پیشنهاد‌های سارافرجپور (٢,٥٦٩)

بازدید
٣,٠٥٠
تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٧

زیر سوال بردن

پیشنهاد
١

کسی را مردد کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

تاثیر داشتن. نفوذ داشتن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

سرکشی کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

تحت تاثیر قرار دادن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

کانون توجه عموم

پیشنهاد
٠

خیانت کردن از پشت خنجر زدن از پشت ضربه زدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

دعوا درست کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

آدم دعوایی که همیشه سرجنگ داره

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

اهل مطالعه کتاب خوان

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

طبق روال همیشه . خود به خوپ

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

با خود آوردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

خرید کردن تا پای جون

پیشنهاد
٨

کسی که مدام از شاخه ای به شاخه دیگه می پره چیزی نصیبش نمیشه.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

چشم غره رفتن

پیشنهاد
٠

چیزی را عملی کردن به اجرا درآوردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

با سرعت صنعتی شدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

اتفاق افتادن. رسیدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

رهانیدن خلاص کردن پاک کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

از شر چیزی خلاص شدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

دور زدن چیزی. متقاعد کردن کسی . پخش شدن خبر

پیشنهاد
١

انتظارات برآورده و محقق نشده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

رد کردن نفی کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٣

پر از هیجان و بلاتکلیفی دور از انتظار در مورد فیلم یا داستان کتاب یا همچین چیزایی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

در جریان آخرین اطلاعات به روز قرار گرفتن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

هیجان آور در از بلاتکلیفی و هیجان و تعلیق

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

صدای کلفت

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

Level of education

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

سطح تحصیلات

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

طبقه درآمدی سطح درآمد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

مربوط به آن وابسته به آن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

فراهم کننده خدمات بهداشتی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

فقدان آن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

become fully effective, used, or recognized. به حد اعلای کارایی و مفید بودن خودش می رسه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

کادر درمان

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

پوشاندن پوشش

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

Pomp and show یعنی با کبکبه و دبدبه با تشریفات و زرق و برق و خودنمایی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

بازسازی شده ( ساختمان )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

مایه An object of derision مایه تمسخر . An object of embarrassment مایه شرمساری

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

توزیع کردن معاف کردن . صرفنظر کردن. پیچیدن نسخه .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

Get round to doing something به کارهای معوقه رسیدگی کردن.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

تمام تلاش خود را کردن به آب و آتش زدن Go the whole nine yards

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

تمام تلاش خود را کردن

پیشنهاد
١

از کمک کسی بهره گرفتن

پیشنهاد
٦

در مسیر مناسب و پیشرفت حرکت کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

برفرض که

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

مایه تمسخر

پیشنهاد
٠

هر چقدر پول بدی همونقدر آش میخوری

پیشنهاد
٠

دهنش لقه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

ابتکار عمل را در دست گرفتن