پیشنهاد‌های علی باقری (٢٩,٨٨٤)

بازدید
١٤,٢٧١
تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

دکتر کزازی در مورد واژه ی " ویژه" می نویسد : ( ( ویژه در پهلوی در ریخت اپچگ apēčag بوده است و ابزگ abēzag " ا" ، در ریخت پهلوی واژه ، پیشاوندی است که ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

بخارا :دکتر کزازی در ذیل واژه ی " نو بهار" می نویسد : ( ( . "نوبهار " را در معنی بتخانه نیز می توانیم دانست: پرستشگاه های بودایی را که بتکده شمرده می ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

نوبهار :دکتر کزازی در مورد واژه ی " نو بهار" می نویسد : ( ( نوبهار در بیت زیر استعاره آشکار از بانوی سام است . و مام زال . "نوبهار " را در معنی بتخان ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥١

برف: در پهلوی وفر wafr بوده است . این ریخت هنوز در کردی کاربرد دارد. بیسکویت ویفر یعنی بیسکویتی که مثل برف ترد است. ( ( همه موی و اندام او همچو برف ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

آهو: دکتر کزازی در مورد واژه ی " آهو" می نویسد : ( ( آهو در پهلوی در ریخت آهوگ āhōg بکار می رفته است . و آهو به معنی زشتی و " آک" و عیب است . ستاک وا ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

خردگی: در پهلوی خورتگیه xwutagīh بوده است . ( ( یکی پهلوان بچه ی شیر دل ؛ نماید ، بدین خردگی ، چیره دل ) ) ( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال ا ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

واژه ی جلد به معنی : تند، تندوتیز، چابک، چالاک، چست، سریع، شتابناک، فرز . همان واژه ی child انگلیسی است . که در زبان های غربی به معنی کودک کاربرد دار ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

واژه ی جلد به معنی : تند، تندوتیز، چابک، چالاک، چست، سریع، شتابناک، فرز . همان واژه ی child انگلیسی است . که در زبان های غربی به معنی کودک کاربرد دار ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

grizzle :این واژه همان واژه ی ترکی" قَزیل " به معنی موی خاکستری است . از این روی به موی بُز هم که بیشتر به رنگ خاکستری است و از آن سیاه چادر یا نوعی ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

ثواب اندوز:پاداش جو. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص ۴۵ ) .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

ثنای فایح:آفرین خوشبو. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص ۱۴ ) .

پیشنهاد
٠

ثنا و محمدت گفتن :درود و آفرین کردن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص ۳۱۳ ) .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

ثنادوست:ستایشگر. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص ۴۵ ) .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

ثمره دادن:میوه آوردن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص ۲۰۴ ) .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

ثقل احمال:سنگینی بار ها. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص ۵۷ ) .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

ثقابت عزم:نافذ بودن اراده. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص ۳۰۴ ) .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

ثفنات زانو:پینه های زانو. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص ۴۴۹ ) .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

ثفل خاییده:تفاله جویده. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص ۵۴۲ ) .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

ثبت گشتن:نوشته شدن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص ۸۶ ) .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

ثبت گردانیدن:نوشتن . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص ۲۲۰ ) .

پیشنهاد
١

ثابت گردانیدن:درست کردن . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص ۷۲ ) .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

ثابت داشتن:پایدار بودن . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص ۸۵ ) .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

تقلب احوال:برگردیدن حالها. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص 8 ) .

پیشنهاد
٢

تیغ زدن آفتاب:برآمدن آفتاب. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص ۳۷۰ ) .

پیشنهاد
٢

تیره کردن حقوق: ضایع کردن آن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص ۲۱۸ ) .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

تیر خطا رفتن: به هدف نرسیدن تیر. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص ۱۱۶ ) .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

تیرگی رای: تاریکی فکر. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص ۳۹۵ ) .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

تیر چهار پر: تیر دارای چهار پر. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص ۳۶۳ ) .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

تهذیب صفات:پاکیزه کردن صفت ها. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص ۵۳۸ ) .

پیشنهاد
١

تهذیب پذیرفتن:پاکیزگی یافتن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص ۲۴۱ ) .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

تو گفتی:پنداشتی. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص ۱۲۳ ) .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

توگویی:پنداری. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص ۱۲۳ ) .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

توقف ساختن:درنگ کردن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص ۶۲ ) .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

توقع بودن:چشم داشتن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص ۲۱۳ ) .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

توفیق ازلی:تایید الهی. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص ۸۳ ) .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

توصل طلبیدن:به چاره به چیزی رسیدن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص ۷۷ ) .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

توسن طبیعت:وحشی طبیعت. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص ۳۹۱ ) .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

توسم نمودن:فراست بردن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص ۲۵۰ ) .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

توسل کردن:نزدیکی جفتن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص 90 ) .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

توختن وام:ادای دین. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص ۱۱۰ ) .

پیشنهاد
٢

توانی برتافتن: سستی پذیرفتن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص ۱۴۹ ) .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

تواریخ دین: تاریخ های دین. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص ۵۴۸ ) .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

تواتر جماعات: اجماع پیاپی. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص ۴۷۷ ) .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

تو آمدن: خم شدن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص ۵۰۱ ) .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

تنویه جاه: بلند کردن آن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص ۴۷۴ ) .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

تنگی آب: مضیقه. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص۳۷۶ ) .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

تنگ و بند: مضیقه. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص ۳۸۲ ) .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

تنگ مجال: محدود . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص ۳۹۳ ) .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

تنگ گردانیدن: در مضیقه گذاشتن . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص ۲۲۹ ) .

پیشنهاد
٢

تنگ آوردن مجال: در تنگنا نهادن . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص۱۳۲ ) .