پیشنهادهای سارافرجپور (٢,٥٦٩)
Sleep deprivation کمبود خواب
چرخه خواب و بیداری هر فرد
make a situation much more difficult or confusing:
پته رو به آب دادن
مسایل دینی و مذهبی
دستور دادن رییس بازی درآوردن
کوتاه کردن
جاده دو بانده
ایجاد فضا برای ساخت چیزی یا پیشرفت کسی
جای خود را به چیزی دادن
پیشنهاد
نهایت استفاده را کردن تلنگر زدن
در هر بازه زمانی مشخص شده
تردستی و شعبده بازی کردن. انجام همزمان چند فعالیت به طوری که تلاش کنی بینشون تعادل برقرار کنی
Be at a disadvantage compared with. . . در مقایسه با . . . در موضع پایین تر و ضعف بودن
طبق عرف
فاش کردن یک موضوع سکرت
اسم که باشه عرصه و گستره معنی میده. در جایگاه فعل جارو زدن و در نوردیدن
همیشگی
آشکار کردن
چتر امنیت اجتماعی
مداخله دولت
در باب موضوع
غیر حمایتی غیر پشتیبان
بر خلاف منطق و انتظار
مرزهارا جابجا کردن
در حال رشد با سرعت بالا
پس نگری . متضاد Providence و Vision به معنای آینده نگری
به نفع
اصلاح ترقی بهبود
باور کنی یا نه
طبیعت
ابزار رسیدن به اهداف مورد نظر
تیپ خفن زدن . خیلی شیک پوشیدن
خیلی شیک پوشیدن
خیلی خوشتیپ لباس پوشیدن
کسی که کاری رو تا آخر پیش می بره Terminator
the act of trying to achieve happiness
منصفانه ست که بگیم
از اهمیت چیزی کم کردن سایه افکندن
someone who is just starting to paint, act etc, and will probably be successful at it
۱ ) مژدگانی و جایزه ای که برای کشتن یا دستگیر کردن کسی میذاشتن. ۲ ) سخاوت و بخشندگی
قدمی به عقب برداشتن
یک قدم به جلو برداشتن
Job prospects
همینطور
به جلو بردن
بایست
باید قرار است انتظار میرود
باید قرار است