...
واژه فارسی اوستایی - نام یکی از ملکه های دوران هخامنشی ( 3000 سال پیش ) که به دلیل جذابیت و زیرک بودن، به این نام مشهور گشته است! آر: آریایی، ایران ...
واژه ترکی - اسم دخترانه یای: تابستان، تَموز، صَیف - فصل گرما و حرارت گون: مِهر، خورشید، آفتاب، هور، شمس - روز، شید ( فارسی اَوِستایی ) ، دا ( فارسی م ...
این نوشته رو 25 بهمن نوشتم ولی به فَرنودهایی ( دلایلی ) پاکِش کردم: چون به خیال خودم میخواستم پاسخ ( جواب ) دندان شکن بدم ولی حواسم به قلب آدم ها نبو ...
واژه ای ترکی - در گویش بازاری و تهرانی ( کوچه بازاری ) ژولیده، شلخته، نامرتب، نا آراسته، شوریده، پریشان، افشان، مُشَوَّش، دَر هم، قاراشمیش! مثال: یا ...
یاد ( یات ) ، ناد - پسوند نسبت، مالکیت، دارندگی و همراهی فارسی اَوِستایی آبانیاد، زامیاد، فریاد، بنیاد، مَهیاد، شهیاد، رامناد، رامیاد و. . .
اِشت - پسوند اسم ساز و شاخص فارسی یا پسوند چشمگیر، بزرگ کننده و برتری دهنده فارسی - پسوند نسبت، مالکیت، دارندگی و همراهی فارسی اَوِستایی مانند: خورشت ...
بِشکاری - واژه مرکّب بِش: خوشرو، خوش برخورد - خوشمزه، لذیذ، گوارا به مانند: خوش و بش معنی: کارایی خوش، کارآمدی سرخوش و خفن، کارگری شاداب، سودمندی جا ...
بَلبَشو، هر کی هر کی، شیر تو شیر ( خر تو خر ) ، هِرتی شورتی، شَلَم شوربا، پینتی ( ترکی ) ، هلالوش!
نمادهای برگرفته شده فرهنگ های فَرَنگی و درونی از فرهنگِ کُهَن و ریشه دار ایران؛وابسته به آناهیتا، مِهر ( میترا ) و زرتشتیان: توجه: ( ( ایران الهه و ...
چگونگی مراسم تاج گذاری و یاری دهندگی آناهیتا در اساطیر ایران و نیایشگاه های آن: افراد بسیاری از جمله: شاهان، بزرگان و پهلوانان از آناهیتا درخواست کمک ...
ویژگی های آناهیتا: اسب: اسب حیوان سودمندی است و نقش حیاتی در زندگی و جنگاوری دارد! اسب حیوان نجیب، باهوش، با وَقار و سازنده است! در آیین کُهَن و مذهب ...
قدرتمندی و نیروهای آناهیتا: ایزدان به معنای سزاواران ستایش و عناصر ستوده شده می باشند و به دو دسته تقسیم می شوند: 1. ایزدان مینویی ( معنوی ) 2. ایزدا ...