adapted

/əˈdæptəd//əˈdæptɪd/

تطبیق شده، موافق، مناسب، جرح وتعدیل شده

جمله های نمونه

1. he adapted sadegh hedayat's story for television
او داستان صادق هدایت را برای برنامه ی تلویزیونی اقتباس کرد.

2. they gradually adapted themselves to the envirnoment
آنها به تدریج خود را با محیط وفق دادند.

3. the film's plot was adapted from sa'di
داستان فیلم براساس آثار سعدی درست شده بود.

4. These styles can be adapted to suit individual tastes.
[ترجمه گوگل]این سبک ها را می توان با توجه به سلیقه های فردی تطبیق داد
[ترجمه ترگمان]این سبک ها را می توان با سلیقه فردی تطبیق داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Most of these tools have been specially adapted for use by disabled people.
[ترجمه گوگل]بیشتر این ابزارها به طور ویژه برای استفاده افراد ناتوان ساخته شده اند
[ترجمه ترگمان]اکثر این ابزارها به طور ویژه برای استفاده توسط افراد معلول استفاده شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The professor adapted his lecture to his audience.
[ترجمه گوگل]استاد سخنرانی خود را با مخاطبان خود تطبیق داد
[ترجمه ترگمان]استاد سخنرانی خود را با مخاطب خود تطبیق داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The children have adapted well to the heat.
[ترجمه گوگل]بچه ها به خوبی با گرما سازگار شده اند
[ترجمه ترگمان]کودکان به خوبی با گرما سازگار شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The movie was adapted from a novel.
[ترجمه Zara] آن فیلم برگرفته از یک رمان بود
|
[ترجمه گوگل]این فیلم از روی یک رمان اقتباس شده است
[ترجمه ترگمان]این فیلم از رمانی اقتباس شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Many software companies have adapted popular programs to the new operating system.
[ترجمه گوگل]بسیاری از شرکت های نرم افزاری برنامه های محبوب را با سیستم عامل جدید تطبیق داده اند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از شرکت های نرم افزاری برنامه های محبوب خود را با سیستم عامل جدید تطبیق داده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I adapted quickly to the new climate.
[ترجمه گوگل]من به سرعت با آب و هوای جدید سازگار شدم
[ترجمه ترگمان]به سرعت خود را با آب و هوای تازه تطبیق دادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This machine has been specially adapted for use underwater.
[ترجمه گوگل]این دستگاه به طور ویژه برای استفاده در زیر آب سازگار شده است
[ترجمه ترگمان]این دستگاه به طور ویژه برای استفاده در زیر آب سازگار شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The buildings have been adapted in a piecemeal fashion .
[ترجمه گوگل]ساختمان ها به صورت تکه تکه اقتباس شده اند
[ترجمه ترگمان]این ساختمان ها به گونه ای تدریجی ساخته شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. When he moved to Canada, the children adapted to the change very well.
[ترجمه گوگل]وقتی او به کانادا نقل مکان کرد، بچه ها به خوبی با این تغییر سازگار شدند
[ترجمه ترگمان]هنگامی که به کانادا نقل مکان کرد، کودکان با این تغییر سازگار شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Many of Shakespearean plays have been adapted as films.
[ترجمه گوگل]بسیاری از نمایشنامه های شکسپیر به عنوان فیلم اقتباس شده اند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از نمایشنامه های شکسپیر به عنوان فیلم اقتباس شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The children put on a play adapted from a Russian folk tale.
[ترجمه گوگل]بچه ها نمایشنامه ای اقتباس شده از یک داستان عامیانه روسی اجرا کردند
[ترجمه ترگمان]بچه ها نمایشنامه خود را از داستان عامیانه روسی اقتباس کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• accommodated to, matched to, conformed to; made suitable; altered, changed as to make more fit for a particular objective; weighted (finance)
something that is adapted for a particular purpose is made so that it is especially suitable for that purpose.

پیشنهاد کاربران

برگرفته
اتخاذ شده - گرفته شده
سازگار شده ( p. p )
انطباق
تطبیق شده
سازگار شده
مناسب سازی شده
مطابق
اقتباس
برگرفته شده. گرفته شده از
سازگار بودن
منطبق
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس