پیشنهادهای پریماه (٤٢)
تشکیلات. جزئیات
استعفا. کناره گیری
به طور کلی معنی گرسنگی کشیدن رو میده اما خب همونطور که مثلا"سیر" تو ادبیات ما هم معنی گرسنه نبودن و هم معنیه سیر بودناز هر چیزی :مال، ثروت، احساس ( ...
( برای مایع ) پاشیدن_ریختن یهویی افشا شدن_لو رفتن اطلاعات خلاصه سرازیر شدن یهوییه هرچیز که برای حرف و اطلاعات وقتی ناخواسته و یهویی باشه میشه لو رفتن
سر درآوردن ( از چیزی ) بیرون کشیدن ( اطلاعات )
ظاهرا از قرار معلوم مثلا_ناسلامتی
غلبه کردن ( بعضا ) تمام کردن ( به پایان رساندنی که با موفقیت همراه باشد )
انقراض_نابودی
Confident=اطمینان_اعتماد Self confidence=اعتماد به نفس
سریع _با شتاب _ گاهی اوقاتم ب معنی" روان"
دو طرفه ( اگه ب عنوان صفت انسانی به کار بره"دو رو "معنی میده )
آزمند_حریص در معانی دیگر چنگ زدن
پذیرفتن_دریافت کردن
ستاره شناس_منجم
تطبیق شده سازگار شده
ب طور پیوسته_دائمی_همیشگی و مداوم
جمعیت_اکثریت مردم
حمل و نقل_بارکشی
شست و شو_شنا_استحمام
مقایسه کردن_سنجیدن
مجرب_کارکشته
مصرف کردن ( غذا ) خوردن
فاضلاب_گنداب
قرص_لوحه_ورقه ( به طور کلی صفحاتی که سطح صاف دارن ) تبلت=رایانکی که سطح صاف داره
غیر عادی _نا معمول
جواهر _ جواهر سازی
خلبان
ب ارامی_ به ملایمت
مغز استخوان جوهره
میزبان ( با توجه به معنی کلاهر شخصی که پذیرای اشخاص یا چیزهای دیگری است )
مسدود_گرفته_ ( اصطلاح آمیانه=کیپ شدن )
پیوست کردن_چسباندن دو چیز ( که میتوانند حتی ناهگون باشند ) _وصل کردن
خاک ( در اصطلاح پزشکی ) جرم و چرک
مرگ بار_کشنده
( یک ) جز ( از چیزی ) مولفه ( ی کوچکی از یک مجموعه ی بزرگتر )
واریز _پرداخت ( حقوق )
تشکیل شده از _ متشکل از
سرباز_نظامی
تعهد_وظیفه
مصنوعی_ناخالص برای انسان:کارآزموده و خبره
در همسایگی محله منطقه
تحصیل کرده، فارغ التحصیل، باسواد