پیشنهادهای سارافرجپور (٢,٥٦٩)
یا شکست مواجه شدن
از پس چیزی برآمدن
قابل احترام
سرگرمی
Spare time Free time Idle hours
کارخانه گاز
با مخروط های نارنجی رنگ اعلام خطر، جاده را بستن
اتاق اجاره ای
خدمات مشاوره
قرار بودن What is to come چیزی که قراره اتفاق بیفته
آداب و رسوم حرفه ای و مربوط به شغل
صدمه ندید
عاقبتی نداشت
مورد توجه قرار دادن Take into account
نوعی از تحقیقات
گند زدن
مثل آب خوردن
فراگیر نافذ گسترده Pervasive smell
برتری مرغوبیت تعالی
فانوس دریایی
عمیقأ اندیشیدن و تامل کردن
نفس نفس زدن
قطع عضو به دلایل پزشکی
خسته و کوفته بودن
اشاره کردن
تردید پیدا کردن لکنت زبان پیدا کردن لغزیدن
نظر کسی رو عوض کردن متقاعد کردن کسی
جاده
Firstly
پاکسازی کردن حذف کردن بیرون کردن رفع اتهام کردن
اشتباه برداشت نکن
جالب طعنه آمیز
زبان طعنه آمیز
Morph into تغییر شکل دادن خودت رو به شکل چیزی درآوردن
Be over the moon
Business trip
Have a sense of control on your destiny
صداهای آرامش بخشی مثل صدای با ون
شانس چیزی را داشتن
جاهایی مثل فروشگاه ها و رستون ها که توریست ها میرن و پول خرج میکنن. و این مکان ها گران قیمت تر از حد معمول هستند
یاس و ناامیدی
سقوط کردن افت ناگهانی
پرسه زدن قدم زدن
Vile habits عادات بد Vile smell بوی ناخوشایند
خام ابتدایی مستهجن
رکیک مبتذل Crude
انجام دادن کارهای کسل کننده و بی اهمیت اداری
جذاب نبودن و کسل کننده بودن
نظر موسی کاملا جامع بود👍
کالاهای مادی