bifacial


دو چهره، دارای دو صورت یا سیما، دورو

جمله های نمونه

1. When bifacial weakness is accompanied by hyperreflexia, cerebral diseases such as brainstem encephalitis, pontine glioma, and stroke must be considered.
[ترجمه گوگل]هنگامی که ضعف دو صورت با هایپررفلکسی همراه است، بیماری های مغزی مانند آنسفالیت ساقه مغز، گلیوما پونتین و سکته مغزی باید در نظر گرفته شوند
[ترجمه ترگمان]هنگامی که ضعف bifacial همراه با hyperreflexia، بیماری های مغزی مانند brainstem encephalitis، pontine glioma و سکته توام می شود، باید در نظر گرفته شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The thing always is bifacial, I hope everybody sees the one side of thing sunshine.
[ترجمه گوگل]چیز همیشه دو وجهی است، امیدوارم همه یک طرف اشیا را آفتاب ببینند
[ترجمه ترگمان]، همیشه \"bifacial\" - ه امیدوارم همه اون طرف خورشید رو ببینند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The results indicates that the leaf is typical bifacial and has characteristics of xeric in the morphology and the anatomy.
[ترجمه گوگل]نتایج نشان می‌دهد که برگ دو صورت معمولی است و از نظر مورفولوژی و آناتومی دارای ویژگی‌های زریک است
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان می دهد که برگ یک bifacial معمولی است و دارای ویژگی های of در مورفولوژی و آناتومی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The symptoms appear as 2-sided ( bifacial ) lesions that usually occur between the veins and occasionally along the margins of the leaves.
[ترجمه گوگل]علائم به صورت ضایعات دو طرفه (دو صورت) ظاهر می شود که معمولاً بین رگبرگها و گاهی در امتداد حاشیه برگها ایجاد می شود
[ترجمه ترگمان]این نشانه ها به صورت ضایعات ۲ جانبه (bifacial)ظاهر می شوند که معمولا بین رگ ها و گاهی اوقات در حاشیه برگ ها رخ می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The Roman Janus is bifacial.
[ترجمه گوگل]ژانوس رومی دو صورت است
[ترجمه ترگمان]The رومی bifacial است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The leaf has developmental palisade tissue, 2 layer, and belongs to the bifacial leaf.
[ترجمه گوگل]برگ دارای بافت پرالی نموی 2 لایه و متعلق به برگ دو صورت است
[ترجمه ترگمان]برگ دارای بافت محافظ رشدی ۲ لایه است و به برگ bifacial تعلق دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Several other locales in South Africa, for example, have yielded the sophisticated bifacial points but no evidence of symbolic behavior.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، چندین محل دیگر در آفریقای جنوبی، نکات پیچیده ای از دو چهره را نشان داده اند، اما هیچ مدرکی از رفتار نمادین ندارند
[ترجمه ترگمان]برای مثال، چندین نقطه دیگر در آفریقای جنوبی، نقاط bifacial پیچیده را تسلیم کرده اند، اما هیچ مدرکی دال بر رفتار نمادین وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The observed results indicate that the leaf belongs to typical bifacial leaf.
[ترجمه گوگل]نتایج مشاهده شده نشان می دهد که برگ متعلق به برگ دو صورت معمولی است
[ترجمه ترگمان]نتایج مشاهده شده نشان می دهد که برگ به برگ bifacial معمولی تعلق دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• having two facades or faces; (of tools ) two-sided (in archaeology); having 2 opposing similar surfaces

پیشنهاد کاربران

دو طرفه
( اگه ب عنوان صفت انسانی به کار بره"دو رو "معنی میده )

بپرس