پیشنهاد‌های رامین حبیبی (٤٠٧)

بازدید
٤٥٩
تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

وِزرُوَبال: گناه،

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بیماری های واگیر[سرایت کننده].

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در حقوق به معنای صادر شدن حکم یا رأی قطعیِ دادگاه است .

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در عقد حبس، به حالتی می گویند که دیگر کسی از نسل منتفعان نمانده باشد، که بنابر این دلیل، عقد حبس زایل می گردد. ( مستنبط از ماده ۴۵ قانون مدنی )

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مُتَصالِح: کسی که مالی یا ملکی ازطرف کس دیگر به او مصالحه شود.

پیشنهاد
٠

قاعده علی الید یعنی اینکه هرکسی مال غیر را غیرقانونا و به هر نحوی در تصرف داشته باشد، تا زمانی که مال در تصرف اوست و به مالک اصلی بازگردانده نشده باش ...

پیشنهاد
٢

قُبحِ عِقابِ بِلابَیان: هر رفتاری تا زمانی که توسط قوانین مصوب مرجع صالح قانون گذاری منع نشده، مباح است؛ بر همین اساس، رفتار صورت گرفته قبل از ممنوعی ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حَضارَت: شهرنشینی، تمدن، مدنیت.

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

اِندِراج: داخل شدن، وارد شدن.

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مقنعه، روسری.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

اَنگیزیسیون: تفتیش عقاید.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آمریکا

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حاضر نشدن عده ای از نمایندگان مجلس قانون گذاری به منظور از اکثریت انداختن جلسه و جلوگیری از تصویب لایحه ای که در مجلس مطرح شده. /فرهنگ عمید

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حیله کردن و فریب دادن.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فریبکاری.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

طَبَق کِش: حمال، بارکِش.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مبتلایان به بیماریِ "آکله، ابرص، خوره. "

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یعنی شغل چشم پزشکی.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یعنی شغلِ مامایی.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

روبند پارچه مستطیل شکلی است که پوشاننده چهره زن می باشد. به آن نقاب نیز گفته می شود. قبل از اصلاحات رضاه، توسط زنان استفاده می شده است.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نوعی شلوار گشاد و چین دار بوده که از کمر تا مچ پای را می پوشانیده و تا قبل از سال ۱۳۱۵ خورشیدی، زنان می پوشیده اند.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بازنشستگی، از کار ماندن، برکنار ماندن و. . .

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

خشنود کردن، راضی کردن.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دوسیه. [ دُ ی ِ ] ( فرانسوی ) دُسیه. به معنای پرونده.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کویچه: کوچه، محله کوچک، راه کوچک و تنگ ( کم عرض ) ، کم عرض تر و کوچک تر از کوی و خیابان. در آیین نامه راهنمایی و رانندگی آمده است که به معبری که عرض ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شیربچه.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خوش آمدگویی ها، درودها، سلام ها، خوش و بش هایِ هنگامِ ورود یا دیدار کسی.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مورد اطاعت، اطاعت شده.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مَعروض: عرض داشتن، محترمانه بیان کردنِ چیزی در نزد کسی.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به عرض رسانیدن، گفتن.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مُوادَعَه: هم عهد و پیمان.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

وُشات: سخن چینان، خبرچینان، جاسوسان.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اَعبَد: عابدتر، بنده تر.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اَشجَع: شجاع تر، دلیرتر، بی باک تر و. . .

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اَسخیٰ: سخی تر، سخاتمندتر و. .

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زاهدتر، پرهیزگارتر و. . .

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پاره ای، برخی، قسمتی.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مِروَحَه: بادبِزن.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به اصطلاح اهل کربلا به اوباش گویند. /پانویس ص۱۱۴ کتاب شیعی گری، احمد کسروی.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

دَرْنَوَرْدْیْدَن: پیمودن، طی کردن راه.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به معنای دودمان و خاندان هم هست.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

السَنه: به معنای زبان ها/ در سخنرانی نادرشاه در دشت مغان آمده است و در پانویس ص۸۰ کتاب شیعی گری احمد کسروی، ویرایش محمد امینی درج شده.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جهان گشا، جهان گیر.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کُشِش: کشتن، قتل .

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مزیت و منفعت و سهمیه ای که فقط برای طبقه ای از خواص باشد.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کُنشی؛ یعنی اینکه بدون واکنش نسبت به چیزی، مرتکب رفتار یا گفتاری شویم. مثلاً: به کسی توهین کنیم. متضاد آن: واکنشی مثلاً: در جواب توهین کسی، توهین کن ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در یک نامهٔ مربوط به دهه بیست وزیر کشور نوشته شده �اجامیر و اوباش. . . . � که به نظر می رسید این کلمه از مصدر اجیر است و به معنای اجیرشدگان است، یعنی ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هَزْلاً: به طریق شوخی و هزل، چیزی را گفتن، نوشته ای را به زبان شوخی نوشتن.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نَقْلاً: به صورت نقلی، نقل کردن، روایت کردن از چیزی. . .

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٣

بِدْعَتْ: نوآوریِ غیرمجاز در دین و مانند آن.