پیشنهادهای سارافرجپور (٢,٥٦٩)
زنده نگه داشتن
جان بخشیدن زندگی دوباره دادن به هوش آوردن هم معنی میده
قرار بر چیزی بودن
زیر سایه
همه تلاش خود را کردن
کسی رو تو دردسر و هچل انداختن
گاف دادن
Make a choice
One way
سفارش کار . دستور کار
فرم درخواست کار
پیشنهاد شغلی
قفل شدن
جاده خاکی
همه موجودی یک محصول یا . . . را خریدن . to quickly buy as much of something as possible, for example land, tickets, or goods
اکتساب فراگیری
آهنگ بیاد ماندنی
شهر متروک
چه بد . چه دردسری
متناسب کردن سازگار کردن
یک حقیقتی که پذیرفته شده ست و نیازی به اثبات ندارد
این فرصتی ست برای
مرکز گردشگری
جنبش هنر و پیشه
مشغول شدن به کاری که برات مضره .
روغن های مضر
امرار معاش کردن زندگی گذراندن
فرآیند استخدام پرسنل
خرده پا آماتور بی اهمیت
نیت پنهانی
دستور جلسه . نیت و مقصود . Hidden agenda نیت پنهانی
دوران طلایی
خلاص شدن از زیر کاری در رفتن
کلی بدهی بالا آوردن
از روی اضطرار
تغییر جهت دادن
Popularize تعمیم دادن
پارو از حد درازتر کردن
آزار دهنده ناراحت کننده Distressing Annoying
توجه نکردن
تمثیلی و استعاری
قوت غالب
حرف مفت زدن دهن خود رو بی موقع باز کردن گاف دادن
همه نیرو و انرژی تو صرف یه کار نکن
تهمت زدن تهمت
تا اینجا که همه چی خوب پیش رفته
تا الان که همه چی بد پیش رفته
باقی مانده . اثر
القا کردن
زیر سوال بردن