تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٣

Media tycoon

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

یه شخص خارجی ( معمولا خانم ) که تو خونه آدمهای پولدار در ازای یه اتاق، وعده های غذایی و مقداری پول کار میکنه کارهایی مثل پرستاری بچه، نظافت، آشپزی و ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

سه رقمی triple - digit inflation تورم سه رقمی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

Tourists

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

به معنی رفتار کردن منطبق با نُرم ( چیزی ) یا پیروی کردن از نرم ( چیزی ) هست. مثلا پیروی از قوانین یا عرف When a person is stated to conform, this imp ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

عرف پذیرفته شده هنجار مورد قبول

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

مردم پولدار ( که به لحاظ تعداد درجامعه در اقلیت هستند ) the small number of people who are treated better than others and have special advantages pe ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

نرم های اجتماعی، عرف های اجتماعی any of various established rules, methods, procedures, and practices that have been accepted as guides for social co ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

محدودیت های مالی Also, because of financial constraints and changing attitudes in society, polygamy is becoming less and less common. همچنین بخاطر ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

You can't remember it Sorry. . . . . Her name escapes me

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

Immigration = entering foreign country to live Emigration = leaving your own country permanently

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

Immigration = entering foreign country to live Emigration = leaving your own country permanently

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بسیار مشغول بودن، خیلی درگیر بودن، کار داشتن، مشکلات و کارهای زیادی برای رسیدگی داشتن To be too busy. To have too many things to deal with or a lot ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

آستانه تحمل

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بالا بردن آگاهی عمومی در ارتباط با برخی مسائل عمومی مثل اعتیاد، مشکلات زیست محیطی ، کم آبی و. . . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

آسیب دیده , بحران زده ، گرفتار Affected by an undesirable feeling or condition

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

مقررات ساخت و ساز کلمه code یکی از معانیش مقررات و ضوابط هست مقرران ساخت و ساز که معمولا از طرف شهرداری و نظام مهندسی ابلاغ میشه مثل استاندارهای ز ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Best quality and price I'm usually after the best value for money

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Anything that helps you see things that maybe you hadn't seen before An eye opener event/experience

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

میشه برای هر موضوعی از ساختار xxxxx person استفاده کرد معنی اش میشه اهل . . . . . Like/don't like sth very much مثلا I'm not a flower person اهل ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

برای زمانی که درخواست برای چیزی بسیار زیاد است. opular demand when a lot of people have asked for something to be done, performed etc مثلا • It was ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

And so on. . . . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٤

یکی از معانیش می تونه Can باشه I get to work from home sometimes

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٢

Be pretty good at sth E ) Are you good at taking photo? Yeah, I can hold my own

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩

We can add well to may, might and could when there is evidence to justify the reason E ) I think cinemas my well disappear ( because we have seen so ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩

Something often true ( not always )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩

Annoyed I'd be a bit put out if someone called me idiot ناراحت عصبانی آشفته بهم ریخته

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٣

ضمیر خودآگاه چیزی که در کنترل اراده و اختیار انسان هست مثلا حرف زدن و راه رفتن به وسیله ضمیر خودآگاه کنترل میشه اما نفس کشیدن و پلک زدن با ضمیر ناخ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٠

سوگواری یا مرثیه میتونی معنی مناسبی باشه مثلا Requiem for a dream مرثیه ای برای یک رویا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

پیشرو و پیشتاز بودن در چیزی معمولا با حرف اضافه with استفاده میشه e ) It's an indisputable fact that Apple is leading the way with technology

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

It's necessary for people that made a career out of travelling such as travel vloggers and photographers. از ( چیزی ) از منشأ چیزی ( ترجمه تحت ال ...

پیشنهاد
٢

دلیل تصمیم فرد دلایل پشت تصمیم ( که معمولا بیان نمی شن ) کشمکشی که فرد وقتی میخواد تصمیمی رو برای انجام دادن / ندادن کاری بگیره، داره The reasons b ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

Stressed

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

به نوعی به طریقی یه جوری We'll get out of this mess one way or another It can be helpful in some way or another

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩

بحران وجودی یا بحران اگزیستانسیال لحظه ای اتفاق می افتد که فرد اساس زندگی خود را مورد پرسش قرار می دهد: اینکه آیا زندگی هیچ معنی، هدف یا ارزشی دارد؟ ...

پیشنهاد
٢

در شرایط عادی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

نجومی ، فضایی ، خیلی زیاد Astronomical salary Astronomical numbers of

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

I need to be out of my coocon نیازه از پیله خودم خارج بشم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

در تمام عرصه های زندگی / از همه نظر E ) we do comparison in all areas of lofe E ) She was, in all areas of life, my role model

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

It's necessary to wiegh the benefits against the drawbacks before coming to a decision سنجیدن سبک سنگین کردن وزن کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٠

Iran is mainly referred to the cradle of civilization ایران به عنوان مهد تمدن شناخته میشود

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

سرتا پا یه رنگ پوشیدن برای لباس خیلی استفاده میشه I have a friend who always dresses head to toe in black

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٠

می تونه به معنی درست true هم باشه اصطلاح زیر به عنوان مثال I don't know if that's the case or not نمی دونم درسته یانه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٤

very quiet by nature and do not reveal their thoughts and feelings to other people. شخص تو دار و کم حرف I'm an incredibly private person and I wou ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

The length of time that someone can keep their thoughts and interest on sth For example: I have a short attention span

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

Stories / rumours about the lives of people ( especially celebrities )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

مجبور نبودن برای . . . . Not having to think about how to spell words might've an effect on people's spelling ability

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

من که میگم. . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

مجازات اعدام مثل Gas chamber ( اتاق گاز ) یا Lethal injection ( تزریق کشنده )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

If you come to a decision, arrangement, etc. , you make a decision or decide what to think about something: We haven't come to a decision on the mat ...